
موسیقی هنری ایران
پانزدهم تیرماه
اردوان کامکار در تالار وحدت کنسرت میدهد
«اردوان کامکار» آهنگساز و نوازنده سنتور پانزدهم تیر ماه در تالار وحدت تهران به همراه سیاوش کامکار، مهیار طریحی و مصطفی مومنیان کنسرت برگزار میکند.
به گزارش خبرگزاری فارس، اردوان کامکار در بخشی از این برنامه به تک نوازی سنتور خواهد پرداخت و در بخشی دیگر سیاوش کامکار، مهیار طریحی و مصطفی مومنیان با شیوه سنتورنوازی معاصر سه نوازی خواهند کرد.
تریو سنتور ابتدا قطعه روان ساخته مصطفی مومنیان، رها ساخته سیاوش کامکار، رویا از ساخته های مهیار طریحی و دماوند ساخته ی اردوان کامکار را اجرا می کند و بعد از آن اردوان کامکار خود قطعاتی چون شکسته، حریفان و تهران را به اجرا در می آورد.
«اردوان کامکار» علاوه بر آثاری که برای تکنوازی سنتور خلق کرده ، قطعاتی برای گروهنوازی سازهای ایرانی تصنیف کرده که بسیاری شان مورد توجه اهالی موسیقی قرار گرفته است. پاساژهای سریع و در هم تنیده و ریتمها و مضرابهای پیچیده، از مشخصههای سنتورنوازی اردوان کامکار است.
برگزیدگان موسیقی نواحی در جشنواره موسیقی فجر حضور خواهند داشت
حمیدرضا نوربخش از حضور برگزیدگان جشنواره موسیقی نواحی در جشنواره موسیقی فجر خبر داد.
به گزارش خبرگزاری فارس، حمید نوربخش رییس جشنواره موسیقی فجر با اعلام این خبر گفت: موسیقی نواحی دارای ظرفیت ها و پتانسیل های بالایی برای موسیقی ایران است و حمایت از هنرمندان آن یقینا به ارتقا سطح کیفی موسیقی کمک خواهد کرد.
دبیر سی و سومین جشنواره موسیقی فجر در ادامه افزود: با توجه به ریل گذاری جدید جشنواره موسیقی فجر در تلاش هستیم امسال ساختار اجرایی جدیدی را به گونه ای طراحی کنیم که تا مهر ماه ضمن اعلام اسامی گروهای شرکت کننده جدول اجرایی این جشنواره را نیز منتشر کنیم.
امسال علاوه برگزیدگان موسیقی نواحی ، منتخبین سایر جشنواره ها مانند کلاسیک ایرانی و موسیقی معاصر نیز در جشنواره سی و سوم حضور خواهند داشت.
"مرگ خاموش" فرشید اعرابی در راه است
فرشید اعرابی به زودی آلبوم "مرگ خاموش" را در ژانر هویمتال فارسی منتشر خواهد کرد.
به گزارش ایلنا، چهارمین آلبوم رسمی فرشید اعرابی پس از پایان مرحله مستر نهایی، طی هفته گذشته تکثیر شده و قرار است تیر ماه امسال راهی بازار شود.
ضبط و میکس و مستر این آلبوم توسط هادی کیانی انجام شده که در اثر جدید اعرابی به عنوان نوازنده کیبورد نیز حضور دارد. علاوه بر کیانی، نیما نواپور (درامز) و محمد نیک (گیتار بیس) دیگر نوازندگان آلبوم جدید فرشید اعرابی هستند و خود این خواننده نیز در آلبوم اخیرش گیتار الکتریک نواخته است. اعرابی به جز خوانندگی، آهنگسازی و نوازندگی، تنظیم قطعات این آلبوم را نیز برعهده دارد.
عباس روشنزاده ترانهسرای سه آلبوم قبلی اعرابی، این باز نیز در بخش کلام با وی همکاری دارد. یک ترانه از این آلبوم را هم محمد مفتاحی سروده و علی مومنیان نیز به عنوان خواننده مهمان در یک قطعه با فرشید اعرابی همخوانی کرده است.
"مرگ خاموش" در تیرماه و تنها چند روز پس از عید فطر روانه بازار موسیقی میشود و چندی پس از آن نیز کنسرت جدید اعرابی نیز برگزار خواهد شد. اعرابی در خردادماه سال گذشته پس از ۵ سال به روی صحنه بازگشت و در روز ۱۶ دی نیز سال ۹۵ هم طی دو سانس در مجموعه فرهنگی برج آزادی به روی صحنه رفت.
فرشید اعرابی تاکنون سه آلبوم رسمی به نامهای «پنهان»، «سکوت راوی» و «به رنگ شب» منتشر کرده است.
برگزاری جشنوارههایی با بیانضباطی در بودجه
یک پژوهشگر موسیقی نواحی گفت: در جشنوارههای موسیقی اقوام و نواحی که در برخی استانها بهصورت اختصاصی برگزار میشوند، شاهد بیانضباطی و ریختوپاش بودجه و منابع و سوءمدیریت هستیم.
علی مغازهای - پژوهشگر - در گفتوگو با ایسنا، درباره دهمین جشنواره موسیقی اقوام و نواحی، اظهار کرد: برگزاری این جشنواره، کاری ارزشمند و ضروری است؛ اما بهنظر میرسد در زمینه برنامهریزی یا سیاستهای اولیه آن، اشکالها و ایرادهایی وجود داشته که این اشکالها تا کنون ادامه پیدا کرده است؛ اما میتوان برخی از آن را رفع کرد. فکر نمیکنم کسی با اصل برگزاری این جشنواره مشکل یا مخالفتی داشته باشد، اما شیوه اجرای آن قابل اصلاح است. البته هر کسی در اینباره نظر خود را دارد، ولی هر فردی که بهعنوان دبیر این جشنواره برگزیده شود، با همان معضلاتی که سالها پیش پایهگذاری شده، برخورد میکند.
او ادامه داد: فکر میکنم همه در اینکه جشنواره موسیقی اقوام به بودجه بیشتری نیاز دارد، توافق دارند، زیرا اساس آن به بخشی از هویت فرهنگی ایران و تمام اقوام یک ملت مربوط است. احساس میکنم این موضوع به بازنگری جدی بودجه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیاز دارد و از طرفی استانها نیز باید در آن مشارکت کنند.
باید برای بازنگری ساز و کارها تلاش شود
این پژوهشگر موسیقی گفت: اگر دست وزارت ارشاد و معاونت هنری در این زمینه بسته است، باید با توجه به نیازها و ضرورتها، طرحی تهیه و ارائه کند تا دولت مکلف شود، از محلهای مختلف دیگر برای این موضوع، بودجه تامین کند. در کنار این حرکت میتوان از نگاههای محدودکننده چشم پوشید و با یک فراخوان کلی، از بخشهای خصوصی و بخشهای دیگر فرهنگی و هنری فعال در کشور درخواست مشارکت کرد. همچنین برای جلب مشارکت، باید امتیازها و مزیتهایی برای حمایتکنندگان در نظر گرفته شود.
مغازهای ادامه داد: باید برای بازنگری در ساز و کارها تلاش شود. متولیان دولتی جشنواره موسیقی میتوانند با ارائه طرح و پیشنهادهایی سعی کنند، نیازهای مالی این موضوع در قالبها و به شکلهای مختلف تامین شود. مثلا اگر هنرمندان هر استانی میخواهند در این جشنواره شرکت کنند، اداره کل ارشاد، میراث فرهنگی و استانداری آن استان، هزینههای جاری اعزام هنرمندان به این جشنواره را هم تامین کنند.
وی با بیان اینکه میتوان به این ترتیب ضعفهای موجود در برگزاری جشنواره را بهصورت سلسلهمراتبی پیگیری و کم کرد، افزود: مثلا اگر در جشنواره، کمکاری بهوجود بیاید، هنرمندان میتوانند از مسوولان استان خود که در دسترس هستند، حقشان را مطالبه کنند. در حال حاضر اگر اشکالی در سیستم وجود داشته باشد، تا هنرمندی بخواهد اعتراض خود را به معاونت هنری وزارت ارشاد در تهران برساند، شاید حرفش به جایی نرسد، اما در شکل مشارکتی امکان هرگونه اجحاف یا کوتاهی گرفته میشود.
کرمان محل مناسبی برای جشنواره موسیقی اقوام و نواحی نیست
او همچنین با اشاره به محل برگزاری جشنواره موسیقی اقوام و نواحی که هر سال در کرمان است، گفت: معتقد نیستم که محل مناسب برای برگزاری این جشنواره شهر و استان کرمان باشد، زیرا این موضوع هم یکی از همان بدعتهای نادرست است که شاید در زمان خود، ضرورتهایی برای آن وجود داشته، ولی امروز دیگر هزینه و فایده این تصمیم اصلا با هم جور درنمیآید. شاید اسم تمرکززدایی از مرکز را روی این تصمیم گذاشته باشند، اما تمرکززدایی هم ساز و کار خود را دارد و امروز حتی چنین استدلالی هم در توجیه چنین جشنوارهای به کار نمیآید.
او بیان کرد: ریشه برگزاری این جشنواره در کرمان به همان دورههای اول باز میگردد که گویا این پیشنهاد از سوی آقای درویشی بود و باور دارم که دلیل او و مدیران وقت برای آن روز درست بوده، اما حالا میتوان این جشنواره را به شکل متمرکز در تهران و نیمهمتمرکز در تمام شهرهای کشور بهصورت دورهای اجرا کرد.
مغازهای درباره لزوم تغییر نگاه و سیاستهای اولیه، گفت: از طرفی هر ساله شاهد بودهایم که برگزاری جشنواره در کرمان با بودجههای ناچیز و بدون تاثیرگذاری عملی و عینی، بدون سروصدا و انعکاس مناسب اخبار و اتفاقات جاری برگزار میشود، میبینیم که برخی استانها مثل شیراز یا بهتازگی تبریز و گاهی مناطق دیگر، برای خودشان جشنوارهای اختصاصی راهاندازی میکنند. بدیهی است که اگر شیراز میتواند جشنواره اختصاصی برگزار کند، پس استانهای دیگر هم میتوانند در حالی که میتوان انتظار داشت، چنین بودجههایی با یک ساز و کار سالم و هماهنگ در جشنواره اقوام و نواحی صرف شوند، زیرا میبینیم که مثلا این میزان منابع و بودجه در شیراز صرف جشنوارهای میشود که به هیچ کجا هم نمیرسد.
جشنوارههایی که نشاندهنده ضعف مدیریت هستند
این پژوهشگر موسیقی ادامه داد: امروزه جشنوارههای متعدد و بیشماری در کشور برگزار میشوند که هیچکدام راه به جایی نمیبرند و تنها دستاورد آنها توزیع رقمی ناچیز در حدود ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار تومان است که نصیب همان معدود هنرمندان و گروههایی میشود که در آن جشنواره شرکت کردهاند. این جشنوارهها نهتنها منفعتی ندارند، بلکه بیشتر نشاندهنده ضعف مدیریت هستند. علاوه بر این، در چنین جشنوارههایی بهدلیل ورود پیدا کردن نگاههای غیراصولی، ناکارآمد و سلیقهای، آسیبهایی هم به پیکره موسیقی اقوام ایران وارد میشود. در حالی که همین بودجه میتواند به مسیر درست آن هدایت شود و نتایج کیفی و اصولی نیز ایجاد کند.
او درباره فروش بلیت برای جشنوارههای موسیقی اقوام و نواحی نیز اظهار کرد: من در این زمینه با برخی پژوهشگران و دستاندرکاران جشنوارههای مختلف که معتقدند موسیقی اقوام و نواحی باید مردم را به سالن بکشاند، کاملا مخالف هستم، زیرا زمانی که به این موضوع نگاه اقتصادی میشود طبعا بحث دربرگیری و کارکردهای عمومی و تفننی موسیقی به میان کشیده میشود. این نوع موسیقیها به ذات، یک موسیقی عامهپسند نیستند، اما درون خود، گونهها و شیوهها و روایتهایی هم دارند که میتوانند عامهپسند هم باشند.
مغازهای گفت: وقتی ما با نگاه جذب مخاطب و اجراهای مخاطبپسندانه با این موضوع روبهرو میشویم، شیوههایی از موسیقیهای اقوام را به الگو تبدیل میکنیم، در نتیجه گونههای هنری و روایات مهم تاریخی این موسیقیها، قربانی گونهها و اجراهای عامهپسندانه میشوند که این بدترین نتیجه چنین نگاه نادرستی به موسیقی اقوام است که به باور من، نوعی نگاه جشنوارهای به موسیقی اقوام است. درست مشابه همان بحث مهمی که در سینما سالهاست که در جریان است.
این پژوهشگر ادامه داد: تا جایی که در خبرها مطلع شدهام، قرار است دهمین جشنواره موسیقی اقوام و نواحی با محوریت منظومهخوانی برگزار شود. بهعنوان مثال اگر قرار باشد ما برای چنین موسیقیهایی که آیینی و دارای کارکردهای قومی و تاریخ هستند، بلیت بفروشیم، نمیتوان همان کارکردهای اصیل را که اینگونه موسیقیها و آیینها در درون خود دارند، از آنها توقع داشته باشیم و در صورت وجود رویکردهای مبتنی بر فروش بلیت و ایجاد درآمد، آرام آرام طی چند دوره، این موسیقیها، صورتهای عامهپسندانه و تغییرشکل یافته به خود میگیرند و از اصل خود دورتر میشوند. باید توجه داشته باشیم که اینگونه تغییرات که مبتنی بر سیاستگذاریهای غلط هستند، با بحث فرهنگپذیری یا وام گرفتن و مقولههای مشابه که در اتنوموزیکولوژی مطرح میشوند، بسیار تفاوت دارند.
سنت نادرست رقابتی بودن جشنوارههای اقوام و موسیقی
او درباره رقابتی بودن جشنواره موسیقی کرمان نیز اظهار کرد: بهطور تدریجی در طول ۱۰ دوره قبل که جشنواره موسیقی اقوام و نواحی برگزار شده است، ناخواسته نوعی از موسیقیها را به سمت کالایی شدن کشاندیم و از کارکردهای اصیلش دور کردیم. معتقدم رقابت کردن در جشنواره موسیقی نواحی و اقوام، اقدام یا سنت بسیار نادرستی بود که به اجرا گذاشته شد و متاسفانه هنوز هم ادامه دارد.
مغازهای بیان کرد: اگر دقت کنیم، میبینیم در سالهای گذشته بعد از آنکه برخی هنرمندان که معمولا بهعنوان تنها نماینده از یک استان در جشنواره شرکت کرده و جایزه اول و دومی را به آن دادهاند، موجب ایجاد یک اختلاف سطح کاذب و ناروا در میان هنرمندان یک قوم شده و حتی برخی هنرمندان همان مناطق که در جشنوارهها شرکت نداشتند، براثر این اعلان برتریهای غیراصولی، با رنجش و حرمان از ادامه فعالیت موسیقایی خود کنارهگیری کردهاند یا به اشکال دیگر کنار گذاشته شدهاند یا اجرای موسیقی افراد برگزیده در جشنوارهها به الگویی برای سایر جوانان قوم و دیارشان تبدیل شده است. از سوی دیگر، در پیامد این نگاه رقابتمحور، برخی افراد منتخب صاحب هویتی کاذب و مخرب شدند و در این سالها شاهد ادعاهایی عجیب و غریب بسیاری از سمت برخی از آنها بودهایم.
عنوان رقابت از جشنوارههای موسیقی اقوام حذف شود
این پژوهشگر موسیقی اقوام و نواحی همچنین گفت: هرچند در مصاحبه دبیر دهمین جشنواره موسیقی اقوام و نواحی خواندم که رقابت در جشنواره امسال بهصورت سابق نخواهد بود و تمام شرکتکنندگان بهعنوان برگزیدگان معرفی خواهند شد، ولی معتقدم باید عنوان رقابت با هر شکل آن از جشنوارههای موسیقی اقوام حذف شود، زیرا امر رقابت یک ساز و کار علمی و مدرن است که ما به ناروا، آن را به یک موضوع هنری کاملا سنتی تعمیم داده و بر آن چیره کردهایم.
او بیان کرد: این نوع موسیقیها تا کنون جزیی از زندگی یک قوم بودند که ما آن را با نگاهی مدرن روی صحنه میآوریم یا سعی داریم، بشناسیم و از آن بهره ببریم. هرچند برخی حتی به همین اندازه از ورود به موسیقی اقوام هم ایراد وارد میکنند که من هم تا حدودی با آنها موافقم، ولی وقتی بخواهیم به افراد بهعنوان نفرات برگزیده جایزه دهیم و برای اجراها بلیتفروشی کنیم، این کار یک اشتباه بزرگ و بسیار مخرب است. باور من این است که ما به هیچ عنوان اختیار و صلاحیت قضاوت نداریم و اگر دورهای این حق را برای خود قائل بودهایم، اشتباه کردیم و باید به اشتباههای خود اعتراف کنیم و نسبت به این موضوع با فوریت بازنگری کنیم.
ناصر نظر در گفتگو با مهر:
زمان کنسرتمان فعلا مشخص نیست/ انتشار چند مجموعه برای کودکان
آهنگساز و رهبر ارکستر کودکان و نوجوانان «پارس» تازهترین فعالیت های موسیقایی خود و گروهش را تشریح کرد.
ناصر نظر آهنگساز و رهبر ارکستر کودکان و نوجوانان «پارس» در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به برنامه ریزی برای برگزاری یک کنسرت در شهریور ماه امسال توضیح داد: بنا بود طبق سنت هر ساله برنامه ای را شهریور ماه در تالار وحدت تهران برگزار کنیم که تماس گرفتند و گفتند فعلا نمی توانیم در این تاریخ برنامه اجرا کنیم، این در حالی است که ما از قبل از عید نسبت به برنامه ریزی برای برگزاری کنسرت در تالار وحدت اقدام کرده بودیم ولی گویا این موضوع فعلا منتفی شده و ما منتظریم که تکلیفمان در این زمینه روشن شود. به هر حال اگر نتوانیم در تاریخ مقرر کنسرت برگزار کنیم به ناچار این اجرای زنده به ماه های آبان و آذر موکول می شود.
وی ادامه داد: مدیران تالار وحدت هنوز برای کنسل کردن کنسرت دلیل دقیقی را اعلام نکرده اند و ما همچنان منتظریم که بتوانیم طبق تاریخی که از مدت های قبل برای تالار رزرو کرده بودیم، کنسرت را برگزار کنیم. این کنسرت در ادامه اجرای اُپِرت های ارکستر کودکان و نوجوانان «پارس» است که در قالب یک داستان کودکانه به آهنگسازی من اجرا می شود و فکر می کنم یکی از متفاوت ترین کارهایی است که مخاطبان در این زمینه می توانند شاهد آن باشند.
این هنرمند درباره فعالیت های دیگر خود در عرصه موسیقی بیان کرد: تصمیم دارم به زودی مجموعه اپرت های «خروس زری»، «برکه حیوانات» و «پرپری» را در قالب یک آلبوم موسیقی منتشر کنم که گمان می کنم با توجه به متریالی که برای این مجموعه برنامه ها در نظر گرفته شده بود می تواند اثر شنیداری مناسبی برای کودکان و نوجوانان باشد. البته در کنار اینها دو کار جدید دیگر هم در دست انتشار دارم که طبق برنامه ریزی ها این دو آثار تابستان امسال در دسترس علاقه مندان قرار می گیرد.
نظر در پایان درباره جزئیات این دو آلبوم بیان کرد: «فوتی و سوتی» عنوان یکی از تازه ترین آلبوم های من است که به نوعی اولین آلبوم صوتی آموزشی موسیقی برای کودکان در زمینه آموزش فلوت ریکوردر است که در قالب یک فضای داستانی برای کودکان زیر هفت سال طراحی شده است. آلبوم بعدی هم یک مجموعه آموزشی موسیقی برای کودکان زیر سه سال است که بر اساس آن به فراگیری نکاتی از موسیقی می پردازند. این آلبوم با عنوان «مادر، کودک، موسیقی» در تابستان سال جاری منتشر می شود.
کارشناسان با مهر مطرح کردند
سرفصلهای درسی رشتههای هنر منسوخ شده است/بازنگری در پذیرش دانشجو
تعدادی از منتقدان وضعیت آموزش هنر در دانشگاه ها معتقدند سرفصل های درسی دانشگاهها متعلق به چهار دهه پیش است و باید در ارکان آموزش هنر در کشور بازنگری کرد.
خبرگزاری مهر-گروه هنر-آزاده سهرابی: این روزها انتقادهای زیادی به بحث آموزش هنر در دانشگاه های کشور از سوی منتقدان مطرح می شود یکی از این موارد انتقاد بهروز نبودن سرفصل های مربوط به آموزش رشته های هنری در دانشگاه هاست که عموما از چند دهه قبل مورد بازنگری قرار نگرفته اند. از سوی دیگر نحوه پذیرش دانشجو در سطح دانشگاه ها مورد انتقاد قرار می گیرد و منتقدان میگویند پر نفوذ بودن درصد دروس عمومی در کنکور هنر و کم اهمیت بودن پذیرش دانشجو بر اساس نمره دروس عملی و مصاحبه باعث شده درصد بالایی از پذیرفته شدگان رشته های هنری از رشته های غیرمرتبط باشد.
بالا بودن میزان پذیرش دانشجو در برخی از رشته های هنری، پایین بودن سطح علمی در برخی از دانشگاه ها، نحوه گزینش استادان و شمار دیگری از انتقادها این روزها حوزه آموزش هنر را با چالش جدی رو به رو کرده است خصوصا آنکه با نگاهی به سطح علمی فارغ التحصیلان درمی یابیم مدرک گرایی به آفتی برای این حوزه تبدیل شده است تا جاییکه بسیاری از فارغ التحصیلان این حوزه در اموری به جز رشته تحصیلی خود به کار مشغول می شوند.
سراغ چند تن از استادان دانشگاه های هنر رفتیم تا آموزش هنر در دانشگاه ها را از زاویه دید آنها آسیب شناسی کنیم.
دستورالعمل های چندگانه آفت بزرگی است
حسن غفاری از استادان رشته عکاسی که این روزها در دانشگاه رسانه تدریس می کند و سابقه تدریس در دانشگاه خبر را دارد مهمترین آسیب آموزش هنر در دانشگاه ها را متوجه سرفصل درسها عنوان کرد و به خبرنگار مهر گفت: بسیاری از دروس دانشگاهی ما در رشته های تجسمی و خصوصا عکاسی تقریبا منسوخ شده است. به طور مثال بسیاری از سرفصل های رشته عکاسی با توجه به انقلاب دیجیتال که طی دو دهه اخیر رخ داده است باید به دروس تاریخ عکاسی تبدیل شود. ضمن اینکه عکاسی یک علم میان رشته ای است ولی متاسفانه در فضاهای آموزشی و دانشگاهی ما کمترین ارتباط بین رشته ای را در عکاسی می بینیم و دروسی مانند علوم اجتماعی، روانشناسی و... برای این دانشجویان تدریس نمی شود.
بسیاری از سرفصل های رشته عکاسی با توجه به انقلاب دیجیتال که طی دو دهه اخیر رخ داده است باید به دروس تاریخ عکاسی تبدیل شودوی ادامه داد: در حال حاضر به دلیل اینکه عکاسی به یکی از هنرهای عمومی تبدیل شده و به دلیل کاربردی بودن شانس فراگیری پیدا کرده است، رفتار ساده انگارانه ای در مراکز آموزشی در کشور با این رشته می شود.
این استاد دانشگاه با انتقاد از زیاد شدن دانشگاه های علمی کاربردی در این زمینه گفت: امروزه در هر کوچه ای یک دانشگاه علمی کاربردی زده شده و در رشته هنر و عکاسی دانشجو می گیرد و هیچ مصاحبه و گزینشی هم در کار نیست. این نگاه ساده انگارانه باعث ایجاد ضرر خواهد شد چرا که ما را با حجم زیادی فارغ التحصیل رو به رو می کند که با مدرک وارد جامعه می شوند در حالیکه آموزش آنها حق مطلب را درباره درس هایشان ادا نکرده است در نتیجه آنها نمی توانند فرد مفیدی باشند.
غفاری بیان کرد: بسیاری از خروجی های دانشگاه ها امروز گیرندگان مدرک هستند و برایشان فرقی نمی کند فارغ التحصیل چه رشته ای باشند. متاسفانه ما در هر ترم به تعداد انگشتان یک دست هم افرادی را نمی بینیم که امیدوار باشیم عکاسان مستقلی می شوند. این تصور غلط که هر کس پول داشت یا دوستانش و خانواده اش به او گفتند عکاس خوبی است پس می تواند دانشجوی عکاسی شود باید از بین برود.
نکته مهم دیگری که این عکاس پیشکسوت بدان تاکید دارد تناسب نداشتن فضای دستورالعملی مراکز آموزشی و استخدامی کشور است. وی در این باره اظهار کرد: در کشور ما شما می توانید تا مقطع کارشناسی ارشد در رشته عکاسی تحصیل کنید و حتی در رشته دکترا در گرایش پژوهش هنر می توانید سمت و سوی پایان نامه خود را به سمت فضای عکاسی ببرید. نکته جالب اینجاست که در صدا و سیما با اینهمه شبکه تلویزیونی و با وجود اینهمه واحد سمعی و بصری در اداره ها و حتی در وزارت ارشاد و معاونت مطبوعاتی هیچ ردیف استخدامی با عنوان عکاس وجود ندارد. چطور می شود تا مقطع کارشناسی ارشد بتوان در یک رشته دانشجو گرفت و بعد ردیف استخدامی برایش وجود نداشته باشد؟ این به دلیل فضای متفاوت حاکم بر دستگاه های کشور است که دستورالعمل ها با هم همخوانی ندارد.
چطور می شود تا مقطع کارشناسی ارشد بتوان در یک رشته دانشجو گرفت و بعد ردیف استخدامی برایش وجود نداشته باشد؟غفاری در عین حال گفت: دوربین به دست بودن اغلب افراد یک جامعه باعث رشد بصری آن جامعه می شود ولی باید یادمان باشد این روزها دیگر دوربین به دست بودن و آشنا بودن به مسایل فنی کسی را عکاس نمی کند بلکه عکاس کسی است که بتواند اندیشه، احساس، تفکر و دانش و بینش خود را در یک عکس ارائه دهد و این همان چیزی است که باید در دانشگاه ها مورد توجه قرار بگیرد و دانشجو بر اساس آن تربیت شود.
این کارشناس عکاسی در پایان عنوان کرد: من یک زمانی معتقد بودم رشته عکاسی تا حد کاردانی قابل آموزش در دانشگاه است اما امروزه که همه مسایل دنیا به سمت تخصصی شدن پیش می رود این رشته تا دکترا هم می تواند گسترش پیدا کند اما به شرط اینکه نحوه آموزش به شکل پایه ای تغییر کند و اینطور نباشد که همان استادی که مقطع کارشناسی تدریس می کند در کارشناسی ارشد هم تدریس کند.
بیشتر منتقدان، مدرسان آموزشگاه های خصوصی هستند
رضوان صادق زاده استاد رشته نقاشی در دانشگاه هنر که چند دوره دبیری جشنواره تجسمی جوانان را به عهده داشته و امسال نیز همین مسئولیت را به عهده دارد ابتدا به مرور کلیتی از بحث انتقادها به امر آموزش در دانشگاه ها پرداخت و به خبرنگار مهر گفت: عموم کسانی که به آموزش هنر در دانشگاه ها انتقاد وارد می کنند کسانی هستند که جزو هیات علمی نیستند و در خارج از دانشگاه آموزشگاهی دارند و به تدریس هنر مشغول هستند و اتفاقا شاگردان زیادی هم دارند. گاه دانشجوی من هم ممکن است در کلاس های آنها حضور پیدا کند که منافاتی با هم ندارد.
وی ادامه داد: به گمان من امروزه می توان نقاشان و جوانان هنرمندی را در جامعه جستجو کرد که هم کارشان بسیار خوب و مورد توجه است و هم بازار دارند و اتفاقا آنها فارغ التحصیلان همین دانشگاه ها هستند. البته در عین حال من فکر نمیکنم همه چیز در دانشگاه ها خوب و طبق روال پیش می رود به طور مثال رشته ای مثل نگارگری نباید زیر مجموعه صنایع دستی در حد چند واحد تدریس شود و این ضعف بزرگی در حوزه آموزش است.
رشته ای مثل نگارگری نباید زیر مجموعه صنایع دستی در حد چند واحد تدریس شود و این ضعف بزرگی در حوزه آموزش استاین هنرمند نقاش بیان کرد: من هم موافق هستم که سرفصل های درسی دانشگاه ها متعلق به ۳۰ و ۴۰ سال پیش است اما من چه زمانی که مدیر گروه بودم و چه الان که فقط تدریس می کنم می بینم هیچ استادی نیست که با سرفصل های از پیش تعیین شده سر کلاس برود بلکه برنامه خود را مطابق نیاز جامعه به مدیر گروه ارائه می دهد و با تایید او همان برنامه را تدریس می کند.
صادق زاده با بیان اینکه گزینش دانشجو به غلط ترین روش انجام می شود نیز گفت: ما عموما معتقد هستیم باید درصد ضریب دروس عمومی به حداقل برسد و بیشتر به کار عملی نگاه کنیم.
وی در پایان مهمترین آسیب حوزه آموزش را پذیرش بالای دانشجو دانست و اظهار کرد: وقتی در شهری مانند اصفهان چند دانشگاه هنر هست و بعد حتی در شهر زرین شهر این استان هم باز دانشگاه هنر موجود است می توان متوجه شد واقعا پذیرش دانشجو کمی بی حساب و کتاب است. در واقع آیا به این تعداد دانشجو استاد متخصص وجود دارد و اینکه آیا ما به این تعداد فارغ التحصیل نیاز داریم؟
پذیرش دانشجو در رشته خوشنویسی فقط در دانشگاه علمی کاربردی
پیمان پیروی از سال ۹۰ که برای اولین بار رشته خوشنویسی دانشجو پذیرش کرد، در دانشگاه علمی کاربردی واحد ۳۸ (هنر) به عنوان مدیر گروه این بخش مشغول به فعالیت است. این مرکز تنها مرکزی است که تا به امروز در رشته خوشنویسی در مقطع کاردانی و کارشناسی دانشجو می پذیرد اما سوال مهم اینجاست که در جایی که انجمن خوشنویسان سالهاست یکی از مراکز آموزشی معتبر برای اعطای نشان تا درجه استادی است و این مدرک یکی از معتبرترین مدارک در این رشته است، لزوم ایجاد واحدی دانشگاهی برای این رشته از کجا آمد و آیا در دانشگاه علمی کاربردی که بدون کنکور و بر اساس معدل دیپلم جذب دانشجو می کند می توان دانشجوی خوشنویسی را بدون هیچ پیش زمینه گرفت؟
پیروی در این باره به خبرنگار مهر گفت: نحوه تعیین سرفصل ها در این دانشگاه به گونه ای است که هم واحدهای عملی برای آن تعیین شده است و هم تئوری. اکثر دانشجوهای ما نیز دوره دیده انجمن خوشنویسان هستند که بیشتر برای آشنایی با همه خطوط و بالا بردن سواد تئوری خود و همچنین آشنایی با نرم افزارهایی که در خدمت خوشنویسی است به دانشگاه می آیند.
اگر خوشنویسی را یک شاخه هنرهای تجسمی بدانیم در مقایسه با دیگر شاخه ها نیاز داریم تا بن مایه های تئوریک آن را نیز تقویت کنیم و دانشگاه محلی برای این کار استوی ادامه داد: دانشجویی که از این رشته فارغ التحصیل می شود ضمن آشنایی ضمنی با همه خطوط، قدرت تجزیه و تحلیل اثر خوشنویسی را پیدا می کند. اگر ما خوشنویسی را یک شاخه هنرهای تجسمی بدانیم عملا در مقایسه با دیگر شاخه ها نیاز به این داریم تا بن مایه های تئوریک آن را نیز تقویت کنیم و دانشگاه محلی برای این کار است.
این خوشنویس در پایان صحبت هایش درباره نحوه پذیرش دانشجو نیز گفت: ما زیر مجموعه دانشگاه علمی کاربردی هستیم و طبق همان ضوابط دانشجو می گیریم یعنی بدون کنکور و بر اساس معدل، اما سیاست دانشگاه این است که کلاس ها خلوت برگزار شود برای همین در هر کلاس و ترم ۱۵ نفر بیشتر گزینش نمی کنیم.
ساز و کارهای استخدام ها در دانشگاه ها تخصصی نیست
کورش گلناری مدیر گروه مجسمه سازی دانشگاه هنر هم در زمینه مبحث مطرح شده درباره آموزش هنر در دانشگاه ها به خبرنگار مهر گفت: به روز نبودن برنامه های درسی در رشته هنر آسیب بسیار جدی تری است و این آسیب را امروزه استادان با راه حل های شخصی حل می کنند. در حالیکه در دنیا سیستم های آموزشی هر سال باید به روز شوند و حتما باید هر سال برنامه درسی تازه طراحی شود ولی در کشور ما این اتفاق نمی افتد. امروزه رفتارهایی به شکل مداوم در فضای بین المللی شکل می گیرد که بسیار پیشروست، مدام گرایش ها و نگاه به آموزش خصوصا هنر در دانشگاه ها دچار تحول می شود ولی ما در شرایط خوبی نیستیم.
وی درباره میزان پذیرش دانشجو در مقایسه با بازار کار در رشته های هنری نیز گفت: اصولا مسیر حرفه ای شدن در عرصه هنر بسیار پیچیده است و در دنیا هم هنرمند شدن کار سختی است برای همین بسیاری از افراد بعد از فارغ التحصیلی اصلا در رشته خود به فعالیت ادامه نمی دهند.
گلناری با انتقاد از نحوه پذیرش استادان در دانشگاه ها بیان کرد: ساز و کارهای استخدام در دانشگاه ها خیلی تخصصی نیست. در واقع ممکن است فردی بدون تخصص و با نمره پایین هم آیتم های دیگر را پر کند و استاد دانشگاه شود. از طرف دیگر واقعا آموزش از خودگذشتگی می طلبد که همه افراد آن را ندارند.
هیچ آزمون مرجعی برای پذیرش دانشجویان هنر وجود ندارد یا آزمون های غلطی برپا می شود برای همین هر آدمی با هر قابلیتی این فرصت را پیدا می کند که وارد رشته هنر شودبهرام کلهرنیا گرافیست با سابقه کشورمان که سالها سابقه تدریس هنر در دانشگاه های مختلف را دارد نیز پیشتر درباره شیوه آموزش هنر گرافیک در دانشگاه ها به خبرنگار مهر گفته بود: مراکز آموزشی به جهت اینکه عموما شهریه هایی از دانشجویان می گیرند و مایل نیستند این دریچه بسته شود، شروع به پذیرش دانشجو در شکل خارج از قاعده و به صورت غیراستاندارد می کنند. هیچ آزمون مرجعی برای پذیرش دانشجویان هنر وجود ندارد یا آزمون های غلطی برپا می شود برای همین هر آدمی با هر قابلیتی این فرصت را پیدا می کند که وارد رشته هنر شود که در چنین شرایطی با زندگی آن فرد بازی می شود چون اساسا صلاحیت های لازم گرافیست شدن را ندارد. بسیاری از این فارغ التحصیلان نمی توانند همکار منِ گرافیست باشند چون از اساس اشتباه وارد این رشته شده اند. همین موضوع با خودش هزار بیماری شغلی خواهد آورد از جمله اینکه همین افراد با پشتوانه مدرک، ارزان کار می کنند و بازار این حرفه را خراب می کنند.
این مدرس دانشگاه در پایان اظهار کرد: در کنار اینها شما مشاهده می کنید در دانشگاه ها عموما مدرسانی که از جامعه حرفه ای طراحان گرافیک انتخاب شده باشند بسیار کمیاب هستند و عموم مدرسان شغلشان تدریس است بدون اینکه شناختی از روزگار و بازار داشته باشند.
پذیرش مستقل دانشگاه ها کارساز است
سعید شهلاپور پیشکسوت مجسمه سازی درباره نسل جوان و شیوه آموزش هنر در دانشگاه ها نیز پیش از این به خبرنگار مهر گفته بود: جوان های ما بسیار استعداد دارند اما کنکور در دانشگاه های هنری ما بسیار بد است. به دلیل نحوه کنکور کسانی وارد دانشگاه می شوند که نه می خواهند نقاش و مجسمه ساز شوند و نه هنرمند بلکه فقط می خواهند مدرکی بگیرند و با خواندن دروس نظری توانسته اند در آزمون هنر قبول شوند. در زمان ما دانشگاه هنرهای زیبا تازه راه افتاده بود و خودش مستقل دانشجو می گرفت یا دانشگاه هنر که آن زمان دانشگاه هنرهای تزئینی بود همین کار را می کرد. کنکور هم ۵ روز طول می کشید. به نظرم باید دانشگاه های هنر از آزمون وزارت علوم مستقل شوند تا بتوانند تخصصی تر دست به گزینش بزنند.
محمدحسین عماد استاد دانشگاه هنر درباره سیستم آموزشی و پرورش دانشجویان رشته مجسمه سازی نیز به خبرنگار مهر گفته بود: سیستم آموزشی ما خلاقیت را دست پایین می گیرد و صرفا بر آموزش آکادمیک استوار است در حالیکه خلاقیت در آزادی به دست می آید نه در اجبار به یاد گرفتن مفاد درسی. یک مساله مهم در انسان وجود دارد به نام شوق که این نکته باید به عنوان گزینه مهم برای آموزش مورد استفاده قرار بگیرد. ضمن اینکه در نهایت هنر آموختنی نیست بلکه یک کار خلاقه و ذاتی است.
علی اصغر تجویدی استاد دانشگاه هنر شیراز نیز پیش از این در این باره به خبرنگار مهر گفته بود: امروزه ما از تکنولوژی استفاده بهینه نمی کنیم مثلا دانشجو از اینترنت بهره می برد که یک طرح کپی را در سریع ترین زمان آماده کند و سر کلاس بیاورد. دانشجو مطالعه ندارد و طراحی اش ضعیف است. این موضوع اینترنت و فضاهای مجازی تا مدیریت صحیحی برایش نشود واقعا ما را به سمت پسرفت می برد. به خصوص در شهرستان ها این اتفاق بسیار تاثیر منفی می گذارد و شاهد مدرک گرایی هستیم.
اجرای گروه «کاغذ رنگی» در جشنواره موسیقی فولکلور گرجستان
گروه موسیقی «کاغذ رنگی» به سرپرستی شهریار بلوچستانی در جشنواره بینالمللی موسیقی فولکلور گرجستان به اجرای برنامه میپردازند.
به گزارش خبرگزاری مهر، گروه موسیقی «کاغذ رنگی» به سرپرستی شهریار بلوچستانی و مدیریت مژگان کیانی یکشنبه ۲۸ خرداد ماه جاری در جشنواره بینالمللی موسیقی فولکلور گرجستان برنامه ای را اجرا می کند.
شهریار بلوچستانی نوازنده تمبک و خواننده درباره مهمترین اهداف تأسیس گروه موسیقی «کاغذ رنگی» نوشته است: «جهت دهی تفکرات و رفتار جمعی در فرآیند آموزش موسیقی، آماده سازی کودکان برای رسیدن به هنر زندگی کردن و معرفی تمبک به عنوان اصلی ترین ساز کوبه ای برای استفاده کودکان به منظور آشنایی با ریتم از مهم ترین اهدافی است که در این گروه به آن توجه داشته ایم. خصوصیت بارز گروه موسیقی «کاغذ رنگی» در این است که موسیقی را کودکان اجرا میکنند اما این موسیقی کودکانه نیست. به هر ترتیب در این اجرا قطعات از نوع دو تا چهار خطی طراحی شده و از تمبک برای ارائه ریتم در ایجاد گروه موسیقی «کاغذ رنگی» استفاده شده است.»
از بلوچستانی تاکنون آلبومهای «شوق وصال»، «تیامی»، «آسمان شب»، «اشک من هویدا شد» منتشر شده است. وی طی این سال ها در کشورهای اتریش، فرانسه، آلمان، ترکمنستان، تاجیکستان، هلند، اسلوونی، کرواسی، امارات، روسیه، ترکیه، و بلژیک در قالب کنسرت، به اجرای برنامه پرداخته است.
گروه موسیقی «کاغذ رنگی» به سرپرستی شهریار بلوچستانی در سال ۹۲ با هدف پرورش خلاقیت و استفاده از استعدادهای ذاتی کودکان و نوجوانان از طیف سنی چهار تا سیزده سال، در شهر اصفهان تأسیس شد.
شهریار بلوچستانی مدیر هنری، خواننده، نوازنده تمبک، متین جانقربان نوازنده تمبک، بردیا بلوچستانی نوازنده تمبک، بردیا رحیمیمقدم نوازنده تمبک و پیانو، بامداد شفیعیان نوازنده تمبک، آرش رحیمی نوازنده تمبک، محمد متین امامی نوازنده تمبک، آرین صابورینیا خواننده، آدرینا رزاقی خواننده و سید امرحسین بشارتفر، سپهر محمدتقی شیرازی، آریانا باقری طادی و پارسا ضیایی گروه «کاغذ رنگی» را تشکیل می دهند.
یادی از جلیل شهناز
چه شورها که شهناز به پا میکند+فیلم و صوت
جلیل شهناز را در موسیقی ایرانی با لقب خداوندگار تار میخواندند. امروز ۲۷ خرداد ۱۳۹۶ چهارمین سالمرگ زندهیاد جلیل شهناز محسوب میشود و به همین مناسبت داریوش طلایی یادداشتی درباره او منتشر کرده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ داریوش طلایی در این یاداشت که با عنوان "شاهنازِ تار" در کانال تلگرامیاش منتشر کرده، آورده است:
به مناسبت چهارمین سالروز درگذشت استاد جلیل شهناز
شاهنازِ تار
جلیل شهناز بیشک یکی از شاخصترین استادان موسیقی ایران است که نام تار با نام او گره خورده است. اوج فعالیت او دوران نوازندگی در رادیوست. او طی دهههای متمادی در رادیو ایران با ساز تخصصیاش، تار، چه بهصورت برنامههای تکنوازی و چه با همراهی دیگر استادان و خوانندگان موسیقی ایرانی بخش مهمی از موسیقی کلاسیک و هنری سنت اصیل موسیقی دستگاهی ایرانی را بهشکلی تمامعیار ارائه کرده است. نگارنده در برنامهای پژوهشی که تحت عنوان «مکاتب تارنوازی» در بهمن ۱۳۸۳ در تالار رودکی ارائه کرد تارنوازی جلیل شهناز را در کنار دو استاد دیگر تارنوازی رادیو ایران، لطفالله مجد و فرهنگ شریف، ذیل «مکتب تارنوازی رمانتیک ایرانی» طبقهبندی کرد.
نوازندگی شهناز سبکی از نوازندگی است که کاملاً او را از نوازندگان قبل از رادیو متمایز میسازد، چه نوازندگان دورۀ قاجار، چه نوازندگان دوران بعد مشروطه و چه سبک علینقیخان وزیری، یا سبکهای نوازندگان ادارۀ فرهنگ و هنر و هنرستان موسیقی و غیره. شهناز نوعی نوازندگی تغزلی دارد، به این مفهوم که با ساز آواز میخواند. او جملات آوازی را به بهترین نحو با تمام حالتها، نوانسها، مالشها، آکسانها و لحنهای آوازی با تار بهشکلی یگانه و زیبا اجرا میکند. بیجهت نیست که استاد بزرگ آواز ایران محمدرضا شجریان او را نوازندۀ محبوب خود و بلکه موسیقیدان محبوب خود میداند، چنانکه شخصاً از او شنیدهام که با تار شهناز تمرین آواز کرده و کوشیده است جملات سازی او را بهصورت آواز بخواند. اما کار شهناز به این جملات آوازی محدود نیست؛ او، جز بخش آغازین اجراها، در توالی و تداخل و جایجای جملات تغزلیاش، چهارمضرابها و قطعات ضربی خاص خود را میافزاید که همگی را بهصورت بداهه در هم ادغام کرده و با سونوریتهای بسیار گرم و دلنشین مناسب با رنگ و صدای ضبط رادیو و باب طبع مخاطب عام و خاص اجرا میکند. چهارمضرابهای رِنگگونۀ شادیبخش و حرکتآفرین از شاهکارهای شهناز است که هر شنوندۀ ایرانی را به وجد میآورد، وجدی عمیق و خالص، از همان جنس که از مشاهدۀ آثار معماری و کاشیکاریهای بینظیر اصفهان به انسان دست میدهد.
دیگر از خصوصیات او استعداد بینظیر در ملودیپردازی است، بهشکل خلقالساعه. همین وجه ملودیپردازیْ ساز او را به سازی عامهپسند و مردمپسند تبدیل کرده است. در مقایسه با سبکهای دیگر (همچون سبک قاجاری، شهنازی و وزیری)، که بیشتر به ارائۀ آوازها و مدهای ایرانی با ریزها و تحریرها و بالا و پایینها و الگوسازیها میپردازند، جلیل شهناز مدام ملودی پشت ملودی خلق میکند، چنانکه میتوان بر روی بسیاری از قطعات ضربی او شعر گذاشت و به صورت تصنیفهایی مردمپسند عرضه کرد. افزون بر تمام این خصوصیات، ساز او لحنی خاص دارد و گویی مزهای از حاضرجوابی و شیرینزبانی اصفهانی در آن عجین است، همانگونه که گویش خاص او در بیان خاطرات و نکتههای عمیقِ موسیقیْ لبریز از ظرافت و رندی بود و مجموع اینها برای مخاطبِ آشنا معجونی از لطافت و جذابیت را فراهم میآورد.
فعالیت حرفهای او در موسیقی دورهای طولانی را دربرمیگیرد و خوشبختانه بهیمن فعالیت مستمرش در رادیو ضبطهای بسیاری از او بهیادگار مانده است. همانطور که خود در مصاحبهای گفته است، استعداد خارقالعادهاش در تارنوازی در کودکی بروز یافت و، پس از نوازندگی در رادیو اصفهان در دوران نوجوانی، از سال ۱۳۲۴ یعنی از ۲۴سالگی مقیم تهران شد و تا آخرین لحظات عمر پربارش، یعنی نزدیک به نودسالگی، همیشه فعال و خلاق و بارور بود.
شهناز، بهسیاق استادان واقعی موسیقی، بر ابعاد مختلف نوازندگی و خوانندگی اشرافی جامع داشت. از نوازندگی تنبک، کمانچه و سهتار گرفته تا خوانندگی از پس همه برمیآمد، هرچند نام جلیل شهناز با نام تار، شاهساز ایرانی، عجین شده است، چنانکه با استقبال از شعر عارف قزوینی باید گفت: چه شورها که شاهناز بهپا ز تار میکند.
روحش شاد و یادش گرامی.
http://static0.ilna.ir/media/q2DOHU5ZhoJt/dmlkZW8tbWVkaXVtLm00dg,,/video+%282%29+%282%29.mp4
در لینک فوق اجرای جلیل شهناز در تلویزیون ملی در دستگاه ماهور که ازجمله اجراهای ماندگار این استاد تار نوازی کشورمان محسوب میشود را تماشا میکنید.
ارکستر سمفونیک تهران آثار بتهون، برامس و مارکز را اجرا میکند
ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شهرداد روحانی در اولین شبهای تابستان 96 با اجرای آثار شناخته شده موسیقی کلاسیک جهان روی صحنه خواهد رفت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، شهرداد روحانی برای کنسرت اخیر ارکستر سمفونیک تهران که اول و دوم تیرماه در تالار وحدت برگزار میشود؛ اجرای آثاری از بتهون، برامس و مارکزرا درنظر گرفته است.
در این کنسرت که از ساعت ۲۱:۳۰ آغاز میشود؛ قرار است "کنسرتو پیانو شماره ۱" از لودویک فان بتهوون، "سمفونی شماره ۳" از یوهانس برامس و "دانزون شماره ۲" از آرتورو مارکز به اجرا درآید.
شهرداد روحانی برای این کنسرت ارکستر سمفونیک تهران بهاره کمایى را به عنوان سولیست انتخاب کرده است.
قیمت بلیتهای این کنسرت ارکستر سمفونیک تهران در شش گروه ۴۵، ۵۵، ۶۵، ۸۵، ۹۵ و ۱۰۰ هزار تومان برای مخاطبان درنظر گرفته شده است.
پیش از این نیز ارکستر سمفونیک تهران اوایل خرداد اثر "سمفونی روح الله" ساخته شاهین فرهت را با حضوری برخی از مسئولان و اعضای بیت امام روی صحنه برده بود.
پس از ۲۰ سال سکوت
آلبوم «حالا چرا» با صدای «ناصر مسعودی» منتشر شد
ناصر مسعودی پس از حدود ۲۰ سال سکوت با آلبوم «حالا چرا» با تنظیم «مجید درخشانی» به عرصه موسیقی بازگشت.
به گزارش خبرنگار موسیقی خبرگزاری فارس، آلبوم «حالا چرا» با صدای «ناصر مسعودی» و تنظیم مجید درخشانی منتشر شد. «حالا چرا» با شعری از شهریار، «مرغ دل» با شعر ام هانی، «آواز اصفهان» «عاشق شدهام» با شعر لاهوتی و «دریا(گیلکی)» با شعر جهانگیر سرتیپپور قطعات این آلبوم را تشکیل میدهند که توسط موسسه هنری پرده هنر موسیقی منتشر شده است.
شاهوعندلیبی نی امین گلستانی عود علیرضا دریایی ویولن ، ویولا و کمانچه وصال صالحیان سنتور حمیدبهروزی نیا تار عبدالرضا جلالی تار آرش سعیدیان عود و سازهای کوبه ای نیلوفر محسنی تنبک مهرداد ناصحی همخوان فایضه کامیاب همخوان، مدیر صدا و میکس علیرضا نکولعل مدیر اجرایی نفیسه افشاری عوامل این آلبوم هستند.
ناصر مسعودی پس از بیست سال لب به خواندن گشود که در ادامه مطلبی به بهانه همین آلبوم از او آمده است:
انتخاب نام «حالا چرا؟» برای این آلبوم موسیقی بر حسب تصادف نبوده است. چرا که تصنیفهای این مجموعه را سالهاست که در خلوت خود، یا در همنشینی با دلخواستگان زمزمه کردهام و با تمامشان سالیان سال زیستهام. یعنی «این زودتر میخواستم» اما هربار به دلیلی رساندن قطعات این مجموعه به تنظیم و ضبط و پخش به تعویق افتاد. اینها قطعاتی بوده که همیشه دلم میخواسته اجرا کنم و به گوش اهلش برسانم. قطعاتی که از سر اندوه یا شعف یا شوری که شعری در من برانگیخته، ذرهذره در ذهنم شکل گرفته و به زبان موسیقی ترجمان شده و این است که دوستشان دارم؛ چون خوب میشناسمشان و برایم تلفیقی از خاطره و تجربه و واکنشهای ضمیر و اندیشهام است. یکی از آن بسیار دلیل که توجیه میکند چرا حالا «حالا چرا؟» را منتشر کردهام، این است که خوش داشتم کار تنظیمشان را کسی انجام دهد که اهل دل و شعر باشد و در موسیقی از کهنهکاران و کهنهسواران نواندیش به حساب بیاید. با چنین معیارهایی چه کسی بهتر از مجید درخشانی؟ از او و هر آن که در سامان دادن این مجموعه به عمل یا به زبان یاریم داد سپاسگزارم و چه میماند جز آرزوی بر دل نشستن این نغمههای برآمده از دل؟
واکنش فرزند هوشنگ ابتهاج نسبت به یک شایعه
اخبار صحیح را از منابع موثق پیگیری کنیم
فرزند «هوشنگ ابتهاج» توضیحی درباره اخبار جعلی شبکههای مجازی منتشر کرد.
به گزارش ایسنا، یلدا ابتهاج - فرزند هوشنگ ابتهاج، شاعر - در توضیحی که در صفحه شخصیاش منتشر کرده، نوشته است: «این روزها به وسیله دوستانی مطلع شدم که در صفحاتی به نام "پیر پرنیان اندیش" مطلبی درباره احوال آقای شجریان نوشته شده است که کاملا نادرست است.
۱- حال آقای شجریان در حال حاضر خیلی بهتر است و با روحیهای که از ایشان میشناسیم، برای سلامتیشان همچنان تلاش میکنند.
۲- سایه (هوشنگ ابتهاج) هیچ صفحه مجازی ندارد.
۳- درمقابل افرادی که اینگونه حال مردم را با اخبار نادرست پریشان میکنند، باید خود خوانندگان برخورد کنند. اخبار صحیح را از منابع موثق پیگیری کنیم.»
بهتازگی در شبکههای مجازی متنی جعلی منتسب به صفحهی هوشنگ ابتهاج درباره وخامت حال محمدرضا شجریان دست به دست میشود. روابط عمومی خانواده شجریان نیز این موضوع را تکذیب کرده است.
اعطای نشان افتخاری ملکه به «رولینگ» و «مککارتنی»
«سر پل مککارتنی»، «جی.کی. رولینگ»، «بیلی کانلی» و تعداد دیگری از هنرمندان از ملکه انگلستان عنوان افتخاری دریافت میکنند.
به گزارش ایسنا، «دیلی تلگراف» نوشت: به مناسبت سالروز تولد ملکه انگلستان، اسامی تعدادی از چهرههای شاخص این کشور به عنوان برندگان مقامهای افتخاری از درجههای مختلف اعلام شد.
این نشانها و مدالها عالیترین رتبه امپراتوری بریتانیا و دارای سلسله مراتب هستند که از پایینترین درجه یعنی MBE به عنوان «عضو رتبه امپراتوری» شروع میشود و بعد OBE درجه «افسر رتبه امپراتوری»، CBE «فرمانده»، درجه بالاتر «شوالیه» یا «بانو» و بالاترین درجه «شوالیه عالی صلیب» یا «بانوی عالی صلیب» است.
«بیلی کانُلی» کمدین شوالیه شد و از این پس «سر بیلی کانُلی» خوانده میشود. به «جی.کی. رولینگ» نویسنده رمانهای پرفروش «هری پاتر» و «سر پل مککارتنی» خواننده و نوازنده گروه سابق درجه ملازم افتخاری داده شد و «جون اسپنسر» بازیگر به مقام CBE(فرمانده امپراتوری بریتانیا) رسید.
از این به بعد پیش از نام «جولی والترز» بازیگر و نویسنده و «جون وایتفیلد» هنرپیشه عنوان «بانو» (Dame) آورده میشود. همچنین «الیویا دو هاویلند» بازیگر فیلم ماندگار «بر باد رفته» که ۱۰۰ سال دارد به عنوان مسنترین فردی که عنوان «بانو» را دریافت میکند، شناخته شد.
نام «دیوید ویلیامز» و «ریموند بریگز» دو نویسنده آثار کودک و نوجوان دیگر هم در این فهرست به چشم میخورد؛ این دو به نشانهای OBE و CBE مفتخر شدند.
«گلوریا هانیفورد» مجری رادیو و تلویزیون، «سارا لانگاشایر» و «پاتریشیا هاج» هنرپیشه هم عنوان افتخاری OBE را دریافت میکنند.
از دیگر چهرههای شاخصی که در روز تولد ملکه به این عناوین افتخاری دست پیدا میکنند میتوان به «دلیا اسمیت»، «استیو شرلی»، «بریل گری»، «مارک الدر»، «جان سالستون» و «ترنس کنران» اشاره کرد.
در آغاز هر سال نام تعدادی از چهرههای تاثیرگذار فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و اقتصادی به عنوان برندگان نشان لیاقت ملکه انگلستان اعلام میشود و این افراد در طول سال نشان خود را دریافت میکنند.
پیمان خازنی "تار و دیوار" را روی صحنه میبرد
پرفورمنس "تار و دیوار" به کارگردانی رضا موسوی و آهنگسازی پیمان خازنی در تالار رودکی اجرا میشود.
به گزارش ایلنا، پرفورمنس"تار و دیوار" در بیست و سومین روز تیرماه جاری به آهنگسازی و نوازندگی پیمان خازنی روی صحنه خواهد رفت.
خازنی در مورد عنوان این پرفورمنس گفت: "تار و دیوار" یک برخود استعاری است با جهان پیرامونمان و اعتراضی به محدودیتها و مصنوعیتهایی که ما برای هنر خود به وجود میآوریم. در واقع "تار و دیوار" ادامه نگاه من به مفهوم آزادی در خلق اثر هنری است.
پیمان خازنی در مورد شکلگیری این پرفورمنس گفت: سالهاست که امکان و پیشنهادات متفاوتی را برای روی صحنه بردن آثارم داشتهام ولی ترجیح دادم آنقدر مقاومت کنم تا آنگونه که میپسندم آثارم اجرا شود. حالا فرصت آن رسیده تا بتوانم یک اتفاق در خور را رقم بزنم.
همهمه کاشیها اثری است که امکان بسط و گسترش را به من میدهد و این به خودی خود جرقهای شد که من به سمت فرم اجرایی مورد علاقهام یعنی پرفورمنس بروم.
وی در ادامه اظهار داشت: ایدههای درخشان رضا موسوی من را بیشتر تشویق کرد تا بتوانم به مفهوم مورد نظرم درخصوص آنچه اجرا محسوب میشود، نزدیک شوم.
در پرفورمنس "تار و دیوار" علاوه بر رضاموسوی (کارگردان) نگین شکیبا، ساناز رییسى، على کوزهگر (عوامل تیم کارگردانی) و نوازندگانی چون هلیا محمد ولی (ویلن) کورش کشاورز (ویلنسل) ارغوان منتظری (فلوت) پریسا دلفانی (سوپرانو) امیرحسین محمدخانی (ابوا) پیام سوری (پیانو) شایان یزدیزاده (کوبهای) پیمان خازنی (تار) سیاوش عبدی (آکوستیک افکت) آستیاژ ضیایی (دستیار آهنگساز) محمود توسلیان (مشاور رسانهای) فرزام شکاری (مدیر اجرایی) جاوید علیپور (عکس و فیلم) از دیگر عوامل اجرا هستند.
اجرای مسعود جاهد و امیری در ارسباران
اجرای ساز و آواز مسعود جاهد و امیرمسعود امیری نیز به لیست برنامههای دهمین نشست "آیین آواز" که روز 30 خرداد برگزار میشود اضافه شدند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در حالی که پیش از این قرار بود مهدی آذرسینا (آهنگساز و نوازندهکمانچه)، مرتضی غزنوی (خواننده و مدرسآواز) و علی شیرازی (آوازخوان و آوازپژوه) در دهمین برنامه "آیین آواز" درباره "ریتم در آواز ایرانی" سخن بگویند، یک اجرای موسیقی نیز به این برنامه اضافه شد.
مسعود جاهد (نوازنده نی) قرار است روز سهشنبه ۳۰ خرداد از ساعت ۱۸ با همراهی امیرمسعود امیری (خواننده اصفهانی) در فرهنگسرای ارسباران به اجرای برنامه بپردازند. جاهد و امیری برنامه خود را آواز ابوعطا اجرا خواهند کرد.
امیری متولد ۱۳۵۱ اصفهان است و موسیقی و آواز را نزد اساتیدی چون حسن کسایی، اصغر شاهزیدی، تقی سعیدی، حسین عمومی، حسین علیزاده، محمدرضا لطفی و همچنین دو معلم فرانسوی آموخته است.
مسعود جاهد نیز متولد ۱۳۴۲ در قائمشهر است. وی الفبای نینوازی را از ۲۲ سالگی به طور خودآموخته شروع کرد و سه سال بعد آموختن ردیف استاد دوامی را نزد محمدعلی کیانینژاد پی گرفت. سال ۱۳۷۲ آلبوم بیکلام "مهرگان" شامل دونوازی نی با ویولن بابک شهرکی را عرضه کرد. دو سال بعد ارکستر موسیقی بانوان "کرشمه" را به خوانندگی همسرش زندهیاد شیدا جاهد تشکیل داد که همکاری این دو بعدها به عرضه ۸ آلبوم در بازار موسیقی انجامید.
انتشار مجموعه آلبوم "ردیف نی" براساس ردیف عبداللهخان دوامی نیز از دیگر فعالیتهای جاهد است. کتاب ۷ جلدی "آموزش نی" و نیز ۵ آلبوم موسوم به "سعدیخوانی" از دیگر آثار در دست انتشار مسعود جاهد محسوب میشود.
حضور در نشست تخصصی آیین آواز برای عموم آزاد است و علاقمندان میتوانند برای شرکت در این نشست از ساعت ۱۸ سهشنبه ۳۰ خرداد به فرهنگسرای ارسباران واقع در ضلع شمال غربی پل سیدخندان، خیابان جلفا مراجعه کنند.
ایلنا بررسی میکند؛
سند برنامهریزی استراتژیک بنیاد رودکی چرا و توسط چه کسانی نوشته شد+متن کامل سند
بنیاد رودکی چند روز پس از استعفای مدیر خود؛ "سند برنامهریزی استراتژیک" خود را در قالبی بسیار کلی منتشر کرد. سندی که پس از مطالعه جزئیات آن؛ نمیتوان ضرورت تدوینش را دریافت و برای سوالات بیشمار خود پاسخی یافت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، علیاکبر صفیپور (مدیرعامل کنونی بنیاد رودکی) در بخشی از مقدمه "سند برنامهریزی استراتژیک بنیاد رودکی" که 24 خرداد منتشر شده؛ آورده است: توجه به جایگاه سازمانی که در آن کار میکنیم و نیز شرایط عمومی اقبالی که برای تولیدات و خدمات آن سازمان نزد افکار عمومی وجود دارد و حمایتهایی که از دولت و نخبگان جامعه دریافت میکند، میتواند به موفقیت و یا در هم شکستن آن نهاد کمک کند. به نظر میرسد با رویکرد فوق، بنیاد فرهنگی هنری رودکی به عنوان نهاد عمومی غیردولتی از نظر جایگاه قانونی، حمایتهای دولتی، هنرمندان و امکاناتی که در اختیار دارد از موفقیت ممتازی برخوردار باشد اما به هر دلیل تاکنون نتوانسته است به آنچه شایسته نام اوست دست یابد و خدمات فرهنگی هنری ارائه کند و شاید یکی از مهمترین دلایل آن عدم شناخت کافی از خود و داشتن چشمانداز و هدفگذاری روشن برای آینده باشد.
صفیپور در بخش دیگر این مقدمه گفته است: سند حاضر که حاصل شش ماه بحث، گفتگو، بررسی و تدوین نهایی است میکوشد به مطالب فوق پاسخی علمی و کارشناسی بدهد. امید است فرصتی باشد که با پیادهسازی آن، شاهد روزهای خوب از حضور بنیاد رودکی در کنار اهالی فرهنگ و هنر و آسانسازی مسیر تولید آثار ارزشمند و کشف و بهکارگیری استعدادهای درخشان هنری در کشور عزیزمان ایران اسلامی باشیم.
پس از این مقدمه فهرست "سند برنامهریزی استراتژیک بنیاد فرهنگی هنری رودکی" به این شرح آمده است:
در ادامه هر یک از سرفصلهای این سند به صورت بسیار کلی شرح مختصری داده شده است. برای مثال در بخشی از "پیشدرآمد" این سند نیز آمده است: سند حاضر خلاصهای است از رویکرد استراتژیک بنیاد رودکی و تصمیمات آیندهساز این مجموعه که در آن ماموریت بنیاد، چشمانداز متصور برای مجموعه و نقشه راه حرکت در مسیر چشمانداز مدون شده است. این سند نتیجه هماندیشیها و گفتمان مستمر میان خبرگان، کارشناسان و مدیران مجموعه بنیاد فرهنگی و هنری رودکی بوده است و اهتمام مجموعه در بدست آمدن این سند گواهی است بر عزم راسخ مجموعه بنیاد رودکی در راستای انجام هرچه بهتر ماموریتهای سازمان و تحقق هرچه بیشتر اهداف ارزشمندی است که نتایج آن موجب رشد تعالی جامعه فرهنگی و هنری کشور خواهند شد.
همچنین "فلسفه وجود بنیاد رودکی" در دو بخش "آسانسازی ارائه آثار هنری" و "زمینهسازی برای تاثیر هنر ایرانی بر اقشار مختلف جامعه" تقسیمبندی شده و توضیح بسیار مختصر و کلی درباره آن بیان شده که چندان تکلیف خود بنیاد رودکی را نیز مشخص نمیکند.
در بخش دیگری از این سند که با سرفصل "انتظارات ذینفعان کلیدی" تهیه شده نیز آمده است: مهمترین انتظارات ذینفعان کلیدی سازمان را میتوان در سر فصلهای زیر دستهبندی کرد: "حفظ جایگاه و شانیت تالارها و برج آزادی"، "رعایت چارچوبها و موازین ملی- دینی در برنامهها و فعالیتها" و "اولویت دادن به آثار فاخر هنری و دارای ریشه ایرانی".
این نگاه کلیگرایانه در سایر بخشهای سند نیز دیده میشود؛ برای مثال درباره "ماموریت بنیاد فرهنگی هنری رودکی" عنوان شده است: تلاش ما بر ارائه بستر و امکانات مناسب اجرا در سطح کشور، حمایتهای مادی و معنوی تولید آثار هنری مستعد، شناسایی و پرورش استعدادهای هنری و ایجاد حلقه ارتباطی بین هنرمندان و مخاطبان استوار است. عزم ما بر عرضه آثار هنری با کیفیت، خلاقانه، متنوع و نماد فرهنگ بومی و آئینی با تکیه بر جایگاه مجموعه در اذهان عمومی و اهمیت مجموعه برای هنرمندان، منتقدان و رسانهها است.
این سند در بخش دیگری با سرفصل "انگیزه و کارآمدی کارکنان" به ویژگیهای کارکنان بنیاد رودکی پرداخته اما درباره شرایط و مسئولیتهای بنیاد در قبال کارکنانش سکوت اختیار کرده است.
در بخش "برنامهریزی اجرای اثر بخش ارکسترهای ملی و بینالمللی" نیز با بیانی بسیار کلی آمده است: با توجه به اینکه مسئولیت ارکسترهای ملی و سمفونیک و ...برعهده بنیاد رودکی قرار داده شده است لازم است تا با برنامهریزی صحیح و اثر بخش سعی در برگزاری فاخر و با کیفیت ارکسترها در سطح کشور و ارتقای دانش مخاطبان از چیستی ارکسترها صورت پذیرفته و همچنین از طریق برگزاری برنامههای مشترک با گروههای بینالمللی سطح تعامل فرهنگی با سایر فرهنگها را مهیا نمود.
بخش دیگری از سایر سرفصلها و تقسیم بندیهای این سند عبارتند از: "اقدامات کوتاه مدت: اجرای مستمر ارکسترها در سراسر کشور"، "اقدامات میان و بلند مدت: برگزاری ارکسترهای بینالمللی، ایجاد ارکستر سازهای ایرانی"، "اقدامات متناظر با موضوع توسعه تقاضای گردشگری: اقدامات کوتاه مدت – اقدامات کوتاه مدت: بازنگری در زیر ساختها، جاذبهها و برنامههای برج آزادی و تالار وحدت با رویکرد ایجاد انگیزه و جذابیت برای جذب گردشگران"، "اقدامات متناظر با موضوع برنامهریزی هنری جهت به کارگیری ظرفیتها: اقدامات کوتاهمدت: تدوین شاخصها و روش مناسب ارزیابی و اولویتبندی آثار هنری، طراحی و استقرار نظام اولویتبندی و برنامهریزی سبد برنامههای هنری"، "اقدامات میان و بلندمدت: مشارکت در نمونهسازی و تولید آثار هنری با مشارکت هنرمندان".
اینکه معمولا در سندنویسی سعی میشود به صورت کلی مسئولیتها و اهداف و کارکرد یک مجموعه یا یک حوزه تعیین شود چندان مسئله عجیبی نیست؛ منتهی زمانی سندی تدوین میشود که بسیاری از نکات مبهم و وظایفی که میتواند محل اختلاف باشد قرار است به روشنی بیان شود. یعنی در سندنویسی تکلیف بسیاری از مسائل به طور شفاف مشخص میشود و پس از تصویب آن، جزئیات بیشتر توسط کارگروههای تخصصی در قالب آئیننامه اجرایی و یا قانون مشخص میشود.
اما در "سند برنامهریزی استراتژیک بنیاد فرهنگی هنری رودکی" به نظر میرسد دستاندرکاران نگارش سند به قدری کلی به موضوعات نگاه کردهاند که عملا هیچ کارشناسی نمیتواند تفاوت بود و نبود سند را دریابد و درنهایت تنها سه مورد در کل سند میتوان یافت که بهطور مشخص وظایفی را برای بنیاد رودکی صراحتا بیان کرده است؛ و آن نیز شامل "ایجاد ارکستر سازهای ایرانی"، "راهاندازی سامانه باشگاه مخاطبان" و "تامین الزامات و ادوات آموزشی به منظور کیفیسازی خدمات مرکز آموزش" است.
در بخشی از این سند، درباره "انتظارات ذینفعان کلیدی" سخن گفته شده است؛ اما مشخص نشده این ذینفعان دقیقا چه کسانی هستند؟ فراموش نشود که از آنجا که طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی، بنیاد رودکی تنها موسسه فرهنگی محسوب میشود که ردیف بودجه مستقیم دارد؛ مشخص شدن "ذی نفعان" در این سند از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در بخش "برنامهها و اقدامات عملیاتی" نیز از "تغییر وضعیت و همراستاسازی ابعاد مختلف سازمان" سخن گفته شده است اما ابعاد و شیوه این تغییر سازمان مشخص نشده است.
آیا قرار است موزه هنرهای معاصر به مجموعه بنیاد رودکی اضافه شود یا قرار بر واگذاری برج آزادی به شهرداریست؟ سوالات دیگری هستند که سند به آنها نپرداخته است و پاسخ روشنی برای آنها نداشته است.
بخش دیگری از این سند درباره ارزیابی آثار هنری برای اجرای در تالارهای زیر نظر بنیاد رودکی است؛ اما دقیقا مشخص نشده مسئولیت این ارزیابی برعهده چه بخش و چه افراد حقوقی خواهد بود.
نکته مهمتر اینکه اصلا مشخص نیست چه کسانی در تدوین این سند همکاری کردهاند؛ انتشار اسامی تهیهکنندگان و حتی مشاورانی که در این کار همکاری داشتهاند از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ به هر حال باید مشخص باشد از چه وزنههایی در عرصههای مدیریتی و همچنین حوزهای مختلف هنری برای تدوین "سند برنامهریزی استراتژیک بنیاد رودکی" بهره گرفته شده است.
انتشار این سند در حالی اتفاق افتاده که هیئت امنای بنیاد رودکی را سیدرضا صالحیامیری (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، محمدباقر نوبخت (معاون رئیس جمهور)، علی مرادخانی (معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، علی اصغر کاراندیش مروستی (معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، مرتضی کاظمی (مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) تشکیل میدهند. همچنین محمود عزیزی، ابولقاسم ایرجیکجوری و محمدحسن شاهنگیان نیز اعضای هیئت مدیره بنیاد رودکی هستند.
براساس این سند باید به بنیاد رودکی نگاهی دولتی داشت یا آن را در زمره موسسات فرهنگی انتفاعی غیردولتی به شمار آورد؟ نسبت میان سیاستهای درنظر گرفته شده برای این سند و بحثهای مرتبط با گردشگری را چگونه میتوان روشن و سپس در برنامهریزیهای اجرایی؛ پیادهسازی کرد؟ ناظرای اصلی اجرای سند چه کسانی از کدامین دستگاهها و نهادهای فرهنگی و نظارتی هستند؟... این سوالات و پرسشهای دیگری که سند به آنها پاسخی نداده است؛ همگی مجهولاند. تا آنجا که میتوان گفت "سند برنامهریزی استراتژیک بنیاد رودکی" نکات گنگ بسیاری در خود دارد که هرگز پاسخ روشنی به آنها داده نشده است.
به هر روی متن کامل "سند برنامهریزی استراتژیک بنیاد رودکی" که 24 خرداد 96 یعنی درست پس از اعلام خبر استعفای علیاکبر صفیپور به عنوان مدیرعامل بنیاد رودکی منتشر شد، به قدری گنگ است که کاربرد آن را تا حدود زیادی با سئوال مواجه کرده است.
تکذیب خبر وخامت حال محمدرضا شجریان
حال استاد آواز ایران خوب است و تنها صفحات اینستاگرامی همایون شجریان و محمدرضا شجریان آخرین اخبار و دقیقترین مرتبط با محمدرضا شجریان را اطلاعرسانی خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، انتشار تصویری از محمدرضا شجریان و هوشنگ ابتهاج که بهنظر میرسید در کانال تلگرامی این شاعر منتشر شده است، موجی از نگرانی را در علاقمندان به استاد آواز ایران ایجاد کرد.
این تصویر در مدت کوتاهی در فضای مجازی منتشر شده به گونهای که پس از دیدن آن؛ همگان باور کردند حال استاد آواز ایران رو به وخامت گذاشته است. اما ماجرا چیز دیگری بود. زیرا هوشنگ ابتهاج خود از قرار دادن چنین یادداشت و تصویری در کانال تلگرامی خود اظهار بیاطلاعی کرده و آن را تکذیب کرد. پس از مدت کوتاهی خانواده محمدرضا شجریان نیز با تکذیب خبر، عنوان کردند حال استاد آواز ایران خوب است و ایشان کماکان زیر نظر پزشک مراحل درمانی خود را سپری میکند. آنها همچنین از انتشار اخباری از این دست در فضای مجازی به شدت اظهار نگرانی کرده و آن را مناسب حال استاد آواز ایران ندانستند. رایان شجریان نیز با انتشار تصویری از محمد رضا شجریان در اینستاگرام شخصی خود اعلام کرده که حال پدرش خوب است و نباید شایعات را جدی گرفت.
روابط عمومی محمدرضا شجریان نیز در گفتگویی اعلام کرد؛ حال استاد آواز ایران خوب است و تنها صفحات اینستاگرامی همایون شجریان و محمدرضا شجریان آخرین اخبار و دقیقترین مرتبط با محمدرضا شجریان را اطلاعرسانی خواهد کرد.
انتقاد نفر اول مسابقات آهنگسازی ارمنستان از مرکز موسیقی رسانه ملی؛
اثری که صداوسیما رد کرد در مسابقات آسیا برگزیده شد+فیلم
علیرضا متوسلی که به تازگی در فستیوال گیومری ارمنستان در بخش آهنگسازی عنوان اول را کسب کرده، از مسئولان مرکز موسیقی صداوسیما که حاضر به اجرای اثرش نشده بودند، انتقاد کرد.
علیرضا متوسلی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، ضمن بیان این مطلب گفت: اثری با عنوان "فانتزی برای سنتور و آکاردئون با همراهی ارکستر بزرگ" نوشته بودم که سال قبل آن را به مرکز موسیقی صداوسیما بردم تا اثرم را برای اجرا و ضبط در اختیار این مرکز قرار دهم.
این آهنگساز و نوازنده فاگوت که عضو ارکستر سمفونیک صداوسیما است؛ در ادامه افزود: زمانی که کار را به دفتر موسیقی صداوسیما بردم حتی گفتم هیچ چشمداشت مالی و دستمزدی بابت ساخت این اثر نمیخواهم و تنها خواستهام این است که اثرم ضبط شود. اما آقای دلنوازی که مدیریت تولید مرکز موسیقی را برعهده دارند؛ گفتند این اثر موسیقی فاخر نیست و ما موسیقی بدون کلام ضبط نمیکنیم. سپس من اثرم را نزد آقای معلم رئیس مرکز موسیقی صداوسیما بردم که وعدههایی داده شد اما درنهایت هیچ اتفاقی نیفتاد.
وی همچنین عنوان کرد: پس از طی این مراحل، قطعه "فانتزی برای سنتور و آکاردئون با همراهی ارکستر بزرگ" را در سال ۲۰۱۶ در مسابقات جشن آسیا شرکت دادم که در این فستیوال عنوان برتر را کسب کردم. آنها به عنوان جایزه، این اثر را ضبط صوتی کردند و در ادامه این قطعه روز ۳۱ ژانویه ۲۰۱۶ توسط ارکستر سمفونیک سیاتل در امریکا به اجرا درآمد.
متوسلی در ادامه گفت: من بسیار تمایل داشتم این اثر در کشورم اجرا و ضبط شود به همین دلیل اول این کار را به صداوسیما بردم؛ اما برخلاف انتظارم این آرزویم برآورده نشد. قطعه "فانتزی برای سنتور و آکاردئون با همراهی ارکستر بزرگ" یکبار دیگر ۸ فوریه ۲۰۱۷ در اوپنینگ سیاتل سمیفونیا به اجرا درآمد. این اجرا به حمایت از شهروندان هفت کشوری که طی قانون جدید امریکا اجازه ورود به این کشور را پیدا نمیکردند؛ اختصاص یافته بود.
وی همچنین عنوان کرد: من برای این کار هیچ دستمزدی از دفتر موسیقی صداوسیما نمیخواستم؛ ضمن اینکه خود این سازمان سه استودیو بسیار حرفهای دارد و لازم نبود هزینهای بابت استودیو پرداخت شود. همچنین نوازندههای رسمی که در این مجموعه حضور دارند بهطور ثابت حقوق خود را دریافت میکنند و اجرای این اثر هزینهای بر مرکز موسیقی صداوسیما تحمیل نمیکرد. یعنی در واقع تمام مراحل اجرا و ضبط این اثر رایگان اتفاق میافتاد اما درنهایت این اثر مورد قبول واقع نشد.
این موزیسین افزود: به تازگی برای اثر دیگرم با عنوان "قطعه برای آنسامبل پرکاشن و پیانو"در فستیوال موسیقی گیومری کشور ارمنستان در بخش آهنگسازی عنوان اول را کسب کردهام.
فستیوال موسیقی گیومری کشور ارمنستان به صورت بینالمللی و با شرکت افراد مختلفی از سراسر دنیا ازجمله روسیه، ارمنستان، ترکیه، آذربایجان، اتریش، آلمان، ایتالیا، بلژیک و… هر ساله در شهر گیومری با همکاری وزارت فرهنگ کشور ارمنستان برگزار میشود.
این فستیوال شامل بخشهای نوازندگی سازهای بومی– محلی و جهانی، کر و آواز به صورت تکخوانی با همراهی پیانو، باله، رهبری ارکستر و اپرا، گروهنوازی و آنسامبل و آهنگسازی است که در بخشهای آنسامبل، ارکستر و سولو، زیر نظر کنسرواتوار ایروان در کشور ارمنستان برگزار میشود.
علیرضا متوسلی متولد ۲۰ بهمن ۱۳۷۰ در تهران است. وی فارغالتحصیل هنرستان موسیقی، کارشناسی موسیقی گرایش رهبری ارکستر و کارشناس ارشد موسیقی گرایش موسیقی جهانی است.
متوسلی در بیست و هشتمین جشنواره موسیقی فجر برگزیده بخش آهنگسازی شد. وی همچنین عنوان برگزیده جشنواره موسیقی جوان در سال ۱۳۸۷، و برگزیده جشنواره هنرستانهای هنرهای زیبا در سال ۱۳۸۵ را کسب کرده است.
اجرای روایت متفاوت وحید اسدالهی از "کوچه لره سوسپمیشم" و "ساری گلین"/کنسرتی که با اورتورهای کمتر شنیده شده آذری برگزار میشود
وحید اسدالهی به همراه پسرانش روایتی متفاوت از رپرتوار فولک موسیقی آذری را ۱۳ تیر در فرهنگسرای نیاوران روی صحنه خواهد برد.
وحید اسدالهی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، ضمن اعلام این خبر گفت: در این کنسرت به همراه مراد اسدالهی(نوازنده گارمون)، رضا اسدالهی(نوازنده پرکاشن) و خود من نیز با ساز نقاره بخشهایی از موسیقی آذری را اجرا خواهیم کرد.
این نوازنده نقاره در ادامه افزود: در این کنسرت رپرتوار متنوعی از موسیقی قدیمی آذربایجان را با تنظیمهای جدید تدارک دیدهایم، که بخش عمده آن به اجرای رنگهای آذری اختصاص دارد و ما در این برنامه روایتهای کمتر شنیده شده از آنها را به مخاطبان عرضه میکنیم.
وی همچنین عنوان کرد: ازجمله این قطعات میتوان به قطعه "ساری گلین" و "کوچه لره سوسپمیشم" اشاره کرد که ملودیها و ریتمهای این قطعات را برای کنسرت اخیرمان کمی تغییر دادهایم. در بازار عجیب و غریب موسیقی ایران، هر نوع موسیقی را به هر شکلی که دلشان میخواهد تغییر میدهند و اصالتها را به طور کامل نادیده میگیرند و در نهایت محصولی را به خورد مردم میدهند که کیفیت مناسبی ندارد. هدف ما از تدارک کنسرت اخیرمان این است که بخشی از موسیقی اصیل آذری را با کیفیت قابل قبول و مناسب برای مردم کشورمان اجرا کنیم.
وحید اسدالهی درباره سایر بخشهای این کنسرت گفت: در این اجرا تکنوازی سازهای کوبهای نیز داریم که البته بیشتر کنسرت به اجرای قطعات ملودیک اختصاص دارد و این برنامه بدون خواننده برگزار میشود.
این موزیسین در ادامه افزود: فضاهای موسیقی آذری و ردیف دستگاهی اشتراکات جالب توجهی دارد که برای نمونه مثلا ما به اجرای قطعه "ژالاخو" خواهیم پرداخت که در دستگاه چهارگاه قرار دارد. یا قطعه "کوچه لره سوسپمیشم" در فضای اصفهان قرار دارد؛ همچنین قطعات دیگری در درآمد زابل و بیات شیراز داریم که نشان دهنده پیوستگی موسیقی آذری و موسیقی ردیف دستگاهی است.
وی همچنین عنوان کرد: بسیار تمایل دارم که اشتراکات این دو گونه موسیقی را به نمایش بگذارم؛ لهجههای ما در اجرای موسیقی تفاوتهای بسیاری دارد اما ریشههای مشترکی در این زمینه دیده میشود. امروز به نسبت قدیمی مردم دیگر حوصله شنیدن ردیفنوازی را ندارند از این رو ما این ردیفها را در بستر رنگها و درآمدها برای مخاطبان اجرا میکنیم.
اسدالهی گفت: چند اورتور نیز وجود دارد که تا به امروز ندیدهام در کنسرتهای داخل ایران اجرا شود؛ ما در این اجرا به سمت این اورتورها رفتهایم تا روایتی متفاوت از برخی قطعات چون "کوچه لره سوسپمیشم" و "ساری گلین" را ارائه کنیم.
این نوازنده نقاره در ادامه افزود: در کنار موسیقی نیز از حرکات و رقصهای فولک مردم آذربایجان نیز کمک گرفتهایم که طراحی آن توسط یکی از دوستان انجام شده و در زمان اجرای ما این دوستان نیز حرکات فولکی را به نمایش خواهند گذاشت.
پاسخ دفتر موسیقی رسانه ملی به یک گزارش
ارکستر سمفونیک صدا و سیما تعطیل نیست/ استناد به یک نشریه صنعتی
دفتر موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما در پی انتشار گزارشی مبنی بر مسکوت ماندن فعالیت های این مجموعه، توضیحاتی را ارائه داد.
به گزارش خبرنگار مهر، دفتر موسیقی سازمان صدا و سیما در پی انتشار گزارشی مبنی بر مسکوت ماندن فعالیت های این مجموعه در گروه هنر خبرگزاری مهر با ارائه یک پیوست رسانه ای توضیحاتی را ارائه داد.
در متن کامل توضیحات آمده است: «احتراما معروض می دارد روز دوشنبه بیست و یکم خرداد ماه در آن مجموعه خبری با عنوان صدایی از ارکستر سمفونیک صدا و سیما بگوش نمی رسد/۲ سال سکوت، درج شده که لازم دانستیم در پاسخ آن مطلب ذیل را به عرض هنرمندان و خاصه مخاطبان آن خبرگزاری وزین برسانیم. مستدعی است دستور درج پاسخ را صادر فرمابید.
اما بعد لابد با این بنده هم عقیده اید که فرق خبرنگار و غیر خبرنگار در دانسته هایی است که اولی به سبب پیگیری و پژوهشی خود به دست می آورد و می داند، دانسته هایی که غیر خبرنگار آن را نمی داند و می خواهد از طریق خبرگزاری ها و بنگاه های خبری به دست آورد. در واقع وجه تمایز خبرنگار و عامی، در همان دانسته ها و دانش خبری است والا بی آن دانسته و دانش خبرنگار و عامی، یکی است. بر همین مبنا وظیفه هر نهاد خبری و اطلاع رسان، عرضه دانسته ها و داشتههای خبری خبرنگاران خود است، این مساله ساده اولین تعریض بر مطلب درج شده در خصوص ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیماست، مجموعهای که طبق برنامه ریزی کار خویش را به بهتر شکلی و خوشتر لونی پیش می برد تا آنجا که در همین دو سال سکوت به قول خبرنگار مربوطه، دهها برنامه ملی و رسمی را اجرا کرده است، آخرینش همین چند ماه قبل بود در سالن اجلاس سران در حضور رهبر معظم انقلاب که خبرش با طول و تفسیر در منابع مختلف خبری درج شد.
همراهی ارکستر سمفونیک سازمان با بخش های خصوصی و اجرای برنامه های مختلف آخرین طرح اجرا شده است که شاهد مدعا را از همراهی ارکستر سازمان با فعالان عرصه صنعت باز می توان یافت، برنامهای که خبرش با عکس و تفصیل در نشریه صنعت به طبع رسید به رغم اینها، به خبرنگار محترم آن خبرگزاری این اخبار نرسیده، اینها را ندیده، نشنیده و نخوانده، اما بی شک خبر نداشتن او به معنای تعطیلی کار ما نیست. آنچه موجب تعجب شد و البته از سابقه حرفهای خبرگزاری محترم مهر به دور بود، تقسیم نادانسته های خبری با مردمان و مخاطبان بود. درست مثل این که من به خبرگزاری شما نیایم و اخبارش را پیگیری نکنم و در جریان ماوقعشی نباشم و آن وقت بلند بلند اعلام کنم خبرگزاری مهر تعطیل است، مدتی است خبری از آن به گوش نرسیده که تازه این شاید از من عامی قابل قبول باشد اما از خبرنگار و از خبرگزاری این دست استناد ارائه این جنسی اخبار ناپسند است و بی شک دور از راه و رسم حرفهای است که فرق خبرنگار و غیر خبرنگار، دانسته های خبری است نه نادانسته ها و هر خبرگزاری وظیفه دارد دانستههای خبری خبرنگارانش را با مخاطبان تقسیم کند نه نادانستههایش را.
البته روز ماضی (۲۰ خرداد ماه) خبرنگار آن خبرگزاری با مدیر دفتر موسیقی و سرود تماس گرفت که به دلایلی صحبت به وقت دیگر موکول شد گویی آن عزیز تاب و طاقتش سرآمده بود و حوصله انتظار و تحقیق و پژوهشی نداشت که درست روز بعد (یعنی دوشنبه ۲۱ خرداد) در آن خبرگزاری چنین مطلبی درج شد گرچه به جد امیدواریم این دو مساله با هم مرتبط نباشند ا... اعلم بذات الصدور.
غرض برای شما و همه مخاطبانتان عرضی می کنیم ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما بحمدا... با قوت و جدیت کارش را انجام می دهد و طبق برنامه ریزی انجام شده پیش می رود، در آخر تصویر خبر درج شده در نشریه صنعت جهت اطلاع شما و مخاطبانتان به پیوست تقدیم می شود که نمونهای از یکی از دهها اجرای ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما بود که در پایان سال نود پنج تقریبا دو ماه و نیم قبل اجرا شد.
در خاتمه برای شما و همه فعالان عرصه فرهنگ و هنر خاصه اصحاب خبر آرزوی توفیق روز آفزون داریم.»
توضیح خبرگزاری مهر:
-گروه هنر خبرگزاری مهر از دریافت مطلب فوق از سوی دفتر موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما ابراز مسرت میکند زیرا این از نشانه های آن است که حتی اگر یک دفتر در اطلاعرسانی فعالیت های مورد ادعای خود روند پویا و بهروزی ندارد، مشغول رصد کردن است و هستند کسانی در آن مجموعه که مطالب حوزه مربوطه را خوانده و بررسی میکند.
-نکته دیگر اینکه فارغ از لحن مطلبی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته و در آن چندین بار بر کلمه «عامی» به عنوان مردمی که شغل آنها ارتباط مستقیمی با حیطه خبری ندارد تاکید شده است، باید گفت ما خبرنگاران خود را نماینده مردمی می دانیم که این روزها خوب یا بد شهروندخبرنگارانی هستند که هم در تولید محتوای خبری و تصویری و هم در رصد و تحلیل خبرها دستی بر آتش دارند و درباره مجموعه فعالیت های ارکستر صدا و سیما هم می توانند با جستجو در رسانه های رسمی کشور به آمار دقیقی از این فعالیت ها دست پیدا کنند.
-همچنین پاسخ دفتر موسیقی رسانه ملی درباره سکوت دو ساله فعالیت های ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما در حالی است که خبرنگار مهر در پایان گزارش خود ضمن ارائه توضیحاتی از فضای فعلی این مجموعه تاکید کرده بود: «چرا با گذشت دوسال از رونمایی ساختار جدید این ارکستر و تاکید زیاد مدیران رسانه ملی مبنی بر استمرار فعالیت ها و تولید کار حتی در بیرون از مجموعه صدا و سیما و شاید هم تولید کارهای مختلف در درون این مجموعه توسط ارکستر صدا و سیما برای مناسبت های مختلف، اما مدیران مربوطه این مجموعه که شاید هم در درون سازمان فعالیت های خوبی دارند، نسبت به رسانه ای شدن فعالیت ها اقدامی نمی کنند و اساسا مایل به انتشار اخباری در این زمینه نیستند؟» موضوعی که نشان می دهد نگارنده متن تلاش کرده در شرایطی منصفانه به تحلیل فضای موجود بپردازد.
-حتی با وجود در نظر گرفتن این فرضیه که ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما طی سال های اخیر فعالیت های چشمگیری داشته، اما فقدان ارائه یک گزارش جامع و مشروح از سوی مدیریت دفتر موسیقی سازمان صدا و سیما درباره جزئیات فعالیت ها، ساختار جدید ارکستر، معرفی مناسب رهبر ارکستر و نوازندگان، برپایی حداقل یک نشست رسانه ای، گفتگوی کارشناسان دفتر موسیقی با رسانه ها در این زمینه در جهت روشنگری و اطلاع رسانی مناسب می توانست بسیاری از شبهات موجود را مرتفع کند. و اساسا چه بهتر بود در نامه ارسالی اخیر هم گزارش مبسوطی از این فعالیت ها ارائه می شد.
- در نامه ارسال شده به خبرگزاری مهر اشاره شده که «برنامهای که خبرش با عکس و تفصیل در نشریه صنعت به طبع رسید» و «در آخر تصویر خبر درج شده در نشریه صنعت جهت اطلاع شما و مخاطبانتان به پیوست تقدیم می شود». در عکس پیوست نوشته شده «ویژه نامه همایش تعالی سازمانی» که این نشریه قطعا روزنامه کثیرالانتشار و یا خبرگزاری رسمی نیست که اخبار آن در اختیار جامعه کثیری از مخاطبان باشد و آیا انتشار یک خبر و عکس در چنین نشریه ای شاهد مدعای فعال بودن ارکستر صدا و سیما در ۲ سال اخیر است؟
به پیوست مطلب چاپ شده در نشریه صنعت ارائه میشود: «ارکستر سمفونیک یکی از مهمترین نمادهای توسعه یافتگی فرهنگی و اجتماعی در هر کشور است. تا همین چند سال پیش در بین کشورهای اطراف، تنها جمهوری اسلامی ایران این مجموعه را دارا بود. ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما تنها ارکستر رسمی و آماده اجرا در کشور است که عمده برنامه های رسمی و شاخص در حوزه های سیاسی، اجتماعی و صنعتی با حضور این مجموعه و اجرای آن رونق می یافت. مجموعه ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما با حضور بیش از ۷۰ نوازنده به همراه ۴۰ نفر گروه کر جلوه و هیبتی شورانگیز دارد. رهبر ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما، سهراب کاشف از شاخص ترین چهره های این عرصه است.
ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما در تعامل با مرکز تعالی سازمانی سازمان مدیریت صنعتی لحظاتی به یادماندنی را برای مخاطبان در چهاردهمین همایش تعالی سازمانی رقم زده است.»
سند استراتژیک بنیاد رودکی در غیاب مدیر منتشر شد!
سند استراتژیک بنیاد رودکی در حالی منتشر شده که با استعفای مدیر این مجموعه، وضعیت آینده این نهاد در هالهای از ابهام قرار دارد.
به گزارش خبرنگار موسیقی فارس، بنیاد رودکی در حال سند استراتژیک خود را منتشر کرده که مدیر این مجموعه به گفته خودش استعفایش را تقدیم وزیر ارشاد کرده است.
بنیاد رودکی در این سند با تشریح ماموریت و فلسفه وجودی این سازمان، چشم انداز و دورنمای بنیاد رودکی را ترسیم کرده است.
علی اکبر صفیپور مدیرعامل بنیاد رودکی در پیشگفتار این سند، آن را حاصل 6 ماه بحث و گفت و گو عنوان کرده و افزوده است: بنیاد فرهنگی هنری رودکی به عنوان نهاد عمومی غیر دولتی از نظر جایگاه قانونی، حمایتهای دولتی، هنرمندان فعال در این مجموعه و امکاناتی که در اختیار دارد از موقعیت ممتازی برخوردار است اما تاکنون به آنچه شایسته نام این بنیاد است دست پیدا نکرده است.
مدیرعامل بنیاد رودکی تاکید کرده که این مجموعه نتوانسته آنچنان که باید به خدمترسانی بپردازد و دلیل این امر را نداشتن استراتژی و سند چشمانداز میداند.
وی در این پیشگفتار تاکید کرده است: امید است فرصتی باشد تا با پیاده سازی این سند شاهد روزهای خوبی در بنیاد رودکی در کنار اهالی فرهنگ و هنر و همچنین آسان سازی مسیر تولید آثار ارزشمند و کشف و به کار گیری استعدادهای درخشان هنری در کشور عزیزمان ایران اسلامی باشیم.
متن سند استراتژیک بنیاد رودکی سایت بنیاد رودکی منتشر شده است.