
موسیقی هنری ایران
نیویورکتایمز منتشر کرد
پنج نقطه مهم تلاقی موسیقی و سیاست/ کیهان کلهر و مرثیهای برای حلبچه
روزنامه نیویورک تایمز ۵ قطعه مهم و اجرای موسیقایی را که با هدف و رویکردی سیاسی اجتماعی ساخته شدهاند، ذکر کرده که قطعه «شهر خاموش» کیهان کلهر با اجرای گروه جاده ابریشم برای بمباران شیمیایی حلبچه از آن جمله است.
به گزارش خبرنگار موسیقی فارس، روزنامه نیویورک تایمز 5 قطعه واجرای موسیقایی را که به هدف و رویکردی سیاسی ساخته شدهاند را ذکر کرده که اجرای کیهان کلهر و گروه جاده ابریشم برای شیمیایی حلبچه از آن جمله است:
کودتای جنگ سرد
«ون کلیبورن» جوانی 23 ساله که در اواخر دوران جنگ سرد در رقابت پیانو نوازی چایکوفسکی در مسکو در سال 1958 اقدامی موفق انجام داد. همانطور که استوارت آیزاکوف در کتاب خود با عنوان «آنگاه که دنیا برای شنیدن متوقف میشود» آورده است، این پسر جوان که نوازندهای نامدار و ویرتوز است از ترکیبی موسیقایی برای تلطیف قلب اهالی جماهیر شوروی که با غرب مخالف هستند بهره میبرد و اجرا میکند و بذری برای دوران «پروسترویکا» میپاشد.
مرثیهای پس از جنگ
«مرثیه جنگ» بنجامین بریتن اعلام جرمی قدرتمند علیه نبردی از این آهنگساز بریتانیایی است که پیام صلحطلبی در دوران جنگ دوم جهانی است. بعدها در سال 1962 دو خواننده تنور یکی پیتر پییرز از انگلستان در کنار خواننده باریتون دیتریش فیشر از آلمان در کلیسای جامعی که توسط نازیها به ویرانهای تبدیل شده به صورت همخوانی برنامه اجرا میکنند و هدف برگزار کننده ایجاد صلح و دوستی میان آلمان پس از جنگ و دنیای غرب است.
سقوط دیوار برلین
هنگامیکه لئونارد برنشتین رهبری ارکستر را برای سمفونی نهم بتهوون در برلین درست چند هفته پس از سقوط دیوار برلین در سال 1989 برعهده گرفت،«قصیده شادی» شیلر به «قصیده آزادی» تبدیل شد. گروه کر و نوازندگان این ارکستر از دو بلوک شرق و غرب جاهاییکه به لحاظ سیاسی جغرافیایی با هم دشمن بودند انتخاب شدند و پیام این گروه پایان جنگ سرد و صلح و دوستی در جهان بود.
حریق بزرگ خاورمیانه
با بالا گرفتن تنش میان فلسطین و اسراییل در سال 2006 تمرین ارکستر دیوان شرق و غرب به رهبری دنیل برنبویم و نویسندگی ادوارد سعید فلسطینی با تشکیل این گروه از جوانان فلسطینین و اسراییلی و کشورهای همسایه برای تنشزدایی منطقه این گروه را ایجاد و به اجراهای متعددی پرداختند.
آنسامبل متنوع
ارکستر سمفونیک اغلب برای ترویج دموکراسی و اهداف مشترک برنامه اجرا میکند. لیکن در سطحی بالاتر در امانت و درستکاری و گوشدادن دوجانبه نیازمند موسیقیای است که شامل بداههنوازی باشد، واقعیتی که یویوما نوازنده ویلنسل و سرپرست گروه معروف «جاده ابریشم» در سال 1998 تاسیس کرد. کیهان کلهر نوازنده کمانچه این گروه قطعه «مراقبه فراموش نشدنی» یادبود روستای حلبچه که توسط صدام بمباران شیمیایی شد را ساخته و توسط همین گروه جاده ابریشم اجرا شد که یکی از نقاط عطف سیاسی اجراهای این گروه و با انعکاس جهانی بهشمار میرود.
رضا صادقی:
درد یعنی نرسیدن صدای هنرمندان به گوش مسئولان!
خواننده گروه «مشکیپوشان» معتقد است: برخی مسئولان استان هرمزگان فقط به شعار دادن و مسائل حاشیهای و فروش ساحل میپردازند.
رضا صادقی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: بندرعباس فقط یک سالن کنسرت برای اجرای موسیقی دارد که من روی صحنه آن حضور پیدا کردهام؛ چهار سال است چوب قسمت زیر میکروفن آن شکسته، اما کسی آن را عوض نکرده است.
مدتهاست از حال هنرمندان بندرعباس اطلاع ندارم
او درباره وضعیت نامناسب جسمی «موسی کمالی» خالق نوای جهله، گفت: قبل از هر چیزی باید از این موضوع ابراز تأسف کنم؛ از این وضعیت به هیچوجه اطلاع نداشتم.
وی با بیان اینکه متأسفانه بهدلیل حواشیای که در میان فعالان هنری بندرعباس وجود دارد، ما بیشتر از حواشی یکدیگر خبردار میشویم تا از حال یکدیگر، تصریح کرد: مدتهاست از حال و احوال هنرمندان بندرعباسی اطلاع ندارم، گرچه این موضوع توجیهی نیست برای اینکه از یاد موسی کمالی غافل شوم.
صادقی با اشاره به اینکه موسی کمالی از معدود افرادی است که هرمزگان در موسیقی خود داشته است، اضافه کرد: کمالی هنگامی صحبت از نواختن با جهله کرد که کمتر کسی از آن اطلاع داشت. بسیار خوشحالم که مدتها با این هنرمند برجسته همکاری داشتهام.
بین فعالان موسیقی بندرعباس همدلی وجود ندارد
این هنرمند موسیقی پاپ با بیان اینکه متأسفانه بین فعالان موسیقی بندرعباس، همدلی وجود ندارد، بیان کرد: نگاهی در موسیقی بندرعباس وجود دارد که انگار حق کسی را خوردهام و نمیدانم چرا این نگاه وجود دارد. بهجز عده محدودی که هم خوب کار میکنند و هم منش بالا دارند، پیش هر کسی مینشینم، گلایه میکند.
صادقی با بیان اینکه برخی افراد ضعف خود را در به هدف نرسیدن، به گردن دیگران میاندازند، دیگری را مقصر میدانند و دوری میکنند، اظهار کرد: پس از گزارش ایسنا درباره وضعیت موسی کمالی، با چند جا تماس گرفتم تا بتوانیم به کمک یکدیگر این مشکل را حل کنیم.
وی با اشاره به اینکه کمالی، فردی محجوب بین اهالی موسیقی هرمزگان است، افزود: وقتی او کمک میخواهد، یعنی کارد به استخوانش رسیده است و فردی که اینقدر برای تعالی موسیقی تلاش کرده و عمر خود را گذاشته تا در وضعیت نامناسب جسمی بهسر ببرد، اگر به دادش نرسیم، از بیمعرفتی نشأت میگیرد.
خواننده گروه «مشکیپوشان» بیان کرد: فقط بحث درمان موسی کمالی مطرح نیست، باید تمام مسئولان پایکار باشند و برای دوران پس از درمان این هنرمند شایسته استان هم نیز فکری شود.
«علی کو بریم» حال خوبی ندارد
وی همچنین توضیح داد: شنیدهام که «علی کو بریم» - یکی از بزرگان نواختن ساز در هرمزگان - حال خوبی ندارد و این برای من هرمزگانی، یعنی درد. بهرسم ادب، در یکی از ترانههای آلبوم جدیدم به نام «دل بیغم» نام این استاد موسیقی را آوردم تا بهطور رسمی او را بهعنوان یکی از سرمایههای موسیقی استان به دیگر مناطق معرفی کنم.
وی با انتقاد از عملکرد برخی متولیان بخش فرهنگ و هنر در هرمزگان، اظهار کرد: آنها مانند بنگاه، مشغول دادن مجوز کنسرت هستند، در حالی که وجود هنرمندان سبب رسیدن آنها به مسئولیتشان بوده است. مخاطبان من، تمام مسئولان بویژه استاندار هرمزگان، فرماندار و شهردار بندرعباس هستند که چطور هنرمندان در افتتاحیهها، اختتامیهها و افتتاحهای پروژه، گل سرسبد هستند، اما در مریضی و گرفتاری، حتی به خود اجازه نمیدهند حالشان را جویا شوند.
درد یعنی نرسیدن صدای هنرمندان به گوش مسئولان!
صادقی در ادامه گفت: تا آخرین لحظه، از هنرمندان شهرم حمایت میکنم و امیدوارم با نگاهی خوب، اتفاقی پیش بیاید که خاطرهای ماندگار در ذهن اهالی هنر باقی بماند. من حتی به دیدن رئیسجمهور و وزیر ارشاد هم میروم تا حال کمالی را دیگر، اینگونه نبینم.
وی با بیان اینکه وقتی صحبتهای کمالی را شنیدم خودم را جای او گذاشتم و از اینکه مادرش از رفتن فرزندش به سمت هنر گلایه میکند، ترسیدم، ادامه داد: جای تأسف دارد صدای هنرمندانی مانند موسی کمالی، قنبر راستگو، علی کو بریم و بسیاری دیگر به گوش مسئولان شهرم نمیرسد، این یعنی درد.
او در پایان ضمن تسلیت گفتن به خانوادههای داغدار حادثه تروریستی تهران، گفت: درد جامعه را نمیتوان فراموش کرد و باید بهدنبال درمانش برویم. باید به این موضوع واقف باشیم که خودمان به فکر خودمان باشیم.
توسط محسن شریفیان
نشان هنری فستیوال جهانی نی انبان حراج شد/ درمان استاد موسیقی
سرپرست گروه موسیقی «لیان» بوشهر نشان هنری فستیوال جهانی نی انبان را برای تامین هزینه های درمان یک استاد موسیقی به حراج گذاشت.
به گزارش خبرگزاری مهر، محسن شریفیان سرپرست گروه موسیقی «لیان» بوشهر و نوازنده مطرح نی انبان دیپلم افتخار و نشان هنری فستیوال جهانی نی انبان کشور اسپانیان را برای تامین هزینه های درمان موسی کمالی نوازنده جنوبی ساز «جهله» به حراج گذاشت.
شریفیان درباره این اقدام خود توضیح داده است:
«می خواهم این نشان، نشانه ای برای قدردانی از دستان هنرمند هرمزگانی، موسی کمالی، سازنده و نوازنده ساز محلی بندرعباسی باشد که متاسفانه این روزها با بیماری و درد همنوا شده است و سازش، کوک نیست! هزینه درمانی پیش بینی شده، ٢٥ میلیون تومان است. با این که می دانم این مدال ارزش مالی ندارد ولی آن را همین جا به حراج می گذارم و درآمد حاصل از آن را با هزاران آرزوی سلامتی و روزهای روشن و تسریع پروسه درمانی برای ایشان، تقدیم خواهم کرد. بازهم با همت و خیرخواهی مردم هنردوست و قدرشناس و هنرمندان متعهد اتفاق های خوبی رقم خواهد خورد.
اما یادمان باشد موسی کمالی تنها یکی از نمادهای دردهای پنهان جامعه فرهنگ و هنر موسیقی نواحی است، جامعهای که علیرغم بیمهریها، همچنان پویا و اثرگذار است.»
سامان احتشامی در گفتگو با مهر:
موسیقیهایم برای فیلمها آلبوم میشود/ شاعرانهای با علی عمرانی
نوازنده و آهنگساز فعال موسیقی در تشریح تازه ترین فعالیت های خود از انتشار مجموعه موسیقی فیلم هایش در قالب دو لوح فشرده خبر داد.
سامان احتشامی نوازنده و آهنگساز که قصد دارد مجموعهای از قطعاتی که برای فیلمهای سینمایی ساخته در یک مجموعه گردآوری کند به خبرنگار مهر گفت: مشغول برنامه ریزی و انجام امور اداری برای انتشار مجموعهای از موسیقی فیلم هایم هستم که در قالب دو سی دی روانه بازار موسیقی می شود. در این اثر مجموعه ای از موسیقی متن فیلم هایی چون «رستگاری در هشت و بیست دقیقه» به کارگردانی سیروس الوند، «این ترانه عاشقانه نیست» به کارگردانی رحمان رضایی، «شازده کوچولو» به کارگردانی نورالدین زرین کلک، «خط ساغر» به کارگردانی سعید پورشعبانی و تعدادی دیگر از آثار به علاقه مندان موسیقی فیلم ارائه می شود.
وی ادامه داد: کار دیگری هم اکنون در مرحله صدور مجوز قرار دارد برگرفته از اشعار شاعران کلاسیک ادبیات فارسی با روایت علی عمرانی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون است. مرحله تولید و ضبط این آلبوم مدتی است پایان یافته و ما طی هفته های اخیر برای صدور مجوز آلبوم اقدام کرده ایم که اگر مجوزهای لازم صادر شود بعد از ماه رمضان منتشر می شود. البته همانطور که قبلا گفته بودم آنچه در این آلبوم اتفاق می افتد فقط دکلمه ای روی موسیقی نیست بلکه برای تولید موسیقی و افکت های آن زمان زیادی صرف کردیم زیرا هم من بنده و هم جناب عمرانی تاکید داشتیم که برای هر یک از کلمات این اشعار باید موسیقی خاصی وجود داشته باشد که به محتوای اثر نیز نزدیک باشد.
احتشامی عنوان کرد: این اثر این یک کار رادیویی نیست که در ساده ترین شکل ممکن یک موسیقی روی شعری ساخته و بعد به مخاطب ارائه شود بلکه ما برای هر یک از کلمات این اثر صداسازی کردیم و فکر می کنم با بیان شیوا، تفکر و تجربه علی عمرانی در تئاتر می تواند اثری قابل تامل برای دوستداران شعر و موسیقی به حساب آید و از شنیدن آن لذت ببرند.
این نوازنده و آهنگساز درباره فعالیت های دیگر خود گفت: برنامه ها و اتفاقات ویژه ای را طی هفته های آینده طراحی کردم که تصور می کنم می تواند برای علاقه مندان موسیقی جالب توجه باشد. اما چون هنوز به مرحله قطعی نرسیدیم فعلا نمی توانم درباره آنها اطلاع رسانی کنم. اما این برنامه ها در کنار کنسرت هایی که تدارک دیده ایم دربرگیرنده فضایی متفاوت از کارهایی است که تاکنون برای دوستداران موسیقی انجام دادم.
انتشار آلبوم تازه میلاد مهرآوا+تکآهنگ باران
میلاد مهرآوا نخستین آلبوم رسمی خود را روانه بازار موسیقی کشور میکند.
به گزارش ایلنا، نخستین آلبوم رسمی میلاد مهرآوا «باران» نام دارد که پس از اخذ مجوزهای لازم بزودی روانه بازار موسیقی کشور میشود.
این نخستین آلبوم مهرآوا پس از ده سال فعالیت در حوزه موسیقی است. او سابقه همکاری با ارکستر سمفونیک تهران و صداوسیما را داشته و برخی آثار را بهعنوان آهنگساز و تنظیمکننده نیز ساخته است.
http://static0.ilna.ir/serve/ewqUQjAKWUKJ/ZM5NDRbiRT5-eRia8rYz91gRX3vIcoHf7otfNPZWXfo,/45326356.mp3
آثار محسن چاووشی، سیدجواد ذبیحی و سیدخلیل عالی نژاد در منقبت حضرت علی منتشر شد+صوت
به مناسبت ایام سوگواری و شهادت امیر المؤمنان و لیالی القدر، آلبوم «منقبت علی» گردآوری و منتشر شد.
به گزارش ایلنا، سایت بیپتونز به مناسبت ایام سوگواری امیرالمومنین آلبومی با نام «منقبت علی» تهیه کرده است که در این آلبوم دوازده قطعه در مدح مقام علی(ع) خوانده شده است.
در این مجموعه، آثاری از «محمد اصفهانی»، «مهراج محمدی» و «محسن چاوشی»، مناجاتی از «سیدجواد ذبیحی» و مدحها و ذکرهای حضرت علی(ع) از «سید خلیل عالینژاد» در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند.
«منقبت علی» مجموعهای است سراسر نور و معنویت و لحظه لحظهٔ آن دلهای عاشقانش را با آن حضرت پیوند میدهد.
تدوین و جمعآوری کلیه قطعات این آلبوم به انتخاب و نظارت «بیپ تونز beeptunes.com» انجام پذیرفته و علاقمندان میتوانند برای دانلود و خریداری قانونی این اثر معنوی، از طریق این سامانه اقدام نمایند.
ایران و ساحلعاج برای تشکیل آکادمی موسیقی توافق کردند
آکادمی تخصصی موسیقی ساحل عاج در ایران طی پروژه مشترکی قرار است ضمن آموزش موسیقی جهانی و ساحل عاجی، به آموزش موسیقی ایرانی نیز بپردازد.
آناهیتا تدین (رئیس بخش فرهنگی و مدیر بخش موسیقی سفارت ساحل عاج در ایران) ضمن اعلام این خبر، به خبرنگار ایلنا گفت: بخش فرهنگی سفارت جمهوری ساحل عاج در ایران به منظور گسترش روابط فرهنگی میان دو کشور ایران و ساحل عاج در سال ٢٠١٢ فعالیت رسمی خود را آغاز کرد؛ این بخش از سفارت تاکنون در زمینههای فرهنگی و هنری، فعالیتهای مختلفی ازجمله برپایی نمایشگاهی از آثار هنری ساحل عاجی و همکاری ماری روت باتوآ (خواننده ساحل عاجی) با گروه موسیقی ایرانی داشته است.
وی در ادامه افزود: از آنجا که موسیقی ریشه در فرهنگ، آیین و حتی زندگی روزمره مردم آفریقا به ویژه ساحل عاج دارد، بخش فرهنگی بر این شد تا در سال ٢٠١٧ پروژه بخش موسیقی خود را پررنگتر از سالهای گذشته ادامه دهد.
مدیر بخش موسیقی سفارت ساحل عاج همچنین عنوان کرد: در منشور بخش فرهنگی، فعالیت و گسترش هر دو فرهنگ کشورهای ایران و ساحل عاج، با شعار "هنر مرز نمیشناسد" وجود دارد و از آنجا که مخاطبان بخش فرهنگی نه تنها دوستان ایرانی بلکه دوستان غیرایرانی نیز هستند و مشتاقند در این مدت که ساکن ایرانند با فرهنگ و هنر ایرانی نیز آشنا شوند، در کنار موسیقی جهان، موسیقی ایرانی را نیز قرار داده است.
تدین درباره این فعالیتهای مشترک گفت: هماکنون با دعوت به همکاری از اساتید برتر و برجسته ایرانی، آکادمی تخصصی موسیقی فعالیت خود را آغاز کرده و امیدوار است به زودی در مسترکلاسهای خود از اساتید برجسته ساحل عاجی نیز استفاده کند.
در دهمین نشست آیین آواز؛
آذرسینا، غزنوی و شیرازی از ریتم در آواز ایرانی میگویند
دهمین نشست تخصصی آموزشی آیین آواز ۳۰ خرداد با موضوع "ریتم در آواز ایرانی" در فرهنگسرای ارسباران برگزار میشود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، دهمین نشست تخصصی آموزشی آیین آواز در حالی از ساعت ۱۸ سهشنبه ۳۰ خرداد در فرهنگسرای ارسباران برگزار میشود که مهدی آذرسینا (آهنگساز و نوازندهکمانچه)، مرتضی غزنوی (خواننده و مدرسآواز) و علی شیرازی (آوازخوان و آوازپژوه) درباره "ریتم در آواز ایرانی" سخن خواهند گفت.
علی شیرازی که کارشناسمجری این نشست نیز محسوب میشود به ایلنا گفت: برخی مخاطبان غیرمتخصص و شنوندگان عام موسیقی آوازی گمان میکنند آواز فاقد ریتم است ولی در واقع علت چنین برداشتی میتواند به سبب واضح نبودن ریتم آثار آوازی باشد. در واقع هر قدر که شنونده عام میتواند سرضربهای یک تصنیف – مثلاً – با ریتم شش هشتم را تشخیص دهد و آن را با انگشتان یا نگاهش به نمایش بگذارد، ریتم آواز چون آزاد به نظر میرسد معمولاً از چشم چنین اشخاصی پنهان میماند.
وی در توضیح این مطلب افزود: بدیهی است که آواز هم ریتم دارد اما این ریتم بیشتر درونی و تا حد زیادی وابسته به وزن شعری است که خواننده آن را به شکل آواز اجرا میکند.
شیرازی همچنین عنوان کرد: آذرسینا نیز که این موضوع نشست از محتوای کتاب تازه نشریافتهاش «شعر؟ یا موسیقی؟ (تَنَنای شعر سپید)» چندان دور نیست از دیدگاه موسیقایی و در جایگاه یک نوازنده و آهنگساز در بحث مشارکت خواهد کرد. غزنوی نیز با نگاهی از دریچه ردیف آوازی در بحث حاضر خواهد شد.
حضور در نشست تخصصی آیین آواز برای عموم آزاد است و علاقمندان میتوانند برای شرکت در این نشست از ساعت ۱۸ سهشنبه ۳۰ خرداد به فرهنگسرای ارسباران واقع در ضلع شمال غربی پل سیدخندان، خیابان جلفا مراجعه کنند.
بهنام صفوی توسط پروفسور سمیعی در آلمان جراحی میشود
بهنام صفوی که از مدتها قبل با بیماری تومور مغزی در حال مبارزه است طی یک ماه آینده به آلمان سفر خواهد کرد تا توسط پروفسور سمیعی تحت عمل جراحی قرار گیرد.
بهنام صفوی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، ضمن اعلام این خبر گفت: در ارتباط با بیماریام یک عمل جراحی در پیش دارم که میبایست در آلمان انجام شود. طبق برنامهریزیهای صورت گرفته؛ قرار است این عمل جراحی توسط پروفسور سمیعی و تیم پزشکیشان صورت بگیرد.
این آهنگساز و خواننده موسیقی پاپ که دو سالیاست با بیماری تومور مغزی مبارزه میکند؛ در ادامه افزود: هماهنگیهایی در این رابطه صورت گرفته و من برای ادامه پروسه درمانیام ظرف بیست تا سی روز آینده راهی آلمان خواهم شد تا این عمل جراحی را هم پشت سر بگذارم.
رضا فوادیان (مدیر برنامههای بهنام صفوی) نیز درباره روند درمانی این خواننده گفت: تیرماه سال ۹۴ بود که بیماری تومور مغزی بهنام صفوی تشدید شد و در بیمارستان مورد عمل جراحی قرار گرفت. پس از این عمل، حدود ۴ ماه پروسه درمانیاش که شامل شیمی درمانی و پرتو درمانی میشد به طول انجامید. البته حدود ۴ ماه پس از این عمل فعالیتهای هنریاش را نیز از سر گرفت.
وی همچنین عنوان کرد: پروسه درمانی بهنام صفوی ادامه داشت تا اینکه حدود ۵ ماه قبل شیمی درمانی ایشان کاملا متوقف شد. اما در این فاصله مجددا تومور مغزی ایشان کمی رشد کرده است؛ برای اینکه به طور کامل این بیماری بهبود پیدا کند به ایشان پیشنهاد کردند به آلمان برود.
مدیر برنامههای بهنام صفوی در ادامه افزود: هماهنگیهای لازم برای پذیرش ایشان در آلمان صورت گرفته و قرار است توسط تیم پزشکی پروفسور سمیعی مورد معالجه و عمل جراحی قرار بگیرد. بهنام برای تکمیل پروسه درمانیاش به آلمان میرود و هیچ نکته بحرانی نیز در این زمینه وجود ندارد.
فوادیان همچنین گفت: عزیزان رسانهای که پیگیر وضعیت بهنام صفوی هستند قطعا نیتشان خیر است اما گاهی از منابع غیررسمی اخباری درباره ایشان منتشر میشود که مشکل ایجاد میکند. به هر حال این تقاضا از دوستان رسانهای وجود دارد که اخبار بهنام صفوی را حتما از منابع رسمی و مطمئن تهیه کنند.
بهنام صفوی ۱۵ تیر ۱۳۶۲ در شیراز متولد شد و پس از تولد به همراه خانواده به بندر ماهشهر رفت و تا ۱۶ سالگی در آنجا زندگی کرد. صفوی موسیقی را از دوران کودکی با ساز پیانو به صورت خودآموز آغاز کرد؛ سپس به فراگیری سازهای کوبهای پرداخت.
این خواننده از سال ۱۳۸۸ تاکنون آلبومهای "عشق من باش"، "آرامش"، "فوقالعاده"، "بگودوستم داری" و "معجزه" را منتشر کرده و کنسرتهای بسیاری را در شهرهای مختلف کشورمان روی صحنه برده است.
ادامه تلاشهای هدفمند برای ابقای مدیر مستعفی
شهبازیان: خواستار ابقای صفیپور در بنیاد رودکی هستم
پس از شهرداد روحانی رهبر ارکستر سمفونیک تهران، فریدون شهبازیان رهبر ارکستر ملی ایران هم که حکمش را از صفیپور گرفته، خواستار ابقای این مدیر در سمتش شد.
به گزارش خبرگزاری فارس، پس از شهرداد روحانی رهبر ارکستر سمفونیک تهران، فریدون شهبازیان رهبر ارکستر ملی ایران هم که حکمش را از صفیپور گرفته، خواستار ابقای این مدیر در سمتش شد.
فریدون شهبازبان گفت: «زمانی که رهبری و مدیریت ارکستر ملی به من پیشنهاد شد دقیقا زمانی بود که آقای صفیپور به بنیاد رودکی آمدند. به عنوان کسی که سالها در موسیقی کشور فعال هستم و سالهای سال در تالار وحدت حضور داشتم با آقای صفی پور مذاکره کردم و پذیرفتم که ارکستر ملی را اداره کنم. تنها چیزی که برای من خیلی اهمیت داشت این بود که آقای صفی پور تمام حرف ها و پروتکلهایی که برای برپایی ارکستر به ایشان ارائه دادم لحاظ کردند حرفها را با گوش جان شنیدند. من هم هرچیزی که از آیین نامهها و قوانین ارکسترداری در سراسر جهان میدانستم برایشان مطرح کردم و گفتم به این ترتیب پذیرفته شد که من رهبر ارکستر باشم.»
شهبازیان افزود: «چون من گذشته همه ارکسترها و نوازندههایشان را مطالعه کرده بودم و میدانستم قبلا بنیاد رودکی نمیتوانسته ماه به ماه حقوق آنها را بپردازد و حتی بیمه هم نبودند و مشکلات فراوانی برای نوازنده ها ایجاد شده بود. اعضای ارکسترها همه این مسائل و آئین نامه و قوانین و خواست هایشان را با آقای صفیپور در میان گذاشتند و ایشان با سعه صدر فراهم کردند و همه از شرایط کنونی راضی هستند. من خودم از نوازندههای جوانی در ارکستراستفاده کردم که قبلا در این ارکستر بودند وبه شدت مورد بی مهری قرار گرفته اند. ولی همه این بچه ها الان از شرایط پیش آمده به شدت راضی هستند و خود من هم به عنوان مدیر هنری و رهبر ارکستر ملی از این موضوع و حضور ایشان راضی هستم که توانستم در کنار این جوان ها و موزیسین های جوان و خوب ارکستر قوی ای را تشکیل بدهیم و حالا پس از 7،8 ماه فعالیت مستمر و قوی واقعا حیف است که این همتی که به خرج داده شده برای برپایی و بازگشت قوی ارکستر ها، از بین برود. چرا این اتفاق باید بیفتند و آقای صفی پور باید از بنیاد بروند؟ ایشان در بهترین حالت ممکن بنیاد را اداره و مدیریت کردهاند و برای ارکسترها شدیدا و از دل و جان زحمت کشیده اند. احساسم این است که آقای صفیپور توانستهاند این مجموعه را بار دیگر به بهترین شرایط خود برسانند و از آن بهره برداریهای درست و حرفهای داشته باشند».
آهنگساز باسابقه و قدیمی موسیقی در کشور گفت: «من به عنوان کسی که سالهای زیادی را در این حوزه کار کردهام، وظیفهام این است که از چنین مدیر کارآمد و قویای حمایت کنم و همیشه شخصیتام جوری بوده که از اتفاقات درست و ارزشی حمایت کردهام. خوشحالم که آقای صفی پور در این مدت در بنیاد بودند و آرزو میکنم که ایشان در سمت کنونی ابقا شوند و همچنان در کنار ما باشند. من بیش از 50 سال در موسیقی این مملکت فعالیت داشتهام. معتقدام حیف است مدیرانی که با این خلوص نیت و البته قدرت و جسارت توانستهاند به این میزان قوی و درخشان فعالیت نمایند را از دست دهیم و از وزیر محترم ارشاد و شخص رئیس جمهور تقاضا دارم در جهت حفظ و ابقای آقای صفیپور و ارکسترهای وابسته به بنیاد رودکی اقدامات لازم را مبذول فرمایند.»
هوشنگ جاوید:
قبل از انقلاب موسیقی نواحی جدی نشده بود/ نقش موسیقی در سحر و افطار بسیار مهم است
پژوهشگر موسیقی نواحی گفت: نقش موسیقی در سحر و افطار بسیار مهم بوده و به مرور گسترده شده؛ همچنین مناقب علوی در ماه رمضان فراهم میشود، چون ماهی است که به امام علی (ع) مربوط است.
به گزارش خبرنگار موسیقی فارس، رضا مهدوی کارشناس مجری بخش موسیقی «چشم شب روشن» میزبان هوشنگ جاوید پژوهشگر موسیقی مذهبی و اقوام ایرانی بود. جاوید در بخشی از برنامه درباره موسیقی آیینی گفت: اکنون در حوزه موسیقی آیینی مذهبی می توانیم در جهان اشتراکاتی داشته باشیم. فعالیت استادان گرانقدری که اکنون جایشان خالی است از جمله استاد انجوی شیرازی، استاد جابر عناصری، استاد محمود روح الامینی و استاد محمدتقی مسعودیه، درسی برای من بود که فعالیت خودم را جهت دهی کنم.
وی افزود: بعد از انقلاب اسلامی سراغ موسیقی نواحی رفتم که تا آن زمان جدی گرفته نشده بود. چرا که مردم با موسیقی بلوچستان یا بختیاری مربوط به یکی دو مورد بود. در سال 1370 بنیاد این کار را در حوزه هنری گذاشتیم تا در کنار معرفی موسیقی مناطق آنها را از نظر نمادشناسی و نشانه شناسی بررسی کنیم و جشنواره هایی نیز راه اندازی شود. در سال 1380 هم جشنواره موسیقی اقوام و مذاهب ایران را مطرح کردم.
این پژوهشگر موسیقی نواحی یادآور شد: به مرور به مرحله ای رسیدیم که گوشه های آوازی تکمیل شدند و به شکل هنرمندانه آواز به آیین های سحر راه پیدا کردند و مردم را با این نواها برای سحر بیدار می کردند.
جاوید ادامه داد: به مرور شعر سحر هم شکل گرفت که در ادبیات به عنوان سحوری شناخته می شود و بسیار زیبا است. نقش موسیقی در سحر و افطار بسیار مهم بوده و به مرور گسترده شده است. همچنین مناقب علوی در ماه رمضان نیز فراهم می شود، چون ماهی است که به امام علی (ع) مربوط است.
مولف «مناقب خوانی در ایران» درباره این کتاب توضیح داد: مناقب به معنای ستایش اهل بیت است. شعر مناقب دارای فخر است و زیبایی کار اینجا است که در گذشته در عروسی ها هم از مناقب بهره می بردند.
نویسنده کتاب «موسیقی رمضان در ایران» درباره علت نامگذاری این کتاب و مراحل نگارش آن گفت: تعریف از خود نباشد، جرئت پژوهشی من باعث شد از این اصطلاح استفاده کنم. زمانی که این کتاب را برای چاپ ارائه دادم، 10 سال روی این موضوع کار کرده بودم. این کتاب قرار است با ویرایش و اضافه شدن برخی مطالب به چاپ دوم برسد.
«چشم شب روشن» به تهیه کنندگی امیر قمیشی در ماه مبارک رمضان شنبه تا چهارشنبه ساعت 24 به مدت 90 دقیقه با اجرای محمد صالح علا به صورت زنده روانه آنتن شبکه چهار و تکرار آن ساعت 14 روز بعد پخش می شود.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمان:
جشنواره موسیقی نواحی ششم تا نهم تیرماه برگزار میشود
دبیر اجرایی دهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران گفت: جشنواره موسیقی نواحی ایران از ششم تا نهم تیرماه ۹۶ به میزبانی کرمان و شهرستانهای استان کرمان برگزار میشود.
به گزارش ایسنا، محمدرضا علیزاده - دبیر اجرایی دهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران - امروز (۲۲ خردادماه) در نشست خبری دهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران، اظهار کرد: این جشنواره به میزبانی کرمان و شهرستانهای استان از ششم تا نهم تیرماه ۹۶ برگزار میشود و دبیرخانه دائمی برعهده انجمن موسیقی استان کرمان است.
او ادامه داد: براساس تفاهمی که در سال ۹۴ بین استاندار و وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسته شد، قرار است دبیرخانه موسیقی نواحی در کرمان ایجاد شود و بعد از آن شاهد تشکیل دبیرخانه دائمی جشنواره باشیم. در این راستا سال گذشته بعد از وقفه هشت ساله، نهمین دوره این جشنواره برگزار شد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان بیان کرد: موسیقی نواحی این جایگاه و لیاقت را دارد که برای آن هزینه و کار کنیم تا در نقاط مختلف کشور حفظ، احیا و به نسلهای بعد منتقل شود، از این رو برگزاری این جشنواره بسیار قابل اهمیت است.
علیزاده با اشاره به اینکه جشنواره موسیقی نواحی غنای بسیار زیادی دارد، گفت: اگر ما به موسیقی نواحی کشور نپردازیم و حمایت نکنیم، شاید زمینه را برای ورود موسیقیهای بیگانه و غربی فراهم کردهایم.
دبیر اجرایی دهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران ادامه داد: با وجود تعطیلی چند ساله این جشنواره، وزارت بار دیگر تصمیم گرفت برای احیای این نوع موسیقی گام برداد. در همین زمینه، امسال هفت شهر استان تا کنون اعلام آمادگی کردهاند تا بهصورت همزمان این جشنواره در شهرهای آنها نیز اجرا شود، ضمن اینکه هنوز هم شهرستانهای دیگر میتوانند اعلام آمادگی کنند.
علیزاده گفت: شهرستانهای بم، بافت، رفسنجان، سیرجان، نرماشیر، زرند و شهربابک تا کنون برای میزبانی اجراهای موسیقی نواحی اعلام آمادگی کردهاند. به علاوه امسال، اجراهای رقابتی تحت عنوان راویان اصالت نیز برگزار میشود و امکان استفاده مردم نیز فراهم است.
وی بیان کرد: تلاش کردهایم جشنواره امسال با انسجام بیشتری اجرا شود. بنابراین نقاط ضعف سالهای گذشته را رفع کردهایم و جلسات شورای سیاستگذاری موسیقی نواحی برگزار و تمام موارد هم گوشزد و بررسی شده است. در نهایت امیدواریم در جشنواره امسال با رفع این نواقص شاهد اجرای به مراتب بهتری باشیم.
علیزاده سپس با بیان اینکه ششم تیرماه پذیرش مهمانان جشنواره را خواهیم داشت، گفت: امسال پارک مادر محل اصلی اجرای عمومی در کرمان خواهد بود و ۲۵۰۰ نفر هر شب در فضای باز شاهد اجرای موسیقی نواحی کشور خواهند بود. به علاوه با همکاری شهردار کرمان و شهرداران مناطق مختلف نیز بهصورت جداگانه اجراهایی در مناطق چهارگانه شهر کرمان خواهیم داشت.
او همچنین اظهار کرد: امسال موضوع جشنواره موسیقی نواحی منظومهخوانی است. به همین دلیل تلاش شده اجراهای مناسبی برای عموم مردم در نظر گرفته شود.
علیزاده گفت: سعی شده است از گروههای بومی و استانی در جشنواره امسال بیشتر استفاده کنیم. همچنین اتفاق خوب دیگر ایجاد دبیرخانه جشنواره در کرمان است و از آنجا که دبیرخانه نقش مهمی در جمعآوری آثار و اطلاعات و برنامهریزی دارد، امیدوارم در طول سال بتواند به خوبی این امور را دنبال کند.
دبیر اجرایی دهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران همچنین تصریح کرد: برای افزودن به غنای جشنواره، در حال رایزنی هستیم تا مستنداتی که در تهران است به دبیرخانه کرمان انتقال یابد و به بانک اطلاعاتی جامع و مناسبی دست یابیم.
وی با بیان اینکه در حوزه فرهنگ و هنر ظرافتهایی برای واگذاریها وجود دارد، اظهار کرد: در زمینه واگذاری برنامههای فرهنگی و جشنوارهها نیز حساسیتهایی وجود دارد، اما با این حال ما آمادگی واگذاری را داریم، بهطوری که چند برنامه به این صورت برگزار و بخش زیادی بهصورت موفق اجرا شده است.
علیزاده یادآوری کرد: سال گذشته بر حضور مهمانان خارجی در جشنواره تلاش کردیم، اما محقق نشد و امسال در این جشنواره مهمان ما خواهند بود. همچنین بخشهای تخصصی برای اهالی موسیقی برگزار میشود.
دبیر اجرایی دهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران با اشاره به اینکه جشنواره حفظ و صیانت از موسیقی نواحی کرمان نیز در اواخر سال برگزار میشود، گفت: پوستر این جشنواره در فصل پاییز رونمایی خواهد شد.
وی اظهار کرد: امسال مکتبخانه موسیقی نواحی استان نیز در ایام برگزاری دهمین دوره جشنواره موسیقی نواحی افتتاح میشود و نقش مهمی در جمعآوری مستندات موسیقی نواحی، مسائل آموزشی، شناخت پیشکسوتان موسیقی نواحی و ... ایفا خواهد کرد.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان گفت: سال گذشته، اتفاق خوب دیگر تهیه آلبومی با مشارکت هنرمندان برجسته موسیقی نواحی بود که امسال و در جشنواره دهم رونمایی خواهد شد.
علیزاده ادامه داد: موسیقی نواحی پتانسیل زیادی دارد و دستگاهها و بنگاههای موسیقی، گردشگری و فرهنگی میتوانند از ظرفیتهای آن استفاده کنند. به علاوه ارتباط مستقیمی بین دبیرخانه استان و هنرمندان وجود دارد و تلاش میشود با مشارکت همه، دبیرخانه بیشتر پویا شود.
وی همچنین با اشاره به اینکه در اردیبهشتماه امسال کارگروه اشتغال فرهنگی استان با محوریت برگزاری جشنواره موسیقی نواحی در استان و تاکید بر استمرار آن انجام شد، اضافه کرد: هماهنگی لازم برای پوشش این رویداد فرهنگی و هنری بزرگ ایران و استان توسط چند شبکه برونمرزی انجام شده است، ضمن اینکه دستگاههای مرتبط هم باید همت کنند و از این فرصت نهایت بهره را ببرند.
توضیحات بنیامین بهادری دربارهی قطعه کبیر
بنیامین بهادری دربارهی قطعه «کبیر» و حواشی بوجود آمده، توضیحاتی داد.
به گزارش ایسنا، بنیامین بهادری گفت: من پیش از انتشار قطعه «کبیر»، این اثر را برای بسیاری از مسئولین و افراد مذهبی اسم و رسمدار و قابل احترام فرستادم و از آنها نظر خواستم. بارها و بارها با هم گپ زدیم. قابل پیش بینی بود که عدهای نسبت به این اثر گارد خواهند گرفت و حتی سعی تخریب و اتهام زنی خواهند کرد، هیچ کس در این چند روز نبوده که «جوشن کبیر» را بشناسد و با این قطعه دیگر نخواهد «جوشن کبیر» را بخواند.
انتشار قطعه «کبیر» بنیامین بهادری در روزهای گذشته واکنشهای مختلفی را درپی داشت و دفتر موسیقی وزارت ارشاد نیز اطلاعیهای را درباره آن منتشر کرد و در آن اعلام کرد که این قطعه در خارج از کشور منتشر شده و مجوز دفتر موسیقی را نداشته است؛ بنیامین در این قطعه دعای «جوشن کبیر» را با موسیقی اجرا کرده است.
حالا این خواننده شامگاه گذشته (21 خرداد) به دلیل عدم حضور در ایران ،در یک کنفرانس اینترنتی پاسخگوی پرسشهای خبرنگاران درباره این قطعه بود.
بنیامین بهادری در ابتدا گفت: این مدل آثار آسمانی متعلق به امسال و پارسال و ... نیست. با اولین اثری که اسم بنیامین به عنوان خواننده مطرح شد، آثاری بودند که مضامین مذهبی داشتند و آسمانی. ما با موسیقی آنها را اجرا می کردیم. آن آثار که تم مذهبی با زبان فارسی داشتند مثل «عموم ابوالفضل»، «اقام آقام»، «بوی محرم اش میاد» در قالب آلبومی به نام «ماه مهربان» منتشر شد. البته این آلبوم با صدای من برای اخذ مجوز به دفتر موسیقی وزارت ارشاد رفت و هیچ کدام از آثار مجوز انتشار نگرفتند. آثاری که عمدتا در فضایی آرام بودند و تنها چند اثر از آن آلبوم به صورت ریتمیک تولید شده بودند.
او ادامه داد: هیچ کدام از آن آثار مجوز انتشار نگرفتند. بعد که آثار بعدی من مطرح شد و مورد توجه قرار گرفتند، قطعات آن آلبوم «ماه مهربان» در فضای موسیقی پخش شد و ما هیچوقت نفهمیدیم آن آثار چطور و از کجا لو رفتند. بارها هم به صورت شفاهی و کتبی به این موضوع اعتراض و اعلام کردیم که این اتفاق باعث بوجود آمدن نوعی تناقض در بین مخاطبان موسیقی میشود و آنها ذهنشان مخدوش میشود که بنیامینی که عاشقانه میخواند، چطور در این فضاهای مذهبی فعالیت کرده است؟ آن زمان به آثار مذهبی من مجوز نداده بودند و بعد که بقیه کارها شنیده شد، به یک باره دیدیم که آن کارها هم در فضای موسیقی لو رفت و این واقعا برای من عجیب بود، چگونه این آثار لو رفتهاند.
بنیامین با بیان اینکه «من پیش از انتشار قطعه «کبیر» این اثر را برای بسیاری از مسئولین و افراد مذهبی اسم و رسمدار و قابل احترام فرستادم و از آنها نظر خواستم»، اظهار کرد: بارها و بارها با هم گپ زدیم. قابل پیش بینی بود که عدهای نسبت به این اثر گارد خواهند گرفت و حتی سعی تخریب و اتهام زنی خواهند کرد. اولا اینکه هیچ ایراد و اشکال فنی و فقهی درباره عدم اجرای ادعیهها با موسیقی وجود نداشته و ندارد. این دعا، دعایی معنوی است و هزار و یک اسم خدا را برمیشمرد.
ماجرای قطعه «کبیر»
بنیامین درباره تاریخچه قطعه کبیر توضیح داد: بگذارید من یک بار تاریخچه قطعه «کبیر» را بازگو کنم. این قطعه سال 93 ساخته شده و همان موقع رایزنی شده که به صورت سینگل تراک منتشر شود و به صورت تلفنی گفتند که صبر کنیم. با آلبوم 94 در ابتدای سال 94 به ارشاد فرستاده شده و مدیر دفتر موسیقی وقت به من زنگ زدند و گفتند من این قطعه عربی را از سی دی که فرستادهاید درمیآورم. درواقع به ما گفتند سی دی دیگری بفرستید که این قطعه عربی در آن نباشد. من علت را پرسیدم و گفتند چون میخواهیم به شورا بدهیم. من گفتم چه اشکالی دارد که همین قطعه را هم به شورا بدهید؟ و به من گفتند این قطعه الان مناسب نیست.
او ادامه داد: من همان موقع این حرفها را زدم و گفتم بالاخره این کار ساخته شده و اگر نظر شما اسلامی و شرعی بودن این کار است، بلاخره من هم مسلمان هستم و خانواده مسلمانی دارم و حتما درمورد آن سوال کردهام و میدانم کلیات آن اشکالی ندارد و فقط ممکن است انتشار این اثر اعتراضهایی را در پی داشته باشد. حالا شما کار را به شورا بدهید و فوقش کار را رد میکنند. بالاخره شما ساز و کاری دارید یا اینکه خود شما به عنوان مسئول مستقیم قضیه این کار را رد کنید. یعنی نامهای بزنید که این قطعه رد شده است. قبول نکردند و به من گفتند که نمیتوانند کار را به شورا بدهند.
این خواننده اضافه کرد: البته آنها دلیل فنی داشتند و میگفتند اگر این کار را کپی کنند و به شورا بدهند و رد بشود ممکن است همین کپی کار پخش بشود و چون حساسیت اثر بالا است ممکن است بیرون بیاید. نظر آنها این بود که ممکن است جامعه را ملتهب کند و حاشیه داشته باشد. من خواستم کتبا برای من بنویسند ولی قبول نکردند. من از آن جا بیرون آمدم و به ارشاد رفتم. به سراغ مدیر بالا دستی ایشان رفتم که سلام و علیک گرمی باهم داریم. همان موقع به ایشان گفتم و قطعه را برایشان فرستادم و ایشان شنیدند و به من قول دادند که کمک کنند و گفتند که چه راهی برای انتشار آن میتوانیم پیدا کنیم. هیچ چیزی درمورد اینکه این موسیقی چطور است به من نمیگفتند البته قطعه کبیر که آن موقع به ارشاد دادیم با این قطعه تفاوت داشت و حتی در سال 95 هم من از طریق تلگرام کار را برایشان فرستادم و دوبار هم تنظیمش را عوض کردم.
بنیامین با تاکید بر اینکه این قطعه ساخت یک شب نبوده است، بیان کرد: مجددا من یک ماه پیش تماس گرفتم و با مسئول ارشاد صحبت کردم و گفتم دو سال از ارائه این قطعه به شما گذشته و یک جواب بدهید که «نه»؛ یا بالاخره همین قطعات تک تراکها که ابتدا مجوز نمیگیرد و خودمان هم تجربهاش را داشتهایم که منتشر میشوند و بعدا برای آلبوم و اجرای زنده مجوزش گرفته میشود. ایشان باز هم به من گفتند که دست نگه دار و از من خواستند که کمی تنظیم را تغییر بدهم. شاید راست میگفتند و تنظیمی که کار را به آن ها ارائه میدادم از چیزی که الان منتشر شده ریتمیکتر بود. حدودا یک ماه پیش من در اینجا قطعه را به یک آقای مکزیکی دادم و به او توضیح دادم که این دعایی است که در فرهنگ و کشور ما برایمان خیلی مقدس است و میخواهیم این کار را به عنوان یک موسیقی بیرون بدهیم. من به آقای مکزیکی موزیسین توضیح دادم که این قطعهای است که در آن اسمها و صفتهای خدا گفته شده و برای مردممان عزیز و محترم است. ضمن اینکه روی قطعه قبلی که ریتمیکتر بود من به دوستانی که اکثرا مذهبی بودند یا روی بخشی از جامعه شناخت داشتند تماس گرفتم و کار را برایشان فرستادم. بعضیها به قطعاتی از کارهای گذشته من نسبت داده بودند یا حرفهایی زدند که این نسبت به قطعات قبلی من داده شده بود که قطعات شیطان پرستی و امثال آنهاست و بعدا هم ظاهرا تکذیب کردند.
او در ادامه گفت: من کار را برای آنها هم فرستادم و مدنظر داشتم که از عواقب بعدی کارم مطلع شوم. من کار را برای همه فرستادم تا هر تستی که لازم است انجام دهیم و همه به اتفاق موافق بودند و میگفتند این قطعه مشکلی ندارد. حتی آدمهای سختگیر هم موافق بودند ولی میگفتند بله احتمالا از بخش دیگر جامعه و آدمهای مذهبی اعتراضهایی میشود. همه اینها یک طرف و اتفاق دیگری که افتاده و افراد مذهبی که فکر میکنند شان این کار رعایت نشده را کنار بگذاریم؛ دسته دیگر دقیقا مخالف اینها هستند. یعنی آدمهای عرب ستیز و کسانی که قائل به نوعی تبعیض نژادی هستند هم واکنش نشان دادند. دوستان من گفتند که تو می خواستی کار را منتشر کنی و با اتفاقی که در ایران و جاهای دیگر میافتد یک مقدار جو عرب ستیزی به وجود آمده است. من وقتی میخواستم کار را منتشر کنم یک شب تا صبح روی آن فکر کردم و دلم برای همه ایرانی ها سوخت. این همه عرب زبان و این همه عرب ایرانی داریم. ما به دنیا کاری نداریم و اگر فقط مملکت خودمان را ببینیم و به اتحاد که مهمترین مسئله در کشورمان است توجه کنیم نباید دل هیچکس را بشکنیم.
این خواننده در بخشی دیگر در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه واکنش دفتر موسیقی در این زمینه منطقی بوده است یا خیر؟ گفت: من شرایط مسئولین فرهنگی کشور را درک می کنم که علیه این اثر بیانیه صادر کردهاند. آن هم در ساعات آخر یک روز جمعه. به هر حال حواشی مختلفی در حول و حوش این اثر بوجود آمد و باعث این رفتارها شده است. دوستان مسئول قصدی برای جواب دادن به من مبنی بر اینکه این قطعه مجوز گرفته یا نه، نداشتند. من این اثر را در آمریکا نساختهام. در ایران ساخته شده است و دو بار برای ارشاد ارسال شده است. با هر تغییری نسخه جدید را برای مدیران محترم فرستادم و نظرشان را پرسیدم. ولی هرگز جواب درستی نگرفتم و بهتر اگر قرارباشد بگویم، هیچ جوابی به من ندادند.
او همچنین در پاسخ به این پرسش که با وجود حساسیت بالا و پیشبینی دردسر، چرا اقدام به انتشار این قطعه کرده است، گفت: بله من میدانستم که این اثر حواشی مختلفی را در پی خواهد داشت. من نمیدانم آثار قبلی که با صدای چهره های مختلف با مضامین قرانی و تلفیق آن با موسیقی تولید و منتشر شده، چطور و با چه سبکی منتشر شده اند که از آنها تعبیر به وهن به قران شده است. به هرترتیب وقتی «ربنا» زیر سوال می رود و به خوانش استاد ایراد وارد میشود (هر چند ربنا باز هم جزئی از آیات قرآن است)، من متوجه میزان حساسیتها هستم. از لحاظ فقهی و شرعی ایراداتی به تلاوت و قرائت آیات قران با موسیقی وارد است ولی نسبت به ادعیهها هرگز چنین میزان حساسیت و قوانینی وجود نداشته و ندارد.
بنیامین با بیان اینکه شایعاتی به گوشش میرسد که می خواهد درمورد آن شفاف سازی کند، گفت: من قبل از عید به آمریکا آمدم و مسافرت خانوادگی داشتم و باید در اینجا به یک سری مسائل رسیدگی میکردیم. در کنار آن تور سوم آمریکای شمالی ما 2018 طراحی شده است پس بنابراین به عنوان تور ما اینجا برنامه ریزی نداشتیم. اول قرار شد یک شهر و بعد قرار شد یکی دو شهر دیگر برویم. شهرهایی که غالبا استقبال زیادی در آن بود و میخواستند مجدد به اجرا بپردازیم چون دو سال از آخرین اجرای ما در آمریکا میگذشت، شهری مثل آتلانتا هم در 2015 جامانده بود.
او اضافه کرد: به هرحال از لحاظ کاری دو سه برنامه در اینجا داریم و احتمالا به زودی ظرف چند هفته آینده به ایران برمیگردیم. عید فطر هم در سالن دالبی لس آنجلس کنسرت بزرگی خواهیم داشت. در اینجا تبلیغ کارهای مان سخت است و مستقیم و غیرمستقیم باید اجازههای مختلفی داشته باشیم که با چه کسانی کار می کنیم. اینجا هم یارکشی است و تبلیغات سخت است و بهترین پمپاژ آگهی و خبر از داخل ایران است.
پاسخ حمیدرضا نوربخش به برخی شبهات و اختلافات موجود در حوزه موسیقی؛
امت شهیدپرور کجا گفته یک کنسرت لغو شود؟/دادستانها بدون ارائه مستندات حقوقی حق لغو کنسرت را ندارند
در این گفتگو میخوانید: اثر دیگری از استاد شجریان در حال انتشار است، منظور قالیباف از کمک چندده میلیاردی به خانهموسیقی احتمالا به ریال بوده، همین الان در چندین استان کشور اجازه رفتن روی صحنه به خانمها نمیدهند و اینکه سند چشمانداز موسیقی مانیفست حاکمیت است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از مهمترین چهرههایی که طی چند سال اخیر در بسیاری از بزنگاههای موسیقی ایران در بطن اخبار قرار داشته حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل سالهای اخیر خانه موسیقی است. از ماجراهای مربوط به انتخابات خانه و جشنواره موسیقی فجر گرفته تا دفاع از شجریان در مقاطع مختلف؛ همواره حضور نوربخش تاثیرگذار بوده است. گفتگوی ما با او در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری انجام شد و طی آن به برخی از مسائل موسیقی چون "وضعیت بانوان موزیسین"، لغو کنسرتها" و بسیاری از مسائل دیگر پرداختیم گرچه فرصت نشد تا به بسیاری دیگر از چالشهای جدی اهالی موسیقی در کشورمان پرداخته شود؛ و این نشان از وضعیت نابهنجار این صنف در هجمه برخوردهای سلیقهای مسئولان و دستاندرکاران دارد.
در ادامه حاصل گفتگوی ایلنا با حمیدرضا نوربخش (مدیر عامل خانه موسیقی) را می خوانید:
حاکمیت هیچ وقت نگاه صد در صد مثبتی به مسایل مختلف موسیقی نداشته و همیشه در هالهای از ابهام درباره موسیقی صحبت شده است.
حاکمیت هرگز وقت نگاه صد در صد مثبتی به موسیقی نداشته
در مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری جسته و گریخته صحبتهایی درباره موسیقی شد؛ برداشتتان از این مناظرهها بهویژه در زمینه موسیقی چیست؟
ما انتظارمان این بود که بیشتر و جزئیتر در حوزه موسیقی اظهارنظر کنند. توقع داشتیم در برنامهها و مناظرها، تنگناهای موسیقی و مسائل ریز و درشتی که برای جامعه موسیقی وجود داشته و دارد؛ مورد بحث قرار گیرد تا جامعه هنری و مخاطبان بیشتر بتوانند با مواضع کاندیداها در این مسائل آشنا شوند.
حاکمیت هیچ وقت نگاه صد در صد مثبتی به مسایل مختلف موسیقی نداشته و همیشه در هالهای از ابهام درباره موسیقی صحبت شده است. خود این موضوع علت بسیاری از مسائل کوچک و بزرگی محسوب میشود که در این سالها موانع ریز و درشتی را برای اهالی موسیقی به وجود آورده است. ما انتظار داشتیم دستکم نامزدها از برنامههای آیندهشان صحبت کنند. گفتن اینکه "هنر چیز خوبی است" جزو بدیهیات به حساب میآید.
مسائل معیشتی هنرمندان چیزی بود که دربارهاش صحبت نشد. اگر راجع به مسائل معیشتی مردم و وضعیت حاشیهنشینها صحبت میشود بایستی درباره مقوله معیشت هنرمندان نیز صحبت شود باید دید که آیا آنها وضعیت مناسبی دارند؟ آیا معدل زندگی جامعه هنری در حد قابل قبولی است؟ من به جرات میگویم که این گونه نیست.
در جامعه موسیقی تنها عشق به موسیقی است که موزیسینها را در حوزه کاریشان نگه داشته و رهایشان نمیکند؛ و گرنه این قشر از جامعه از نظر معیشتی مشکلات بسیاری دارند. به گونهای که شاهدیم حق عضویت 50 هزار تومانی خانه موسیقی را که سالیانه از اعضا دریافت میشود عده بسیاری نمیتوانند بپردازند. ما امروز بیش از 15 هزار عضو در خانه موسیقی داریم که به جرات میتوانم بگویم بیش از نیمی از آنها در شهرستانها، جزو همین حاشیهنشینها محسوب میشوند.
بیش از 15 هزار عضو در خانه موسیقی داریم که بیش از نیمی از آنها در شهرستانها، جزو همین حاشیهنشینها محسوب میشوند.
هنرمند موسیقی نواحی ما در یک خانه محقر روستایی زندگی میکند که گاهی وقتها کوچکترین حوادث طبیعی کل زندگیاش را از بین میبرد. شاید کسی باور نکند هنرمند شاخص بینالمللی (مانند شیرمحمد اسپندار) که جزو افتخارات فرهنگی این مملکت محسوب میشود تمام زندگیاش شامل دو اتاق کاهگلی در یک روستای حاشیه شهرستان باشد.
شاید کسی باور نکند هنرمند شاخص بینالمللی (مانند شیرمحمد اسپندار) که جزو افتخارات فرهنگی این مملکت محسوب میشود تمام زندگیاش شامل دو اتاق کاهگلی در یک روستای حاشیه شهرستان باشد.
در بحبوحه انتخابات ریاستجمهوری؛ همه کاندیداها تاکید داشتند در عرصه دیپلماسی عمومی یا دیپلماسی فرهنگی، هنرمندان ما نقشی دارند که در جهان میتوانیم به آنها بنازیم و آنها هستند که ویترین تمامنمای فرهنگ ایرانی و شناسنامههای سرزمینهای ما محسوب میشوند. در چنین شرایطی ما حق داریم بپرسیم معیشت این هنرمندان امروز چگونه است؟ امروز موانعی پیش پای هنرمندان موسیقی وجود دارد که بارها و بارها ما آنها را گفتهایم.
باید راجع به بانوان هنرمند موسیقی سخن گفته شود؛ آنها نیمی از فعالان جامعه موسیقی ما بانوان هستند. چطور میشود یک خانم اجازه تحصیل در رشته موسیقی را داشته باشد ولی اجازه کار در این حوزه را ندارد؟ این مسئله چه توجیهی دارد؟
نگاه به فعالیتهای موسیقی ملوکالطوایفی است
متاسفانه در کشورمان نگاه به فعالیتهای موسیقی نگاه ملوکالطوایفی است. در هر اقلیمی هر کسی که خودش را حاکم آنجا میداند به خودش اجازه میدهد مطابق با سلیقه و میل شخصیاش عمل کند. البته از نظر ما چنین افرادی حاکم قانونی آن مناطق نیستند و به با توجه به اینگونه مسائل انتظار داشتیم در انتخابات، نامزدها مشخصا راهکاریشان را بگویند. این مساله امنیت شغلی و روانی هنرمندان موسیقی را تهدید میکند. وقتی اتفاقی مانند لغو کنسرت برای هنرمندی میافتد آثار زیانبار روحی و روانیاش پاک نمیشود و در روند کاری او اثر مستقیم میگذارد.
ما همچنین انتظار داشتیم راجع به بانوان هنرمند موسیقی سخن گفته شود. نیمی از فعالان جامعه موسیقی ما بانوان هستند. چطور میشود یک خانم علاقمند به موسیقی اجازه تحصیل در این رشته داشته باشد ولی اجازه کار در این حوزه را ندارد؟ این مسئله چه توجیهی دارد؟ همین الان در چندین استان کشور اجازه رفتن روی صحنه به خانمها نمیدهند. نمونه چنین برخوردهایی را میتوان در استان اصفهان مشاهده کرد؛ در این مسئله البته داستان مشهد ماجرای جداگانهای دارد و مشکلاش فراتر از مساله بانوان و غیربانوان است.
همین الان در چندین استان کشور اجازه رفتن روی صحنه به خانمها نمیدهند. نمونه چنین برخوردهایی را میتوان در استان اصفهان مشاهده کرد؛ در این مسئله البته داستان مشهد ماجرای جداگانهای دارد و مشکلاش فراتر از مساله بانوان و غیربانوان است.
این درست است که شاید موضوعی با سلیقه ما جور درنیاید اما بالاخره باید معیار اصلی همه در این مملکت؛ قانون باشد. نمیشود یک هنرمند و یک اثر هنری در بخشی از مملکت مجاز باشند و در بقیه مملکت غیرمجاز. اگر موزیسین یا یک اثر هنری مشکل دارد در همه جا مشکل دارد. وقتی نظارت را دولت انجام میدهد چطور امکان دارد در جایی از کشورمان کاری را بلامانع باشد و در جای دیگر اجازه اجرا به آن ندهند؟!
وقتی نظارت را دولت انجام میدهد چطور امکان دارد در جایی از کشورمان کاری را بلامانع باشد و در جای دیگر اجازه اجرا به آن ندهند؟!
اثر دیگری از استاد شجریان در حال انتشار است
در این دوره از مناظرهها آقای روحانی اسمی از محمدرضا شجریان به میان نیاورد؛ این در حالی است که در دوره قبل انتخابات اسم ایشان را آورد و صحبتهایی هم کرد. شخص دوم مملکت درباره موسیقی و بعضی از ممنوعیتهای غیرقانونی هم حرف می زند؟ چه اتفاقی ظرف چهار ساله گذشته در حوزه موسیقی افتاده که نتیجهاش اینگونه میشود؟
ما نباید چشممان را روی بخشی از کارهایی که انجام دادهاند ببندیم؛ دولت تلاشش را کرده و خیلی جاها مسائل از دست دولت خارج بوده است. ولی واقعا باید برای این وضعیت یک راهکار اساسی اندیشیده شود. عرض من این است، در قضیه استاد شجریان دولت خیلی تلاش کرد و مجوز کلیه آثار ایشان برای انتشار داده شد. کما اینکه یک اثر استاد شجریان سال گذشته منتشر شد و به اثر دیگرشان هم مجوز داده شده که در حال انتشار است. یعنی کلیه آثاری که برای انتشار داده شده بود در این دولت مجوز انتشار گرفت. در بحث کنسرت استاد شجریان هم امیدواریم حالشان بهتر باشد و این مسئله نیز رفع شود. به هر حال پیگیریهای زیادی را من به شخصه شاهد بودم.
آنچه آقای قالیباف در مناظرهها درباره کمک دهها میلیاردی به خانه موسیقی گفته احتمالا منظورشان به ریال بوده است.
منظور قالیباف از کمک چندده میلیاردی به خانه موسیقی احتمالا به ریال بوده
در مناظرهها ریاست جمهوری، آقای قالیباف ادعا کرد که شهرداری دهها میلیارد تومان به خانه موسیقی کمک کرده است؛ این مسئله در بین اهالی موسیقی با واکنشهای تندی روبرو شد؛ آیا واقعا شهرداری به خانه موسیقی دهها میلیارد تومان کمک کرده است؟
من دو سال قبل هم که این بحث مطرح شد گفتم ما جزو نهادهای قانونی هستیم. ما کمکبگیر هستیم و بخشی از کمکهایمان از طرف شهرداریهاست؛ بخش دیگری از آن توسط دولت صورت میگیرد. شهرداری به دلیل خدماتی که جامعه هنری به شهر و کشور انجام میدهد وظایف ذاتی دارد از آنها حمایت کند؛ ما نیز تلاشمان این بوده که این حمایتها را جلب کنیم. مشخصا ما با مصوبه شورای اسلامی شهر تهران سالی، 100 میلیون تومان از شهرداری تهران کمک گرفتهایم. برای ساختمان شماره 2 خانه موسیقی هم 3 میلیارد تومان از شهرداری تهران کمک دریافت کردهایم. البته ساختمان شماره 2 کارش صد در صد تمام نشده و این پول هم در اختیار خانه موسیقی قرار نگرفته است. در واقع این پول در نقل و انتقال ملک به شهرداری (خریدار ملک محل خانه موسیقی) به فروشنده ملک پرداخت شده است.
ما با مصوبه شورای اسلامی شهر تهران سالی، 100 میلیون تومان از شهرداری تهران کمک گرفتهایم. برای ساختمان شماره 2 خانه موسیقی هم 3 میلیارد تومان از شهرداری تهران کمک دریافت کردهایم. در وزارت ارشاد هم ما تفاهمنامهای داریم که سالی 200 میلیون تومان برای خانه موسیقی دریافت میکنیم.
این کمکی بوده که ما از شهرداری گرفتهایم و آنچه آقای قالیباف در مناظرهها درباره کمک دهها میلیاردی به خانه موسیقی گفته احتمالا منظورشان به ریال بوده است. در وزارت ارشاد هم ما تفاهمنامهای داریم که سالی 200 میلیون تومان برای خانه موسیقی دریافت میکنیم.
ما دو شرط برای اختصاص یک مکان به فعالیتهای شعب خانه موسیقی داریم؛ یکی اینکه این مکان حتما عمومی باشد و دوم مسئله اجماع تمام موزیسینهای استان است.
شروط خانه موسیقی برای راه اندازی شعب استانی محقق نشد
در یک بازه زمانی خانه موسیقی شعب استانی اش را راهاندازی کرد؛ اما این شعب تعطیل شد؛ درحالیکه انتظار میرفت شعب دیگری نیز به این مجموعه اضافه شود. دلیل این اتفاق چه بود؟
قبل از اینکه مسئولیت مدیرعاملی خانه موسیقی به من واگذار شود چند شعبه استانی این خانه دایر شده بود که در شیراز و بروجرد و چهارمحال و بختیاری فعالیت خود را آغاز کردند. اینها مشکلاتی داشتند؛ برای مثال مکانهایی که برای کار این شعب اختصاص گرفته بود مکانهایی خصوصی مانند آموزشگاه موسیقی بودند. شاید شخصی آمده و به زعم خودش ایثار کرده و فضای کارش را به این شعب اختصاص داده است؛ اما این کار دستی نیست. در واقع نمیشود تابلوی خانه موسیقی را بالای درب آموزشگاه خصوصی یک فرد نصب کرد.
ما دو شرط برای اختصاص یک مکان به فعالیتهای شعب خانه موسیقی داریم؛ یکی اینکه این مکان حتما عمومی باشد یا از طرف نهادهای عامالمنفعه در اختیار شعب قرار گرفته باشد. حتی خود هنرمندان نیز میتوانند به نوعی همگرایی کنند و مکانهایی را درنظر بگیرند. دومین شرط اجماع است؛ در شهرستانها و مراکز استانها اغلب طیفبندی و دستهبندی وجود دارد و در تهران هم این مسئله دیده میشود؛ منتهی چون تهران گسترده است مسئله دستهبندیها آنقدر به چشم نمیآید و همه کارشان را انجام میدهند. در شهرستانها نمود این طیفبندیها بیشتر است. ما بارها دیدهایم عدهای از هنرمندان به خانه موسیقی اعتراض کردهاند و گفتهاند موزیسینهای اصلی فلان شهرستان ما هستیم. این مسائل همواره ما را دچار تردید کرده است.
ما این دو شرط را گذاشتهایم و گفتهایم همه هنرمندان مرکز استان اولویت ما هستند و همه هنرمندان شهر اجماع متحد داشته باشند. بعضیها گفتهاند مکانی داریم که برای این کار میتوانیم اختصاص بدهیم اما تا الان محقق نشده است. به رغم بعضی اقداماتی که کردهایم این مسئله هنوز به نتیجه نرسیده و در حال حاضر نیز درخواستها در حال بررسی است. هر جا این شرطها محقق شود قطعا شعبه مرکز آن استان ها راه میافتد.
وقتی ما (خانه موسیقی) موسسه فرهنگی هنری هستیم اعضای "هیئت موسس" صاحبان خانه محسوب میشوند. در واقع در چنین ساختاری، هیئت موسس هیچ وقت از بین نمیرود. یعنی هیئت موسس مانند سهامداران یک مجموعه میشوند و این ایراد اصلی است.
مسئله صنوف هنرمندان با مصوباتی در وزارت کار و ارشاد حل میشود
خانه موسیقی به عنوان یک شرکت و موسسه فرهنگی به ثبت رسیده و با ساختاری که از یک نهاد صنفی انتظار میرود متفاوتهای اساسی ساختاری دارد. نکته مهم این است که ظاهرا پیش از "خانه موسیقی"، "انجمن صنفی هنرمندان موسیقی ایران" با ثبت در وزارت کشور و وزارت کار شکل گرفته بود که از نظر ساختاری تمام ویژگیهای لازم یک صنف را داشت. سئوالی که در بین اهالی موسیقی وجود دارد این است که آیا خانه موسیقی با چنین ساختاری آیا واقعا ساختار واقعی و صحیح صنفی دارد یا نه؟
تا آنجا که من اطلاع دارم خانه موسیقی زودتر از انجمن صنفی هنرمندان موسیقی ایران شکل گرفته است. در زمان دولت اصلاحات موضوع شکلگیری جامعهمدنی و نهادهای مدنی جزو شعارهای دولت آقای خاتمی بود. آن زمان اول خانه سینما درست شد و بعد به فاصله دو سال خانه موسیقی و خانه تئاتر به وجود آمدند. آن موقع تصور این بود که اینها، چون موضوع فعالیتشان فرهنگی هنری است و در چارچوب قوانین و قواعد وزارت ارشاد فعالیت دارند باید در ارشاد این نهادها ثبت شوند. این رویه اشکالاتی داشت؛ دلیلاش هم این است که موضوع حرکتهای صنفی اساسا به وزارت فرهنگ و ارشاد ربطی ندارد. بنابراین یک شترگاوپلنگی به وجود آمد که تکلیفش معلوم نبود و در بسیاری از مواقع در تمام این سالها به مشکل برخوردیم. ما نیز موانع مختلف اسناسنامهای داشتیم کما اینکه خانه سینما براساس همین موانع، در دولت قبل دچار مشکل شد.
اخیرا شورای عالی انقلاب فرهنگی تلاش دارد با مصوبهای این مسائل را حل کند. وقتی ما موسسه فرهنگی هنری هستیم اعضای "هیئت موسس" صاحبان خانه محسوب میشوند. در واقع در چنین ساختاری، هیئت موسس هیچ وقت از بین نمیرود. یعنی هیئت موسس مانند سهامداران یک مجموعه میشوند.
البته در زمان تشکیل خانه موسیقی گفتند اینجا اساسنامهای تشکیل میدهند و بعد هیئت موسس منحل میشود و هیئت مدیره شکل میگیرد و این افراد مجمع عمومی هیئت مدیره را تعیین میکنند. در صورتی که با استناد به قوانین ارشاد، این مساله قانونی نیست. یعنی عدهای به عنوان هیئت موسس آمدند که هیچ وقت از بین نمیروند و آنها مانند صاحبان سهام هستند. همه موسسات فرهنگی این گونه است. خانه موسیقی این مشکل را داشت.
هیئت موسس با تبصرهای که در شورای عالی انقلاب فرهنگی احتمالا به تصویب میرسد استثنائا از بین میرود. یعنی هیئت موسس انتخابات برگزار میکنند و مجمع عمومی تصمیمگیرنده میشود.
اساسا بعضی از صنوف مانند خانه سینما دارند دوگانه سوز میشوند؛ یعنی اینها ریشهای در وزارت کار دارند و در موسیقی هم یک انجمن صنفی با همین شیوه محسوب میشوند. اما نکته اینجاست که در قواعد و قوانین پوشش دهنده فعالیت هنری در وزارت کار، نگاهی که به هنر نزدیک باشد وجود ندارد؛ یعنی نگاه در این زمینه، نگاه کارگری است که اشکالاتی در آن دیده میشود. این مساله باید بالاخره حل شود. قرار است در وزارت کار هنرمندان صنف ویژه بشوند تا قوانینشان، قوانین کارگری نباشد. همچنین وزارت ارشاد هم قرار شده مصوبهای بدهد تا نهادهایی مانند خانه موسیقی از دایره موسسات فرهنگی خارج شوند و به زودی این مسئله حل میشود.
سند چشمانداز موسیقی مانیفست حاکمیت است
شورای عالی انقلاب فرهنگی برای اینکه نگاه خاص حاکمیتی را در موضوع فرهنگ به طور عام، و هنر که بخشی از آن محسوب میشود را بیان کند به وجود آمد. در واقع "سند چشمانداز موسیقی" به نوعی مانیفست حاکمیت است.
کمیسیون هنر شورای عالی انقلاب فرهنگی برای حل برخی مشکلات اساسی اهالی موسیقی در حال تهیه"سند چشمانداز موسیقی" است اما در جامعه موسیقی خیلیها اعتقاد دارند مصوبات این شورای به قدرت مصوبات مجلس شورای اسلامی نیست. بسیاری این سئوال را مطرح میکنند که چرا این مسئله در قالب یک لایحه به مجلس نرفت؟
شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان بالاترین مرجع سندنویسی و نگاه حاکمیتی به موضوع فرهنگ است؛ اما قوانین مجلس شورای اسلامی قوانین عمومی است.
الان وزارت ارشاد با کدام قانون دارد فعالیت میکند؟ نگاه نظارتیاش را طبق کدام قانون انجام میدهد؟ معضل ما این است که میگویند وزارت ارشاد وظایفش اینهاست و ما نمیخواهیم اینجا موسیقی باشد. شورای عالی انقلاب فرهنگی برای اینکه نگاه خاص حاکمیتی را در موضوع فرهنگ به طور عام، و هنر که بخشی از آن محسوب میشود را بیان کند به وجود آمد. خلا موجود در زمینه موسیقی نیز با تصویب سندی در شورای انقلاب فرهنگی قابل رفع است. در واقع "سند چشمانداز موسیقی" به نوعی مانیفست حاکمیت محسوب میشود.
در قانون خلاهایی در زمینه موسیقی داشتیم که نمیتوانستیم به آن استناد کنیم. در زمینه موسیقی نیاز است چیزی وجود داشته باشد تا ما بتوانیم به آن استناد کنیم. در شورای عالی انقلاب فرهنگی همه روسای قوا به اضافه افراد دیگری از بخشها و نهادهای مختلف فرهنگی و یکسری شخصیتهای حقیقی حضور دارند که اینها همه بالاخره به ریاست رئیسجمهور عمل میکنند و زیرمجموعه رهبری هستند.
درست است که قانون در مجلس تصویب میشود اما مشکل ما اینجا است که در بسیاری از مواقع به قانون عمل نمیشود. به همین دلیل نیاز داریم به سندی استناد کنیم که به امضای اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی که زیرمجموعه رهبری و ولی فقیه و بالاترین راس هرم کشور است رسیده باشد.
واحدهایی که اعضای تعاونی تحویل نگرفتند به پیمانکاری داده شد که آنجا را ساخته بود تا این پروژه تمام بشود. بعدا پول اعضایی که شکایت کردند به صندوق دولت رفت و باید با قواعد و قانون قضایی بررسی شود تا ضرر و زیانشان عودت داده شود.
واحدهایی را که اعضای تعاونی تحویل نگرفتند به پیمانکار واگذار شد
ماجرای پرحاشیه و تکراری تعاونی مسکن خانه موسیقی که جنجالهای بسیاری نیز داشت بالاخره به کجا رسید؟
در بحث تعاونی مسکن خانه موسیقی باید بگویم، ما پروژهای را در هشتگرد با مشارکت تعاونی مسکن انجمن روزنامهنگاران آغاز کردیم که یک مجموعه 70 واحدی (5 بلوک 4 طبقه) است. برای شروع کار این مجموعه میبایست70 متقاضی ثبتنام میکردند تا کار شروع شود. به زور آمدیم به رفقای خودمان گفتیم که مثلا شما بیایید سه واحد را بردارید تا بتوانیم این پروژه را شروع کنیم. بالاخره کار آغاز شد و قرار بود این پروژه در یک سال و نیم تمام بشود. دقیقا این موضوع مصادف شد با همان مقطعی که آن تحریمهای وحشتناک اجرا شد.
یکی از دلایلی که معمولا همه تعاونیهای مسکن را با مشکل مواجه میکند این است که همه اعضا در زمانهای مشخص شده نمیتوانند پول لازم را بدهند تا پروژه پیش برود. طبیعتا در چنین شرایطی پروژه کش پیدا میکند و باعث میشود که اتمام آن عقب بیفتد. در مسئله تعاونی مسکن خانه موسیقی نیز همین اتفاق افتاد و کار کش پیدا کرد و به تحریمها و ناپایداری وحشتناک قیمتها برخورد کردیم و این پروژه با 30 درصد افزایش قیمت روبرو شد؛ که آن هم طبق قرارداد بود.
در قرارداد تعاونی مسکن، بندی وجود دارد که در آن آمده قیمت تمام شده هنگام تحویل محاسبه میشود. در قرارداد تمام تعاونیها، این بند وجود دارد. در آغاز کار قیمتی ارزیابی میشود ولی پیشبینی افزایش قیمت را هم میکنند. موقع تمام شدن کار نیز این افزایش قیمتها محاسبه خواهد شد.
در مورد تعاونی مسکن خانه موسیقی هم عنوان شد که 30 درصد افزایش قیمت نسبت به بر آورد اولیه وجود دارد و دوستان اعتراض کردند که ما این پول را نمیدهیم، چراکه ما قرارمان این بوده در فلان تاریخ کار پروژه با فلان قیمت تمام بشود. گفتیم این دیگر دست ما نبوده است. منتهی آنها میگفتند ما خوش حساب بودهایم و کاری به این ماجراها نداریم. ما گفتیم این پروژه فقط با پول شما تمام نمیشود و آنهایی که در هنگام اجرای پروژه، پول زمانبندی شده را دیرتر پرداخت کردهاند این پروژه را به تاخیر میاندازد. بعد گفتند چرا با اینهایی که دیرتر پول را پرداخت کردند مماشات شده است. گفتیم برای اخراج یک عضو تعاونی مسکن، حتما دادن سه تا اخطار لازم است؛ و ما به هر حال همین کارها را کردیم و با بحران اقتصادی و تحریمها در کل کشور مواجه شدیم.
دوستان در نهایت گفتند ما این اضافه پول 30 درصدی را نمیدهیم. ما هم مجبور بودیم این ماجرا را حل کنیم. در نهایت طبق قانون پس از اخطار اول، دوم، سوم میبایست از پروژه خارج میشدند که ما هم همین کار را کردیم. دوستان هم رفتند شکایت کردند.
کل داستان تعاونی مسکن خانه موسیقی در هشتگرد، در برآورد اولیه قرار بود متری 600 هزار تومان قیمت تمام شود که در پایان کار این مبلغ به متری 850 هزار تومان رسید. با این هزینه بهترین مصالحی که متفاوت با پروژههایی اطراف آنجابود ساخته شد. خانهای که با زمیناش متری 900 هزار تومان برای دوستان تمام میشود را چطور میشود فروخت و اختلاس کرد؟
سرانجام 15، 16 نفر از این دوستان تسویه نکردند و خانه را نگرفتند و به دنبال شکایت رفتند. بقیه واحدها هم به سایر اعضا تحویل داده شده است. اختلاف حسابشان در آن زمان حدود 7 ، 8 میلیون تومان بود. این واحدهایی که اعضای تعاونی تحویل نگرفتند به پیمانکاری داده شد که آنجا را ساخته بود تا این پروژه تمام بشود. بعدا پول اعضایی که شکایت کردند به صندوق دولت رفت و باید با قواعد و قانون قضایی بررسی شود تا ضرر و زیانشان عودت داده شود.
ما دنبال پیگیری نحوی جبران ضرر و زیان برگزار کنندگان کنسرت در ماجرای لغو کنسرتها هستیم. البته ضرر و زیان معنوی نیز در این مسئله وجود دارد که ما فعلا به دنبال پیگیری جنبه مادیاش هستیم.
ضرر و زیان لغو کنسرتها باید جبران شود
قانونی در بحث برگزاری برنامههایی مانند کنسرت وجود دارد که طبق آن اگر مجوزی برای اجرایی صادر شود و پس از آن هر نهاد یا سازمانی جلوی اجرای کنسرت را بگیرد فرد میتواند به سازمان بازرسی کل کشور شکایت کند و خسارت بگیرد. خانه موسیقی تا چه حد از این ابزار استفاده کرده است؟
من از چنین چیزی بیاطلاع هستم. ما به جد قضیه لغو کنسرتها را دنبال کردهایم. زمانی که آقای رئیسی دادستان کل کشور بودند جلسهای داشتیم و این ماجرا را، هم با مجموعه دولت و هم با قوه قضائیه پیگیری کردیم. هر کسی که جلوی کار قانونی را بگیرد یک وجهش با ضرر و زیان همراه است.
در سینما دولت مساله را حل کرده است؛ وقتی یک فیلم سینمایی تولید میشود و بعد اکران میشود اگر در زمان اکران، این فیلم به هر دلیلی پایین کشیده شود خسارت صاحبان اثر را میپردازند. بالاخره مکانیزمی برای این مسئله طراحی کردند تا چنین ماجراهایی در سینما حل شود و جلوی خسارت به اهالی هنر را بگیرند.
مجوز سند است و هنرمند براساس این سند هزینه میکند. در قضیه ملک نیز شما استعلام میگیرید، و وقتی ثبت به شما میگوید بلامانع است آنوقت شما هزینه میکنید؛ در این میان هر مشکلی پیش بیاید باید ثبت جوابگو باشد. حالا در وزارت ارشاد هم دولت دو وجه دارد، یک وجه حمایتی است و دیگری وجه نظارتی. در مسئله لغو کنسرتها باید مکانیزمی وجود داشته باشد که اگر لازم به تعامل با قوه قضائیه شد این کار را انجام دهد و این مساله حل شود.
در مورد قانونی که شما به آن اشاره کردید الان اشرافی ندارم و بعدا این موضوع را پیگیر میشویم؛ اما به هر صورت ما دنبال پیگیری نحوی جبران ضرر و زیان برگزارکنندگان کنسرت در ماجرای لغو کنسرتها هستیم. البته ضرر و زیان معنوی نیز در این مسئله وجود دارد که ما فعلا به دنبال پیگیری جنبه مادیاش هستیم.
در شهرستانها موسسات فرهنگی نحیف دارایی و توانش چقدر است؟ حال این موسسات میخواهند در حوزه هنر سرمایهگذاری کنند و درآمدی داشته باشند. وقتی جلوی برگزاری یک کنسرت را در شهرستانها را میگیرند در واقع سرمایهگذاری چنین موسساتی را ویران میکنند. سئوال ما این است که چه کسی باید پاسخ جبران خسارت لغو کنسرتها را بدهد؟
در دولت به جد دنبال حل این مسئله هستیم و دارند این ماجرا را پیگیری میکنند و امیدوارم به زودی تصمیمات جدید و جدی نیز در این زمینه گرفته شود.
در نهایت به این توافق با نیروی انتظامی رسیدهایم که از سالنهای زیر 300 نفره دیگر وجهی دریافت نکنند. این توافقی است که با سردار لطفی رئیس پلیس امنیت تهران بزرگ به آن رسیدهایم. اگر هنوز چنین مبلغی دریافت میشود دارند خلاف میکنند.
نیروی انتظامی از سالنهای زیر 300 نفره وجهی دریافت نمیکند
ماجرای دیگری که در این چند سال اخیر باب شده بحث هزینههایی است که اداره اماکن از گروهها و برگزارکنندگان کنسرتها میگیرند. خانه موسیقی بالاخره برای حل این مسئله که به شدت دارد به گروههای کوچک ضربه میزند، چه کرده است؟
این ماجرای دریافت پول از برگزارکنندگان کنسرت توسط اداره اماکن، برای اولین بار در تالار وزارت کشور باب شد؛ زمانی که آقای مرتضی طلایی رئیس نیروی انتظامی تهران بود؛ بعد از کنسرت "همنوا با بم" این اتفاق افتاد. فکر میکنم سال 84 بود. آقای طلایی میگفت سالن وزارت کشور از نظر موقعیت ترافیکی، در جایی قرار دارد که حجم ترافیک زیادی را به هم میریزد و ماموران راهنمایی و رانندگی تا پاسی از شب باید برای کنترل این وضعیت فعالیت کنند و بابت این فعالیت نیز به آنها اضافه کار پرداخت میشود. با این توجیه که البته اصلا توجیه درستی نبود از زمان آقای طلایی گرفتن پول توسط اداره اماکن از کنسرتگذاران باب شد.
زمانی که آقای مرتضی طلایی رئیس نیروی انتظامی تهران بود؛ میگفت سالن وزارت کشور از نظر موقعیت ترافیکی، در جایی قرار دارد که حجم ترافیک زیادی را به هم میریزد و ماموران راهنمایی و رانندگی تا پاسی از شب باید برای کنترل این وضعیت فعالیت کنند و بابت این فعالیت نیز به آنها اضافه کار پرداخت میشود. با این توجیه که البته اصلا توجیه درستی نبود از زمان آقای طلایی گرفتن پول توسط اداره اماکن از کنسرتگذاران باب شد.
آن زمان به صورت دستور شفاهی و نه با مصوبه این روال آغاز شد. آن موقع ما به این موضوع اعتراض کردیم و تخفیف گرفتیم. شبی 5 میلیون تومان برای تالار وزارت کشور پول میگرفتند که ما آن موقع صحبت کردیم و 1.5 میلیون تومان دادیم. ما تا امروز هیچ توجیهی برای این کار اداره اماکن نمیشناسیم.
نیروهای انتظامی یا ادارات و سازمانهای دولتی اجازه ندارند هیچ هزینهای را که مصوبهای درباره آن وجود ندارد دریافت کنند؛ در واقع چنین مسئلهای یک نوع اتفاق غیرقانونی محسوب میشود و تا آنجا که اطلاع دارم اداره اماکن برای دریافت پول از کنسرت گذاران مصوبهای ندارد. در این زمینه خانه موسیقی چه کار جدی صورت داده است؟
وقتی میگوییم گرفتن این پول توجیهی ندارد دقیقا منظورمان همین است. توجیه نیروی انتظامی این است که ما عواملمان باید اضافه کاری کنند. بارها من این مساله را با دوستان نیروی انتظامی مطرح کردهام. بخصوص راجع به دریافت هزینه از سالنهای کوچک توسط نیروی انتظامی ما با مشکلات جدی مواجه هستیم.
توجیه نیروی انتظامی این است که ما عواملمان باید اضافه کاری کنند. بارها من این مساله را با دوستان نیروی انتظامی مطرح کردهام. بخصوص راجع به دریافت هزینه از سالنهای کوچک توسط نیروی انتظامی ما با مشکلات جدی مواجه هستیم.
در نهایت به این توافق با نیروی انتظامی رسیدهایم که از سالنهای زیر 300 نفره دیگر وجهی دریافت نکنند. این توافقی است که با سردار لطفی رئیس پلیس امنیت تهران بزرگ به آن رسیدهایم. در واقع من در این زمینه نامهای رسمی نوشتم و ایشان هم پاراف کردند و اگر هنوز چنین مبلغی دریافت میشود دارند خلاف میکنند.
وقتی رقم گزافی از این جوانها برای برگزاری کنسرت گرفته میشود چه معنایی دارد؟ یعنی اینکه انجام ندهید. آیا واقعا ما که داعیه فرهنگی داریم و میگوییم جامعه باید فرهنگی بشود عملا هم جامعه را به سمت موسیقی درست سوق میدهیم؟
به مسئله دریافت پول توسط نیروی انتظامی به شدت معترضیم
اما این هزینه هنوز هم توسط نیروی انتظامی دریافت میشود؛ واکنش بعدی شما به عنوان مدیرعامل خانه موسیقی چیست؟
من در این باره هم نامه نوشتهام و هم اینکه اعتراض کردهام. ما به این مساله به شدت معترضیم به خاطر اینکه چنین هزینههایی باعث تعطیل شدن برنامههای فرهنگی میشود که اصلا جنبه تجاری ندارند. اجراهایی که در سالنهای زیر 300 نفره برگزار میشود صد در صد فرهنگی و هنری است و موسیقیهایی که در این مجموعهها اجرا میشود جنبه تجاری ندارند. در این سالنها معمولا موسیقی سنتی، تکنوازی، دونوازی و از این قبیل اجراها روی صحنه میرود. در موسیقی ایرانی یک عده جوان عاشق با هزار مشکل و مانع در سالنهایی مانند فرهنگسرای ارسباران، فرهنگسرای نیاوران، فرهنگسرای اندیشه و جاهای دیگر کار میکنند؛ وقتی رقم گزافی از این جوانها برای برگزاری کنسرت گرفته میشود چه معنایی دارد؟ یعنی اینکه انجام ندهید. آیا واقعا ما که داعیه فرهنگی داریم و میگوییم جامعه باید فرهنگی بشود عملا هم جامعه را به سمت موسیقی درست سوق میدهیم؟
ما باید گوش مردم را با موسیقیهای خوب آشتی بدهیم. خب، موسیقیهایی که در اینجا اجرا میشود موسیقی خوب ایرانی است و ما باید از اینها حمایت کنیم؛ از این رو به مسئله دریافت پول توسط نیروی انتظامی که باعث تعطیلی اینگونه برنامهها میشود به شدت معترضیم.
"شورای صیانت" تشکیل شده تا ملاحظات و مشکلات و مسائل هنرمندان موسیقی در دفتر موسیقی بررسی شود و خود موزیسینها به طور مستقیم با دیگر نهادها طرف نشوند.
موزیسینها مستقیما با نهادهای انتظامی و امنیتی کاری نخواهند داشت
طی چند سال اخیر وقتی هنرمندان برای گرفتن مجوز به اداره اماکن مراجعه میکردند با توجه به فضای کاری پرسنل نیروی انتظامی، گاها برخوردهایی صورت میگرفت که برای هنرمندان بسیار زننده محسوب میشد. شما گزارشی در این زمینه دارید؟
بله، ما گزارشهایی در این زمینه داریم و خود من شخصا این موضوع را بسیار پیگیری کردم. دفتر موسیقی نیز این ماجرا را پیگیری میکند و به یک نتایج خوبی نیز رسیده است. شورایی متشکل از نهادهای نظامی، امنیتی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل شده است. در واقع از این بعد هنرمند برای دریافت مجوز فقط با دفتر موسیقی وزارت ارشاد سر و کار دارد و دیگر هنرمند برای دریافت مجوز به نهادهای انتظامی یا امنیتی مراجعه نخواهد کرد.
"شورای صیانت" تشکیل شده تا ملاحظات و مشکلات و مسائل هنرمندان موسیقی در دفتر موسیقی بررسی شود و خود موزیسینها بهطور مستقیم با دیگر نهادها طرف نشوند.
سومین شرط دوستان این بود که اعضای هیئت مدیره حق ندارند در انتخابات کاندیدا شوند. این منش اصلا قانونی نیست و باید پرسید شما چه دموکراتیهایی هستید که میگویید رقیب من حق ندارد در انتخابات کاندیدا شود.
منتقدان برای برگزاری انتخابات خانه موسیقی سه شرط گذاشته بودند
اتفاقات و حاشیههای طی دو سال اخیر پیرامون جشنواره موسیقی فجر و انتخابات خانه موسیقی روی داد که با واکنشهای متفاوتی همراه بود. چند بیانیه توسط منتقدان منتشر شد و ماجراهایی پیش آمد که در نهایت، نمایندگان منتقدان با مشاور عالی آقای جنتی (وزیر وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) جلساتی را برگزار کردند تا به انتقادات مطرح شده رسیدگی شود. این کش و قوسها ادامه داشت تا اینکه به انتخابات خانه موسیقی رسیدیم. در نهایت قرار شد انتخابات خانه موسیقی با حضور سه ناظر برگزار شود؛ یک ناظر از طرف خانه موسیقی، یک ناظر از سوی منتقدان، و یک ناظر و نماینده "مرضیالطرفین" (مورد قبول هر دو طرف) از سوی وزارت ارشاد بر انتخابات نظارت داشته باشند. منتهی نماینده ارشاد که قرار بود مرضیالطرفین باشد بدون نظرخواهی از منتقدان درنظر گرفته شد و همین خلف وعده باعث شد تا بخشی از اهالی موسیقی در انتخابات خانه موسیقی شرکت نکنند. با توجه به توافقات صورت گرفته چرا به وعدهها عمل نشد؟
با توجه به اینکه مدتهاست از این مساله گذشته من خیلی تمایل ندارم دربارهاش صحبت کنم. همان موقع مفصلا چندین بار راجع به این مسائل صحبت کردم و توضیح دادم. ما وقتی میخواهیم وارد یک پروسه اجرایی بشویم باید به شکل قانونی وارد شویم. ما اگر تفکری را قبول نداریم و میخواهیم سازوکار جایی را تغییر بدهیم طبیعتا باید اول وارد پروسه انتخابات شویم. اینکه طرف مقابلمان را متهم کنیم دولتیاست و بگوییم اینها زیر چتر دولت هستند بعد اول از همه خودمان سراغ دولت برویم، تناقض دارد. چطور میشود ما خودمان سراغ دولت میرویم و میگوییم شما حق ما را از اینها بگیرید؟ این یک خطاست و برای اولین بار در این نهاد پای دولت به میان کشیده شد. در صورتی که در تمام این سالها ما با دولت در این زمینه کاری نداشتیم و دولت هم نباید به ما کار میداشت؛ چراکه ما یک نهاد مستقل هستیم و خودمان سازوکار داریم. در کدام یک از انتخابات خانه موسیقی وزارت ارشاد پرسیده بود شما چه کار میکنید؟
اگر در یک صنف کارگری انتخاباتی باشد اول یارگیری میکنند نه اینکه سراغ وزارت کار بروند و بگویند آقای وزارت کار ما اینها را قبول نداریم اگر مشکلی دارند ما میخواهیم بروند.
حالا در انتخابات خانه موسیقی ما برویم سراغ عالیترین مقام وزارت ارشاد که حق ما را از اینها بگیرد!؟ کلیگوییهایی درباره خلاف در اساسنامه شده بود که واقعا اینگونه نبود. کدام خلاف ثابت شد؟ خب اگر این مباحث مبنایی داشت ثابت میشد.
دوستان در جلساتشان با مسئولان ارشاد سه شرط تعیین کردند که در هیچ یک از جلسات من نبودم. شرط اولشان این بود: کسانی که قبلا میگفتند چرا مسئولان خانه موسیقی انتخابات برگزار نکردهاند حالا میگفتند اینها نباید انتخابات برگزار کنند! ما اسفندماه (سال 1394) را به عنوان زمان انتخابات اعلام کردیم؛ چرا در اردیبهشت 95 شروع به اعتراض کردند؟ مگر از قبل اعلام نکرده بودیم انتخابات را اواخر بهمن و اوایل اسفند برگزار میکنیم؟
بعد هم وزیر محترم ارشاد آقای دکتر جنتی نامهای به آقای مرادخانی نوشتند که در بحث انتخابات به خواست دوستان رفتار شود.
دومین شرطشان مربوط به تعیین ناظر بود که ما گفتیم حرفی نداریم هر ناظری را که میخواهید انتخاب کنید.
سومین شرط دوستان این بود که اعضای هیئت مدیره حق ندارند در انتخابات کاندیدا شوند. این منش اصلا قانونی نیست و باید پرسید شما چه دموکراتیهایی هستید که میگویید رقیب من حق ندارد در انتخابات کاندید شود.
من با شرط اول و دوم دوستان مشکل نداشتم اما در مورد شرط سومشان قانون چنین اجازهای را به کسی نمیدهد؛ این موضوع اصلا قانونی نیست.
در بحث تعیین ناظر هم گفتم نه ما حق نظارت داریم و نه شما؛ ناظر وزارت ارشاد است یعنی کسی نظارت قانونی و حقوقی بر ما دارد. حالا با تمام اینها ما گفتیم حرفی نداریم هر چند نفر ناظر میخواهند بیایند.
کار در هیئت مدیره مفتی است؛ حق الجلسهشان را من بگویم خندهتان میگیرد. برای هر جلسه یک صد هزار تومان میگیرند؛ حقوق ثابت هم ندارند. کانونها که دیگر هیچ چیز نمیگیرند. هیئت مدیره اصلیمان امسال چهارصد هزار تومان دستمزد میگیرند.
دستمزد هیئتمدیره اصلی خانه موسیقی 400هزار تومان است
خود شما در تعیین ناظر اعمال نظر نکردید؟
ما گفتیم هر کس میخواهد بیاید نظارت کند، ما مشکلی نداریم؛ ما کجا "انقلت" آوردیم؟ ما اصلا با نظارت چه کار داشتیم؟ هر کسی میخواست میتوانست بیاید نظارت کند. دوستان خبرنگار هم که خودشان آمدند و نحوی برگزاری انتخابات را از نزدیک دیدند؛ خلاصه داستان هم این شد که دوستان پای کار نبودند و نیامدند. متنهی باید عدم حضور توجیه شود. آنها مدام از انتخابات میگفتند؛ اما آخر سر چرا در انتخابات شرکت نکردند!؟
بعد در حالی که نیمی از کانونهای ما انتخاباتش برگزار شده بود تازه اطلاعیه تحریم میآید. به نظر شما این کار یعنی چه؟ اطلاعیه تحریم قبل از انتخابات باید بیاید. نصف انتخابات برگزار شده بعد من بیایم بگویم که تحریم کردیم؛ آیا این شدنی است؟
خودشان به ارشاد رفتند و گفتند شما نظارت کنید. ما که در وزارت ارشاد نقشی نداشتیم. منتهی نیمی از انتخابات برگزار شد بعد آمدند گفتند که ما این انتخابات را تحریم میکنیم. انتخابات برگزار شد و خبرنگاران هم از نزدیک شاهد آن بودند. در هیچ دورهای تا الان در خانه موسیقی هیچ شائبهای وجود نداشته است.
حالا ممکن است افرادی همیشه به انتخابات آمده باشند؛ خب اینها از قبل بودند و پای کار ایستادهاند و کس دیگری حاضر نمیشده بیاید. کار بسیار سختی است که شما اینجا مفتی کار کنید. کار در هیئت مدیره مفتی است؛ حق الجلسهشان را من بگویم خندهتان میگیرد. برای هر جلسه یک صد هزار تومان میگیرند؛ حقوق ثابت هم ندارند. کانونها که دیگر هیچ چیز نمیگیرند. هیئت مدیره اصلیمان امسال چهارصد هزار تومان دستمزد میگیرند. از این روست که میگویم کار داوطلبانه کردن و پای کار بودن سخت است. شما میتوانید عایدی نداشته باشید و از زندگیتان بزنید و بعد هم هر وقت صدایتان کردند کلاستان را تعطیل کنید تا در خدمت خانه موسیقی باشید؟
اگر کسی بهتر از من خانه موسیقی را بچرخاند یک ساعت مدیرعامل نمیمانم
شما قبل از انتخابات خانه موسیقی گفته بودید در انتخابات شرکت نمیکنید اما برخلاف گفته خودتان عمل کردید؟
واقعیت این است که عملا شرکت در انتخابات بر گردن من گذاشته شد. من به طور جدی تصمیمم این بود که بروم دنبال کار خودم. از نظر هنری آدم ناتوانی که نیستم. دیدم هر چه به من بدهند نمیارزد که کار کنم و بعد این همه حرف و حدیث پشتسرم باشد. گفتم ما در دورهای احساس دینی داشتیم که برایش تلاش کردیم؛ حالا میخواهیم برویم دنبال کار خودمان. من از نظر کلاس فکر نمیکنم که کسی به اندازه من سرش شلوغ باشد.
باور نمیکنید که بگویم مثلا 50 نفر از دوستان گفتند بیایم و در انتخابات هیئت مدیره باشم. کسانی هم که متقاضی مدیرعاملی خانه موسیقی بودند رزومهها را فرستادند؛ اما هیچکدامشان قابل اعتنا و قابل اعتماد نبودند. این بود که گفتند خواهش میکنیم شما به طور موقت هم که شده دوباره در این سمت باشید و بالاخره ما را مجاب کردند و گرنه اصلا این طور نبود که من در ذهنم باشد تا بیایم. الان هم اگر آدم شایسته و لایقی که بتواند اینجا را بهتر از من بچرخاند پیدا بشود من یک ساعت هم در این سمت نخواهم ماند و قطعا کمکش خواهم کرد.
واقعیت این است نگاهی که وجود دارد بعضی وقتها اصلا نگاه درست و منصفانهای نیست. در خانه موسیقی ما بعضی وقتها برای پرداخت هزینه جاریمان هم مشکل داریم. همه این سالها داشتیم عایدیمان را گفتم یا دویست تومان است یا صد تومان.
راجع به منافع اهل موسیقی با هیچ کس مماشات نداریم
در سال 1396 حقوق مدیرعامل خانه موسیقی سه میلیون تومان شده است؛ سال قبل نیز 2 میلیون و 700-800 هزار تومان بود.
حقوق مدیرعامل خانه موسیقی چقدر است؟
در سال 1396 حقوق مدیرعامل خانه موسیقی سه میلیون تومان شده است؛ سال قبل نیز 2 میلیون و 700-800 هزار تومان بود.
وقتی یک نهاد صنفی از شهرداری و وزارت ارشاد کمک میگیرد اگر مشکل صنفی با هر کدام از این نهادها برایش پیش بیاید نمیتواند واکنش محکم و مستقلی داشته باشد؛ به همین دلیل نمیتواند موضعگیری کند. این نقدی است که همواره به خانه موسیقی وجود داشته است.
اینها جزو وظایف ذاتی این نهادهاست و فقط بحث حمایتی از ما نیست؛ بلکه از خیلی موسسات دیگر نیز وظیفه دارند حمایت کنند.
برای مثال پری ملکی به همراه گروهاش قرار بود در در ایوان شمس کنسرتی را در جریان جشنواره موسیقی فجر سه سال قبل برگزار کند؛ گروه پری ملکی بارها در دولتهای مختلف چنین اجرایی را برگزار کرده بود اما به یکباره از طرف شهرداری جلوی اجرایشان را گرفتند و گفتند خود خانم ملکی به عنوان همخوان حق ندارد روی صحنه برود. انتظار میرفت در این مورد یا موارد دیگر خانه موسیقی مولضع قاطعی اتخاذ کند اما هرگز این اتفاق نیفتاد.
ما به کوچکترین لغو کنسرت هم واکنش رسانهای داشتیم. راجع به هیچ قضیهای نبوده که من به عنوان مدیرعامل خانه موسیقی یا خود سخنگو واکنش نشان ندهیم. ما راجع به منافع اهل موسیقی با هیچ کس مماشات نداریم.
دولت دهم اصلا هیچ گونه تعاملی با ما نداشتند و خانه موسیقی یک ریال هم از آنها نگرفت. در واقع میخواهم بگویم دور از شان موسیقی و اهالی موسیقی است که به خاطر چندرغاز نسبت به مسائل واکنش نشان ندهیم. ما آنجایی که احساس کنیم مثلا هر هفته یک جایی اتفاقی میافتد و اگر هر هفته راجع به آن صحبت کنیم قضیه لوث میشود جور دیگری عمل میکنیم.
امت شهیدپرور کجا گفتهاند یک کنسرت لغو شود؟
زمانی که کلاسهای موسیقی در فرهنگسراها لغو شد در یک نشست خبری از شما در این مورد سئوال شد و شما گفتید اگر تا دو هفته دیگر این مسئله حل نشود به سازمان فرهنگی هنری شهرداری خواهید رفت و در آنجا تحصن خواهید کرد. اما در عمل هرگز این اتفاق نیفتاد. این یکی از مواردی بود که اهالی موسیقی انتظار واکنش صریحی از سوی خانه موسیقی داشتند.
اتفاقا در آن مسئله تندترین موضعها را من گرفتم. برای اینکه طرف مقابل بدعهدی کرد؛ آنها قول دادند تا 2 هفته بعد کلاسهای موسیقی برقرار میشود ولی نشد. نامهای با امضای 50-60 نفر از اهالی موسیقی برای آقای قالیباف نوشتیم و خواستار حل این مسئله شدیم؛ در واپسین روزهای سال 93 آقای قالیباف گفت که این مسئله را حل میکنیم و در ایام عید واقعا ماجرا حل شد. من 5 ، 6 ماه روی این مساله کار کردم منتهی ما را بازی دادند. هی گفتند یک هفته دیگر، دو هفته دیگر کلاسها باز میشود ولی نشد. بعد گفتند کلاسها را میخواهیم با کیفیتتر برگزار کنیم ما هم گفتیم موافقیم؛ یک فهرست از اساتید تهیه شد که آنها تایید کردیم اما در نهایت کلاسها را باز نکردند تا اینکه آن نامه را به آقای قالیباف نوشتیم و ماجرا حل شد.
تفاوت در نگرش و انتخاب راههای رسیدن به هدف وجود دارد؛ من میگویم که شما اگر به این نتیجه میخواهید برسید راهش این است. ممکن است دوستان دیگر بگویند این راهش نیست و راهش تحصن است. ما تا جایی که میتوانیم به سمت حل مساله به صورت مسالمتآمیز حرکت میکنیم؛ اگر نشد، دیگر تحصن آخرین راه است. خیلی وقتها دیدهام از اول تندروی کردن نتیجه عکس داده است.
به هر حال مسئله کلاسهای موسیقی در فرهنگسراها حل شد؛ و در ادامه دنبال این هستیم که بحث تفکیک جنسیتی و اقدامات این چنینی بهطور کل حل شوند.
دادستان به چه استنادی کنسرت را لغو میکند؟ باید در این زمینه حتما استنادات حقوقی ارائه شود تا کسی بتواند کنسرتی را لغو کند. دادستان بدون ارائه مستندات حقوقی چنین حقی ندارد.
در زمینه لغو کنسرتها نیز برخی مواقع یک دادستان نامه میدهد تا کنسرتی را لغو کند. دادستان به چه استنادی کنسرت را لغو میکند؟ باید در این زمینه حتما استنادات حقوقی ارائه شود تا کسی بتواند کنسرتی را لغو کند. دادستان بدون ارائه مستندات حقوقی چنین حقی ندارد. بعد از لغو کنسرت شهر چناران مشهد توسط دادستان نامهای برای پیگیری مستندات دادستان این شهر نوشتیم و نتیجهاش به کاسته شدن از اینگونه لغو کنسرتها انجامید.
بعد از اینکه گفتیم استنادات دادستانها برای لغو کنسرت چیست؟ پاسخ دادند دلیلش مخالفت امت شهیدپرور است. به آنها گفتیم امت شهیدپرور کجا گفتهاند یک کنسرت لغو شود؟ اگر ما به شما نشان دهیم در یک کنسرت خانواده شهدا هم نشستهاند آن وقت چه میگویید؟
تا قبل از این نامه در بسیاری از نقاط کشور دادستانها جلوی کار را میگرفتند. بعد از اینکه گفتیم استنادات دادستانها برای لغو کنسرت چیست؟ پاسخ دادند دلیلش مخالفت امت شهیدپرور است. به آنها گفتیم امت شهیدپرور کجا گفتهاند یک کنسرت لغو شود؟ اگر ما به شما نشان دهیم در یک کنسرت خانواده شهدا هم نشستهاند آن وقت چه میگویید؟ اینها که استناد حقوقی نشد.
ضمن اینکه اعتراضمان را کردیم پیگیریهای لازم را نیز انجام دادیم. اگر ضرورت داشت برای حل چنین ماجراهایی تحصن هم میکردیم.
این تغییرات میتوانست یک شروع خوب برای جشنواره فجر باشد
جشنواره موسیقی فجر همواره با مجموعهای از نکات مثبت و منفی همراه بوده است؛ وقتی دو سال قبل شما به عنوان مدیر این جشنواره انتخاب شدید تصمیم گرفتید در کلیت این جشنواره بازنگری کنید و تغییرات اساسی انجام بدهید. این بازنگری دو مسئله چالش بر انگیز در پی داشت. اول اینکه مشخص نشد چه اشخاصی این بازنگری را انجام میدهند؛ و دوم اینکه هیچ ضمانتی به وجود نیامد تا در دورههای بعد نیز هر تیمی که جشنواره را در دست گرفت باز هم مثل شما دست به تغییرات اساسی در جشنواره نزنند.
بازنگری دو وجه دارد؛ وجه اول بازنگری به نگاه اجمالی دلسوزان جامعه موسیقی و پیشکسوتان نسبت به مجموعه جشنواره بازمیگردد که بدیهی و روشن است. یعنی اینکه جشنواره موسیقی فجر جایگاه واقعی هنریاش را به دست نیاورده است. این بازنگری به این است که ما چه کار کنیم تا جشنواره اعتبار پیدا کند و جدیتر گرفته شود. وجه دوم این است که ما سازوکار اساسنامهای جشنواره را چطور پیش ببریم. این وجه کارما نیست و به خود وزارت ارشاد و دفتر موسیقی که صاحب جشنواره هستند مربوط میشود.
من از سال 66 که سومین دوره جشنواره موسیقی فجر برگزار میشد در کنار جشنواره بودم. در تمام این سالها یا عضو شورا سیاستگذاری جشنواره بودم یا در بخشهای دیگر حضور داشتم. دهه شصت چون مردم قدرت انتخابی نداشتند و موسیقی صحنهای وجود نداشت، طبیعتا تنها اتفاق صحنهای، جشنواره موسیقی فجر بود. از این رو جسته و گریخته اتفاقاتی در دهه فجر میافتاد. خب، چنین جشنوارهای طبیعتا رونقی داشت و مردم از در و دیوار بالا میرفتند. ممکن بود شب بیایند بخوابند نوبت بگیرند. گروههای فعال آن روزها زیاد نبودند. در بخش بینالملل هم اتفاقاتی افتاد.
یواش یواش در دهه هفتاد اجراهای کنسرت راه افتاد و مردم انتخابهای دیگری هم پیدا کردند. در نیمه دوم دهه هفتاد موسیقی پاپ هم مرسوم شد و مردم مجبور نبودند که فقط موسیقی سنتی گوش کنند. طبیعتا هر چه این فضا بازتر شد جشنواره کمرونقتر و کم فروغتر شد. حالا با توجه به اینکه این جشنواره مهمترین و جدیترین اتفاق جشنواره ایران است که مورد تایید صد در صد حاکمیت است ما چرا نباید از آن بهرهبرداری لازم را بکنیم؟ چرا نباید از این ظرفیت استفاده کنیم؟ برای این کار من با دوستان موسیقیدان و با مسئولان هم صحبت کردم. البته شاید ممکن نباشد از همه آدمهایی که فکر و ایده و نظر دارند از همهشان نظر بخواهیم که چه کار کنیم تا جشنواره روند بهتری پیدا کند و یک فستیوال جدی بینالمللی شود. من فکری داشتم که گفتند خیلی خب شما بیاید و این کار را انجام بدهید. من که آمدم گفتند یک مقدار این ویترین را که همان جشنواره موسیقی فجر است خوشگلترش کنیم؛ همچنین کمی جدول را پر و پیمانترش کنیم. این چیزهای اجمالی بود که به ذهن من میرسید. البته این کارها صد در صد ما را به آن هدفی که داشتیم نمیرساند. ولی میتوانست یک شروع باشد.
"کار و اندیشه" میخواست صفر تا صد سود و زیان جشنواره را برعهده بگیرد
شما به عنوان مدیر جشنواره این اختیار را پیدا کردید که تغییراتی در جشنواره بدهید؛ اما بحث اینجاست آن سه نفری که طرح کلی جشنواره را تغییر دادند به غیر از شما نام دو نفر دیگر به عنوان طراحان جشنواره برده نشد. به هر حال وقتی طرحی در جشنوارهای دولتی به اجرا درمیآید میبایست هم طراحان و هم خود طرح به طور رسمی معرفی شوند تا اگر طرح موفقی بود به نام آنها نوشته شود و اگر طرح بدی بود هزینههایش به پای طراحان نوشته شود. ولی شما اینکار را نکردید و باعث شکل گرفتن حاشیهها و گمانهزنیهایی در این زمینه شدید.
وقتی ما وارد بحث برگزاری جشنواره موسیقی فجر شدیم شورای مشاورینی داشتیم که در برگزاری فسیتوال تهران هم به خانه موسیقی کمک کرده بودند. اعضای این شورا را همایون شجریان، تهمورث پورناظری، سهراب پورناظری و علیرضا قربانی تشکیل میدادند. طبیعتا چون فستیوال تهران را با مشورت آنها انجام دادیم اینجا هم از همین دوستان به عنوان مشاور مشورت گرفتیم و من از آنها درخواست کمک کردم.
ضمن اینکه قرار بود یک مجموعه خصوصی بیاید و در برگزاری جشنواره سرمایهگذاری و هزینه کند. این مجموعه خصوصی اسمش "کار و اندیشه" بود. طبیعتا حلقه ارتباطیاش آقای تهمورث پورناظری بودند. ایشان گفتند این مجموعه آمادگی دارد کل هزینههای جشنواره موسیقی فجر را صفر تا صد بپردازد و سود و زیان هم متعلق به خودش باشد. اما بعد حرف و حدیثهایی پیش آمد که میگفتند پشت پرده این داستان چیست. همه ورودی و خروجی جشنواره معلوم است و در چنین جشنوارهای که 20 میلیارد تومان پول نمیآید. در جشنواره باید بلیتها فروخته شود علاوه بر آن مبلغی هم از سوی دولت اختصاص داده میشود.
کل بلیتها جشنواره را هم که میفروختیم چیزی حدود 3میلیارد و 200 ، 300 میلیون تومان میشد. یک رقم دولتی هم بود که آقای مرادخانی گفت ما یک میلیارد بیشتر برای برگزاری جشنواره موسیقی فجر به شما پول نمیدهیم. با این تفاسیر کل مبلغی که وجود داشت چقدر میشد؟ در این شرایط یک مجموعه خصوصی میآید و میگوید ما تمام هزینههای جشنواره را میدهیم؛ اگر خرجش درآمد که بهتر، اما اگر در نیامد هم ما مشکلی نداریم. با این وجود ما باید چه کار میکردیم؟ آیا نباید استقبال میکردیم.
چرا نباید 4-5 ماه زودتر جدول اجراهای جشنواره را اعلام کنیم
چرا دوستانی که صاحب طرح بودند هیچ وقت اسمشان به عنوان طراح برده نشد و حکمی هم برای اینکار دریافت نکردند؟
ما شورای سیاستگذاری داشتیم و فرقی در کل ماجرا نمیکرد. ما بحثمان این است که کلیت کارمان عیان است؛ و این بردن اسم چه اهمیتی دارد. ممکن من با اهالی موسیقی مشورت کنم و با آن آدمها شور کنم یا بخشی از این آدمها را به کار بگیرم. اینها زیرمجموعه من تعریف میشوند؛ اما اینکه ما بیایم این ماجرا را خیلی سری معرفی کنیم درست نیست. کلیت جشنواره موسیقی فجر همین بود که برای شما گفتم.
خود شما باعث درست شدن حاشیه شدید، به این دلیل بسیاری از حرفها را آن موقع نگفتید؛ مثلا آقای جلال مشفق که هم در کلیت و هم در جزئیات جشنواره بسیار تاثیرگذار بود هیچ وقت نگفتید نقش اصلیاش چیست و با چه حکم و چه سمتی در تصمیمگیریها نقش دارد؟ وقتی اسمها عنوان نمیشود و افرادی حضور فیزیکی دارند قاعدتا حاشیههایی به وجود میآید.
اعلام کردن اسامی بدتر حاشیه ایجاد میکند و معمولا عدهای می گویند چرا این افراد انتخاب شدند؟ ما حدود 2 ، 3 ماه وقتمان سر این داستان سادهای که به شما گفتم "این باشد یا نباشد" گرفته شد. من مایل نبودم بنشینم و این ماجرا را خبری کنم. سر همین مجموعهای که میخواست سرمایهگذاری کند آیا بیاید یا نیاید دو سه ماه وقتمان گرفته شد؛ اگر پذیرفته شده بود ما دو سه ماه زودتر همه چیز را اعلام میکردیم. بعد قرار شد از کلیت این طرح استفاده نکنیم ولی بخشی از طرح را میتوانیم اجرا کنیم؛ به همین خاطر از بخشی از ظرفیتهای آنها استفاده کردیم.
اگر من نیامدم این ماجراها را رسانهای کنم به خاطر این کش و قوسها بود. من به یقین نرسیده بودم. اگر میآمدم مینشستم مقابل شما و به صفر تا صد سئوال ها جواب میدادم بعد این وسط تغییراتی اتفاق می افتاد چه میشد؟ حرف و حدیثهایی درباره سریترین جشنواره و این جور چیزها هم مدام مطرح میشد. من واقعا به سر خودم میزدم که چارچوب کار خودم را ببندم و ببینم در این چارچوب چه کاره هستم.
نگاه من الان هم همین است. من میگویم که ما اگر میتوانیم چرا نباید 5 ، 4 ماه زودتر همین جدول را اعلام کنیم و بلیت فروشیمان شروع شود؟ چرا باید در دو هفته بلیت فروشی انجام شود؟
به طور معمول در تمام دوره های جشنواره موسیقی فجر از همان ابتدای برنامهریزی اجرای گروهها و موزیسینها، از نهادهای امنیتی استعلام گرفته میشود و پس از تایید آنها جدول برنامهها بسته میشود؛ به همین دلیل هیچ گاه در جشنواره فجر تا دورهای که شما برگزار کردید شاهد لغو اجراها نبودیم. اما در مورد اجرای کاوه یغمایی این اتفاق نیافتاده بود در کمال تعجب این اجرا لغو شد و دلیلش را چیز دیگری عنوان کردند. در مورد اجرای مجید درخشانی به خود این هنرمند عنوان شده بود که دیگر مشکل اجرای صحنهای نخواهد داشت اما در نهایت اینگونه نشد. این استعلامها از نهادهای امنیتی گرفته شده بود یا نه؟
این کارها راه دارد و ما باید سه ماه قبل از آغاز جشنواره همه چیزمان معلوم شده باشد. در همین دورهای که پشت سر گذاشتیم من با همه مراکز و مراجع صحبت کردم بعد کارها را پیش بردیم.
هنوز پس از دو سال بسیاری از اهالی موسیقی درباره بارانا ابهام دارند. تابستان دو سال قبل تیمی از بارانا با رهبر وقت ارکستر سمفونیک تهران یعنی علی رهبری تماس میگیرند و بعد جلسهای در دفتری واقع در ولنجک با حضور خود شما و علی رهبری فرد دیگری برگزار میشود. آقای رهبری در مورد آن جلسه میگفت طرحی برای تبلیغات یک ساله ارکستر ارئه شد و برای اجرایی شدنش 500 میلیون تومان مطالبه کردند. همین موسسه بعدها در جشنواره دو سال قبل وارد شد. چند ماه قبل نیز جسته و گریخته حرف و حدیثهایی درباره انجام داوریهای جشنواره موسیقی فجر در این موسسه به گوش میرسید.
داوری ما یا در طبقه پایین موسسه توسعه هنرهای معاصر بود یا در طبقه چهارم معاونت هنری انجام میشد. در دوره اخیر هم کل داوری ها در ساختمان معاونت توسعه که در کنار ساختمان معاونت امور هنری ارشاد است، انجام شد.
قرار بود مجموعه "کار و اندیشه" پیشنهاد برگزاری بخشهای جشنواره موسیقی فجر را بدهد و طرحی هم در این زمینه داشتند. در این طرح از نوسازی سایت خانه موسیقی و سایت جشنواره گرفته تا بحثهای چاپ و گرافیک و هزینه ویدئوها در آن گنجانده شده بود.
ما هر چیزی که حساب میکردیم چیزی برایش میماند. کلیتمان معلوم بود؛ خروجیمان هم مشخص بود. کلیت این کار کمکی بود که به اضافه فروش بلیتهای جشنواره جمعا به 4 میلیارد تومان میرسید. البته اگر خوشبینانه بلیتها فروش میرفت 2 میلیارد و 200 میلیون تومان درآمد ایجاد می شد. طبیعتا "کار و اندیشه" میبایست یک چیزی از جیبش میگذاشت و به خاطر همین بود که میگفتیم ابهام این مشارکت کجاست؟ به این دلیل مخالفتهایی شد و بعدا گفتند که بخشی از طرح را انجام میدهیم. با توجه به طرحی که دوستان داشتند ما بخش هایی را به آنها واگذار کرده بودیم.
گزارش مالی که با تاخیر زیاد از جشنواره موسیقی فجر ارائه کردید شاید به لحاظ سیسیتم بازرسی و تطبیق اسناد مشکلی نداشته باشد ولی رقم قراردادها سوال برانگیز است. مثلا یک گروه فیلمبرداری در دوره قبل همان جشنواره، تمام اجراهای جشنواره را با دستمزدی زیر 30 میلیون تومان فیلمبرداری و تدوین کرد. این در حالی بود که در دوره مدیریت شما یک گروه فیلمبرداری برای تصویربرداری از 8 اجرا چنین دستمزدی دریافت کرد. نظیر این اتفاقات در بخشهای دیگر و به خصوص در ماجرا دستمزد موزیسینها نیز اتفاق افتاد.
بحث فیلمبرداری به ما ارتباطی نداشت. و در بقیه مسائل ماجرا این بود که وقتی قرار شد جشنواره را با هزینه خودش جلو ببریم ما آمدیم قرارداد تمام گروهها را براساس بلیتفروشیشان بستیم. طبیعتا کسی که در تالار وحدت اجرا داشت با کسی که در برج میلاد کنسرت میداد مقدار فروششان فرق میکرد. ماجرایی درباره دستمزد گروهی عنوان شده بود که در تالار وحدت برنامه داشتند. من اسم این گروه و سرپرستش که به دستمزدش اعتراض کرده بود نمیآورم؛ اما این توضیح را میدهم که گروه یک دستمزد و خواننده نیز یک دستمزد جداگانه از ما دریافت کردند که مجموع هر دو دستمزد 40 میلیون شد. این در حالی است که دستمزد کسی که در برج میلاد با ظرفیت دو برابر کنسرت میدهد باید دو برابر 80 میلیون بشود. مثلا در مورد آقای سهراب پورناظری که مورد اعتراض برخی قرار گرفت هم خودش بوده و هم آقای "آنتونیو ری" حضور داشته است.
فروش بلیت این اجرا 78 میلیون تومان میشد. ضمن اینکه آقای سهراب پورناظری دو تا اجرا داشته و در اختتامیه هم اجرا کرد که پول نگرفت. یعنی این بابت دو اجرا است. اینها را هیچکس لحاظ نمیکند فقط میگویند پول گرفتند رفتند. اگر پول دیگری گرفتهاند به من بگویید.
چندی قبل عده ای از موزیسینها، پیشنویس اساسنامه جشنواره موسیقی فجر را تهیه کردهاند. اگر این اساسنامه تصویب شود و روال دیگری برای آن در نظر گرفته شود شما چه واکنشی نشان خواهید داد؟
ما تابع قانون هستیم. جشنواره باید تغییر پیدا کند و متحول و اصلاح شود. هر کاری برای بهتر شدن جشنواره به مشارکت بیشتر اهالی موسیقی کمک میکند و به نفع اهالی موسیقی است. این کار نیاز به مشارکت اهالی موسیقی دارد. اگر اهالی موسیقی این جشنواره را متعلق به خودشان ندانند این کار درست نخواهد شد. ابدا ماجرا من نیستم ماجرا سازوکار است. سازمانی باید برای این کار درست شود. هر اتفاقی که به این ماجرا کمک میکند حتمابه نفع خانه موسیقی هم هست. هر تصمیمی که مصوب و قانون بشود ما تابع آن هستیم. هر چیزی که قانونمند بشود و این دغدغهها را تامین بکند حتما خوب است.
من موافق شفافسازی هستم و سعی میکنم کاری کنم موزیسینها احساس کنند این مجموعه متعلق به خودشان است تا بیایند و مشارکت بیشتری انجام بدهند. دنبال این هستم که همه دلسوزان این عرصه بدون هیچ گونه خط کشی وارد این کار شوند. از هر گونه ایده و نظری حتما استقبال میکنیم تا این جشنواره به سمت بهتر شدن به سمت تعالی بیاید. سازوکار ما روشن است و به اندازه کافی ناظر داریم. نهادهای نظارتی هستند و پارسال اگر قراردادها، حقوق شخصی افراد نبود آنها را منتشر میکردیم؛ البته هر کسی هر چقدر گرفته میتواند خودش اعلام کند.
دو خبر از برج آزادی
کالیبر کنسرت می دهد/ برنامه های ویژه تندر
دو گروه موسیقایی تازه ترین کنسرت های خود را تیرماه سال جاری در مجموعه فرهنگی هنری برج آزادی برگزار می کنند.
به گزارش خبرگزاری مهر، کنسرت گروه موسیقی «کالیبر» به سرپرستی حمید صالح ساعت ۲۱ روز هشتم تیرماه در سالن اصلی مجموعه برج آزادی برگزار می شود.
گروه کالیبر حدود ۲ سال است که به صورت رسمی فعالیت می کند و قرار است تیر ماه امسال با اجرای قطعاتی که تاکنون در کنسرت های دیگر نواخته نشده برای دومین بار روی صحنه برود.
Lamb of god ،Metallica ،All that remains و As I lay dying برخی از قطعاتی است که در این اجرا بازنوازی خواهند شد، اجرای ساخته های گروه در سبک متال کُر از دیگر برنامه های کالیبر برای اجرای پیش روی آنها است.
حمید صالح سرپرست و نوازنده گیتار الکتریک، میلاد سرآبادانی نوازنده گیتار الکتریک، میثم رحمانی نوازنده گیتار باس و آرتا ایجادی مقصودی نوازنده درامز اعضای گروه کالیبر را تشکیل می دهند.
برنامه های ویژه «تندر» در برج آزادی
کنسرت گروه «تندر» به سرپرستی اردوان انزابی پور، ساعت ۲۱ چهارشنبه چهاردهم تیرماه در سالن اصلی مجموعه فرهنگی هنری برج آزادی برگزار می شود.
این گروه فعالیت خود را از سال ۸۹ آغاز کرده و در طول این مدت بارها در داخل و خارج از کشور روی صحنه رفته که با اقبال خوبی نیز در میان علاقه مندان به سبک راک روبرو گشته است.
محمد برزیده نوازنده گیتار الکتریک، بیتا صادقی نوازنده گیتار، آیدین انزابی پور نوازنده درامز و کاوه وزیری نوازنده گیتار باس اعضای گروه اجرایی کنسرت را تشکیل می دهند.
با وجود وعدههای قبلی
صدایی از ارکستر سمفونیک صدا و سیما بهگوش نمیرسد/ ۲ سال سکوت
در حالیکه از رونمایی ساختار جدید ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما بیش از ۲ سال میگذرد، اما هنوز برنامه مشخص و مدونی از سوی این مجموعه به مخاطبان ارائه نشده است.
به گزارش خبرنگار مهر، ساختار جدید ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نهم اردیبهشت ماه سال ۹۴ با حضور محمد سرافراز رییس سابق رسانه ملی رسما رونمایی شد. در آن برنامه اعضای ارکستر سمفونیک رسانه ملی متشکل از ۸۵ نوازنده و ۴۰ نفر گروه کر به رهبری نادر مرتضی پور ضمن اجرای سرود ملی جمهوری اسلامی ایران، سمفونی «خلیج فارس»، سرود «همدلی و همزبانی» به خوانندگی محمد عبدالحسینی و سرود «فصل همدلی» به خوانندگی ستار سهرابی را به طور زنده اجرا کردند.
محمد سرافراز پس از شرکت در مراسم رونمایی از ساختار جدید ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما در بخشی از سخنان خود در جمع خبرنگاران گفت: «در این روز مبارک، ما در واقع شاهد احیای ارکستر سمفونیک سازمان بعد از سالها و به شکل رسمی بودیم و این ارکستر سمفونیک در آینده به شکل گستردهتر به اجرا میپردازد.»
این ساختار جدیدی که رییس سابق رسانه ملی از آن سخن می گفت حتی تا چند ماه بعد از این برنامه نیز خروجی مشخصی نداشت و اهالی موسیقی و رسانه عملا از نحوه فعالیت های این مجموعه خبر رسمی دریافت نکردنداما این ساختار جدیدی که رییس سابق رسانه ملی از آن سخن می گفت حتی تا چند ماه بعد از این برنامه نیز خروجی مشخصی نداشت و اهالی موسیقی و رسانه عملا از نحوه فعالیت های این مجموعه قدیمی و پرستاره موسیقی ایران خبر رسمی دریافت نکردند. البته روز چهارشنبه ششم آبان ماه نادر مرتضی پور رهبر وقت ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما که چندی بعد بی سروصدا از این مجموعه خداحافظی کرد در گفتگو با خبرنگار مهر با تاکید بر اینکه فعالیت های ارکستر سمفونیک صدا و سیما تعطیل نشده است، توضیح داد: «برنامه ریزی برای ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما کار دشواری است و نیازمند هماهنگی های فراوانی در کلیت ماجراست به همین دلیل هنوز نمی توانم برنامه دقیقی را برای برنامه های پیش روی ارکستر اعلام کنم. به طور حتم فعالیت های ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما تعطیل نشده است و ما بعد از ایام سوگواری محرم و صفر جزییات بیشتری از برنامه ها را در اختیار مخاطبان قرار می دهیم. البته طی این مدت هم مدیران ارشد مرکز موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما سیاستگذاری های اصلی ارکستر سمفونیک رسانه ملی را تبیین می کنند که بعد از نهایی شدن قطعا فعالیت های ما نیز شکل جدی تری به خود خواهد گرفت.»
اگرچه در ۲۳ دی ماه همان سال و بعد از خروج نادر مرتضی پور کهنه کار، سهراب کاشف موزیسین و آهنگساز جوان و تحصیلکرده کشورمان به طور غیر رسمی به عنوان رهبر جدید ارکستر سمفونیک صدا و سیما در رسانه ها معرفی شد اما باز هم این مجموعه با سابقه موسیقایی که طی سالیان گذشته با زنده یاد محمد بیگلری پور توفیقات زیادی را در عرصه اجراهای زنده به دست آورده بود در محاق بی خبری ماند و این بی خبری همچنان ادامه دارد. البته در همین مدت در برخی از گزارش ها و برنامه های سیاسی با حضور مقامات عالی رتبه کشور که از سوی رسانه ملی پخش می شد هر از چندگاهی تصویری از ارکستر نوازندگان که به نظر می آمد شاکله اصلی آن از اعضای ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما هستند به چشم می خورد، اما این مساله جنبه رسمی تر و بیرونی تری به خود نگرفت.
یکی از نکات جالب توجهی که در عرصه فعالیت های ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما دیده می شود تاکید همه مدیران سازمان بر استمرار فعالیت های این مجموعه در حوزه ارائه موسیقی فاخر و ملی است؛ موضوعی که در حد گفته ها مانده و فعلا خروجی مشخصی ندارد. گواه این ادعا صحبت های یک سال گذشته محمدباقر معلم مدیر دفتر موسیقی و سرود سازمان صدا و سیماست که در پاسخ به خبرنگار مهر مبنی بر اینکه چه آثار شاخصی از مجموعه ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما منتشر می شود، گفت: «ارکستر سمفونیک اساسا نماد توسعه یافتگی در هر کشوری است. تا چند سال پیش جمهوری اسلامی ایران جزو معدود کشورها در حوزه آسیا بود که ارکستر سمفونیک داشت. ما در کشور چندین ارکستر داشته ایم که به شکل فصلی و موسمی کار می کرده اند و بعضی از آنها تعطیل شده اند اما ارکستر سازمان صداوسیما پیوسته فعالیت داشته است و البته این مساله از برکت گفتار رهبر انقلاب اسلامی است که راه اندازی این ارکستر به دیدار تاریخی معظم له از این رسانه باز می گردد و توصیه ایشان برکتی داشت که همچنان برای نظام سرمایه ای به حساب می آید. ارکستر سمفونیک یکی از بخش ها و اجزای دفتر موسیقی است که طبیعتا توسط آن قطعات عالیتری نوشته و اجرا می شود و شاید برای چنین قطعه ای ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر طی چندین ماه تمرین می کنند. تجلی ارکستر سمفونیک در سال خواه ناخواه بیش از یک تا دو بار نیست که برای همین خروجی هم تمام طول سال تدارک دیده شده است. مثل المپیک که هر چهار سال یک بار انجام می شود اما یک ورزشکار تمام این چهار سال را زحمت می کشد تا بتواند به نتیجه برسد. ارکستر سمفونیک هم خدا را شکر در شرایط فعلی به بهترین شکل در حال فعالیت است و برنامه های متعددی برای آن چیده شده و حتی مذاکراتی هم صورت گرفته است که برای بیرون از سازمان نیز اجرا داشته باشد. در بخش درون سازمانی هم برنامه ای دارد که برای هفته دفاع مقدس در حال تدارک است و ما امیدواریم به این هفته برسد.»
به هر ترتیب نمی توان از نقش غیر قابل انکار ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما در سالیان گذشته به ویژه در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به راحتی عبور کرد. کما اینکه زندهیاد محمد بیگلری پور در زمان حیات خود خدمات بسیار ارزشمند و قابل توجهی را در عرصه تولیدات به اصلاح فاخر و ملی موسیقایی انجام داد که در ادامه با حضور هنرمندان بزرگی چون نادر مرتضی پور و سهراب کاشف جوان می تواند محل خوبی برای یک رقابت سالم و سازنده با مجموعه ارکسترهای دولتی و دیگر ارکسترهای موفق کشورمان در تولید آثار موسیقایی ارزشمند باشد.
اما هنوز این سوال مهم و اساسی در میان است که چرا با گذشت دوسال از رونمایی ساختار جدید این ارکستر و تاکید زیاد مدیران رسانه ملی مبنی بر استمرار فعالیت ها و تولید کار حتی در بیرون از مجموعه صدا و سیما و شاید هم تولید کارهای مختلف در درون این مجموعه توسط ارکستر صدا و سیما برای مناسبت های مختلف، اما مدیران مربوطه این مجموعه که شاید هم در درون سازمان فعالیت های خوبی دارند، نسبت به رسانه ای شدن فعالیت ها اقدامی نمی کنند و اساسا مایل به انتشار اخباری در این زمینه نیستند.
به هر حال وقت آن رسیده مدیران رسانه ملی به ویژه دفتر موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما حداقل در این دوساله که خروجی مشخصی از فعالیت های ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما به بیرون از سازمان راه نیافته گزارش جامع و کاملی را از این مجموعه به رسانه ها ارائه دهند؛ مجموعه ای که سرنوشت آن نباید به سرنوشت پروژه های ناتمام یا نیمه تمام یا بی خبری چون «سند موسیقی ملی» کشور دچار شود.
ضمن برنامهریزی برای کنسرت
کیان پورتراب تکآهنگ منتشر میکند/ در تکاپوی تدوین آلبوم جدید
آهنگساز و نوازنده موسیقی در تشریح تازه ترین فعالیت های موسیقایی خود از انتشار چند تک آهنگ و کار روی آلبوم مستقل خود طی ماه های آینده خبر داد.
کیان پورتراب نوازنده و آهنگساز درباره انتشار تک آهنگهای جدیدش به خبرنگار مهر بیان کرد: فعلا برنامه ای برای اجرای زنده ندارم اما به زودی تعدادی از تک آهنگ هایی را که از قبل آماده کرده بودم به تناوب در تاریخ های مشخص منتشر می کنم. البته بعد از انتشار این تک آهنگ ها بنا دارم کار روی آلبوم را آغاز کرده و بعد از انجام مراحل نهایی و صدور مجوز از دفتر موسیقی وزارت ارشاد آن را در بازار موسیقی منتشر کنم.
وی ادامه داد: بعد از انتشار آلبوم برنامه ریزی ها برای برگزاری کنسرت نیز آغاز می شود و ما تصمیم داریم شرایطی را برای اجراهای زنده فراهم کنیم که مخاطبان بتوانند شاهد اجراهای متفاوتی از ما باشند. به هر روی آنچه که در مسیر جدید کاری برای آثارم در نظر گرفتم تلاش برای ورد به یک فضای مدرن با استفاده از سازهای الکترونیک و سازهای آکوستیک است که مقداری به فضای موسیقی پاپ نزدیک تر است و می تواند برای علاقه مندان موسیقی تلفیقی مورد توجه قرار گیرد.
این خواننده و آهنگساز در پاسخ به اینکه چرا در برگزاری اجراهای زندهاش فاصله وجود دارد، بیان کرد: همان طور که اهالی موسیقی می دانند برای برگزاری کنسرت ها نیازمند فراهم آمدن همه امکانات هستیم که مقداری زمان بر است. ضمن اینکه بعد از اجرای برنامه ای که در جشنواره موسیقی فجر داشتیم وقفه هایی ایجاد شد که مقداری کار را کند کرد اما به طور حتم با پایان گرفتن دور اول فعالیت های کاری ما که متمرکز بر انتشار تک آهنگ ها و آلبوم است اجراهای زنده نیز آغاز می شود.
پورتراب در پایان درباره زمان انتشار تازه ترین تک آهنگ خود گفت: طبق برنامه ریزی هایی که انجام گرفته تازه ترین تک آهنگ ما تا سه هفته آینده در فضای مجازی منتشر می شود.
کیان پورتراب در سی و دومین جشنواره موسیقی فجر به همراه آرش ملاکریمی کنسرتی را در بخش موسیقی تلفیقی برگزار کردند که پروژه ای بر پایه موسیقی الکترونیک بود و سعی داشت با ترکیب صداهای الکترونیک و مدرن با آواها و کلام فارسی، تجربه تلفیقی متفاوتی از این سبک موسیقی را رقم بزند.
دوم تیر در خانه هنرمندان
پویان آزاده کارگاه روش تدریس پیانو برگزار میکند
دومین کارگاه روش تدریس پیانو توسط دکتر پویان آزاده، ۲ تیر ماه در خانه هنرمندان برگزار میشود.
به گزارش خبرگزاری فارس، دومین کارگاه روش تدریس پیانو (پداگوژی پیانو) توسط دکتر پویان آزاده روز جمعه، 2 تیرماه ساعت 17، در سالن استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان برگزار می شود. این برنامه نخستین سمینار پیانو در موضوع روش تدریس پیانو است و همراه با توضیحات مربوط به نحوه آموزش ساز پیانو قطعاتی برای نمونه با ساز پیانو اجرا می شود.
پویان آزاده دارای دکترای آموزش پیانو از دانشگاه مارتین لوتر آلمان،عضو هیت علمی دانشگاه هنر و موسس نخستین مرکز تخصصی پیانو, انستیتوی پیانو پویان است. شرکت کنندگان برای ثبت نام تا تاریخ چهارشنبه 31 خرداد ماه مدارک خود از جمله کپی کارت ملی و یک قطعه عکس را به خانه موسیقی واقع در خیابان فاطمی غربی، نرسیده به خیابان جمالزاده، پلاک 270 تحویل دهند.
ثبت نام برای اعضای خانه موسیقی با ارائه کارت عضویت با تخفیف ویژه همراه است، همچنین برای شرکت کنندگان از سوی کانون مدرسان گواهی شرکت صادر می گردد. نخستین کارگاه روش تدریس پیانو دی ماه سال گذشته برگزار شد. مدرسان ساز پیانو و علاقمندان به ساز پیانو می توانند برای شرکت در این سمینار یکروزه تا تاریخ 31 خردادماه، با خانه موسیقی تماس بگیرند و از نحوه ثبت نام اطلاع حاصل کنند
گفتوگوی فارس با رضا صادقی درباره آلبوم جدیدش:
از اتفاقات دمدستی موسیقی امروز پاپ خسته شدم/ نمیتوان بدون نزدیک شدن به مسائل اجتماعی از آنها حرف زد
رضا صادقی خواننده آلبوم «یعنی درد» گفت: صرفا کارهایی مثل «وایسا دنیا» و «مشکی رنگ عشقه» نمیتواند جوابگوی تفکر این نسلی باشد که آگاهی اجتماعیاش هر لحظه با یک اپلیکیشن یا خبر و کانال تغییر میکند.
یه گزارش خبرنگار موسیقی فارس، آلبوم «یعنی درد» هفتمین و جدیدترین اثر «رضا صادقی» است که به تازگی منتشر و روانه بازار موسیقی شده؛ در این آلبوم شاهد حضور پررنگتر صادقی در نقش ترانهسرا و آهنگساز هستیم و «مهران خالصی» تنظیمکننده موسیقی پاپ که سابقه همکاری با صادقی را دارد بیشتر تنظیمها را انجام داده است.
رضا صادقی که به تازگی آلبوم «یعنی درد» را منتشر کرده درباره این آلبوم و چرایی پرداختن به موضوعات اجتماعی در آن به خبرنگار موسیقی فارس گفت: ده بیست درصد خستگی از تکرار مکررات و سوژه ها و اتفاقات دم دست موسیقی امروز پاپ است و بیشتر آن به دغدغه ها و نگاه اجتماعی این روزهای شخصی خودم است. من صاحب کودکی شده ام و خدا به من بچه ای داده و وقتی بچه وارد زندگی یک نفر می شود و مسئولیت پدر شدن را به عهده می گیرد نتیجتا به فکر آینده این بچه خواهی بود.
وی افزود: وقتی هم فقط به فکر آینده او باشی برایش جزیره ای می سازی درحالیکه اب دریا در دورتادور او بالا می اید و احتمال دارد جزیره و آن بچه با هم به زیر آب بروند. درنتیجه تو باز هم به درون جامعه می روی و می خواهی بدانی از کدام راه می توانی آسیب های جامعه را کمتر کنی تا بچه من و بچه ی بچه ی من و بچه ی دوست من نجات پیدا کند. رفتن در عمق این اتفاقات باعث می شود که دغدغه های تو تغییر یابد و زخم ها و اتفاقات خوب و بد را بیشتر ببینی. درنتیجه آگاهی هایت بیشتر می شود و زمانی که آدم به یک آگاهی نسبی درمورد اطرافش برسد و از آن صحبتی نکند به آن «جهل» می گویند و من دوست ندارم آدم جاهلی در زندگی باشم.
این خواننده موسیقی پاپ ادامه ادامه داد: من دوست نداشتم برای مخاطبم سریال ترکی باشم که 136 یا 7هزار قسمت باشم و درنهایت یک روز هم پایان باز داشته باشم. من همیشه دوست داشتم فیلم به فیلم جلو بروم حتی اگر فیلم Godfather باشد فیلم به فیلم با سوژه های مختلف باشد و یک دغدغه جدیدی اضافه کند. من دیدم که در یک پروسه زمانی چند سال اخیر مخاطبینی به من اضافه شدند که نمی گویم اصلا توقع نداشتم ولی با دیدنشان سورپرایز شدم. جوانان و نوجوانانی که فکر می کردم در باغ «دل رو بلوتوث کن نرو» باشند. در اینجا دیدم که صرفا کارهایی مثل «وایسا دنیا» و «مشکی رنگ عشقه» نمی تواند جوابگو تفکر این نسلی باشد که آگاهی اجتماعی اش هر لحظه با یک اپلیکیشن یا خبر و کانال تغییر می کند و نمی توانستم از این ماجرا سطحی بگذرم.
رضا صادقی بیان کرد: خیلی دوست داشتم دغدغه جدیدی به آن ها اضافه شود و احساس کنم این همراهی صرفا یک همراهی شنیداری نیست و بیشتر مبنی بر تفکر است. یعنی باید بشنوند و فکر کنند و نه اینکه بشنوند و رد کنند. حس بوق ماشین تلقی نشود و اتفاقی باشد که مثل یک زنگ عمل کند و بدانند که این زنگ، زنگ خطر است یا زنگ ناقوس کلیسا یا زنگ مرگ یا زنگ مدرسه و شادی و سرخوشی. این تغییر و داشتن دغدغه برای اطرافیانم خیلی مهم بود و فکر می کنم تا جایی که من دغدغه داشتم انجام شد.
این خواننده در ادامه با بیان این که نمی توان بدون نزدیک شدن به مسائل اجتماعی از آن ها حرف زد و اگر نزدیک نشوی و حرف بزنی «شعار» می شود، گفت: من به وضوح آدم با شرفی را دیدم که گریه می کرد و به او گفتم چرا گریه می کنی؟ گفت دختر من 5 صبح به خانه می آید و از ترس جوابش نمی پرسم کجا بودی. من به وضوح آدمی را دیدم که خرج زندگی اش را با بدبختی درمی آورد و کل زندگی اش در یک توگوشی از ارباب کارخلاصه می شود. من به وضوح آدمی را دیدم که تمام زندگی و روزی و داشته هایش را برای آدم هایی گذاشته که خیلی دوستش دارند ولی به راحتی طرد می شود و تنها می ماند. من مادری دیدم که دیگر مادری نمی کند. من برادری دیدم که برادری را نمی فهمد. من خواهری را دیدم که دیگر فراموش کرده برادری دارد. همه این ها را از نزدیک دیدم.
وی ادامه داد: من الان 38 ساله هستم و دو ماه دیگر 39 ساله می شوم. هرچقدر سن بالاتر برود به این پختگی می رسد که کمتر صحبت کند و بیشتر فکر کند که اگر حرف می زند حرفش، حرف باشد. تا وقتی جوان هستی همیشه می خواهی حرف بزنی و جواب بدهی و ادعا کنی ولی وقتی سن بالا برود بیشتر دوست داری ساکت باشی و بشنوی. ما همیشه در جامعه می بینیم دو نفر که با هم حرف می زنند دو مشکل بزرگ وجود دارد. اولا اینکه همیشه باید صبر کرد طرف مقابل حرفش تمام شود و ساکت شود و بعد حرف بزنیم. دوما اینکه اصلا فکر نمی کنند که مخاطب چه چیزی گفت و به این فکرمی کنند که چه چیزی جواب بدهند. این به دلیل ناپختگی است. ولی هرچه سن بالاتر برود فرد سکوت می کند و فکر می کند. من هم به این نتیجه رسیدم شاید در 40 سالگی مدت زیادی بروم و استراحت کنم و بیشتر با دخترم و همسرم وقت بگذرانم و لذت ببرم.
رهبر ارکستر سمفونیک به وزیر و رییسجمهور نامه نوشت
وساطت شهرداد روحانی برای ابقای صفیپور
در حالی که علیاکبر صفیپور استعفای خود را از سمت مدیرعاملی بنیاد رودکی به وزیر ارشاد تحویل داده، شهرداد روحانی رهبر ارکستر سمفونیک تهران به وزیر و رییس جمهور نامه نوشته و از آنان خواسته تا صفیپور را در سمتش ابقا کند.
به گزارش خبرگزاری فارس، رهبر ارکستر سمفونیک تهران در واکنش به انتشار خبر استعفای مدیرعامل بنیادرودکی در نامه ای به وزیر ارشاد و ریاست جمهوری، خواستار ابقای علیاکبر صفیپور در سمت مدیرعاملی بنیاد رودکی شد.
شهرداد روحانی در بخشی از این نامه درباره شروع مجدد دوران فعالیت ارکستر سمفونیک تهران با روی کار آمدن علیاکبر صفیپور در بنیاد رودکی، نوشته است: «فعالیت من بعنوان مدیر هنرى و رهبر ارکستر سمفونى تهران تقریبا همزمان شد با شروع مدیریت جناب آقاى صفى پور در مقام مدیر عامل بنیاد رودکى که ارکستر سمفونى تهران زیر مجموعه این بنیاد هست. جا دارد که اشاره کنم ما براى بهبود شرایط نوازندگان جلسات متعدد و طولانى با ایشان داشتیم حتى در ساعات غیر ادارى و دیروقت. در این جلسات دنبال راهکارهایی بودیم از جمله بالا بردن سطح کیفى، حقوق و بیمه نوازندگان. براى کمک به بالا بردن سطح کیفى نوازندگان در سال ٩٥ با دعوت از اساتیدى از کشور ایتالیا ماستر کلاسهایی تشکیل شد براى سازهاى بادى چوبى و همینطور ساز ویلن البته برنامه ریزى شده که این ماستر کلاسها ادامه داشته باشد و اساتید دیگرى هم براى سازهاى بادى برنجى و سازهاى ضربى دعوت شدند که امسال به ایران خواهند آمد. از اقدامات دیگر که در سال گذشته با همت بنیاد رودکى و شخص آقاى صفى پور اتفاق افتاد فرستادن چندین نوازنده ارکستر سمفونى به خارج از ایران براى همکارى با ارکستر سمفونىهاى اروپایی و آسیایی بود از جمله همکارى چندین نوازنده ارکستر سمفونى تهران با نوازندگان ارکستر سمفونى جوانان اروپا در ایتالیا و همینطور همکارى چند نوازنده با ارکستر چین. در ضمن سال گذشته ارکستر سمفونى فستیوال پوچینى از کشور ایتالیا برنامه مشترکى با ارکستر سمفونیک تهران در تالار وحدت اجرا کرد که با استقبال خوب مردم و جراید و تلویزیون ایتالیا مواجه شد بطوریکه مدیران فستیوال از ارکستر سمفونى تهران براى اجراى برنامه در شهر هاى مختلف ایتالیا دعوت کردند.»
شهرداد روحانی در ادامه مینویسد: «اتفاق جالب دیگرى که به همت آقاى صفىپور افتاد این بود که ارکستر سمفونى تهران براى اولین بار به مناطق دور افتاده کشور رفت و براى هموطنان برنامه اجرا کرد. اینبار ما به جنوب کشور سفر کردیم از جمله عسلویه، منطقه آزاد اروند رود، بوشهر و اهواز( در منطقه آزاد اروند رود نزدیک به ٤٠٠٠ نفر به دیدن برنامه آمده بودند). البته برنامه ریزیهایی شده بود که این اجرا ها در دیگر مناطق دور افتاده کشور نیز ادامه داشته باشد. در خاتمه مطمئن هستم که درایت و حمایت شخص آقاى صفىپور به پیشرفت و روند رو به رشد ارکستر سمفونى تهران بسیار مؤثر و مفید بوده و امیدوارم که ایشان را مانند سابق در کنار ارکستر سمفونى تهران داشته باشیم و شرایط ابقای آقای صفیپور در بنیاد رودکی مهیا شود.»
گفتنی است شهرداد روحانی آهنگساز و رهبر ارکستر با حکم علیاکبر صفیپور، رهبر ارکستر سمفونیک تهران شد.