
موسیقی هنری ایران
کتاب «مقدمهای بر گردشگری موسیقی» به قلم بهنام افتخاریان منتشر شده است.
به گزارش ایسنا، موسیقی از طریق عجین شدن با روح و جسم آدمی و به عنوان هنر، یکی از جذابیتهای حوزه گردشگری محسوب میشود. گردشگری موسیقی از شاخههای گسترده گردشگری فرهنگی است و امروزه بخش قابل توجهی از گردشگران بینالمللی به این نوع گردشگری تمایل دارند.
در این نوع گردشگری، موسیقی عامل اصلی سفر و جذب گردشگر است و گردشگران برای شنیدن و تجربه انواع موسیقی ملیتها و قومیتها به کشورهای مختلف سفر میکنند.
کتاب «مقدمهای بر گردشگری موسیقی» به قلم بهنام افتخاریان یکی از راهنمایان گردشگری استان همدان که دستی بر نوازندگی و آهنگسازی هم دارد، در ۱۹۶ صفحه توسط انتشارت مهکامه منتشر شده است.
در مقدمه کتاب به قلم مؤلف آمده است: «به عنوان راهنمای گردشگری پس از چند سال فعالیت در این صنعت، از آنجاییکه با نوازندگی و آهنگسازی در موسیقی نیز آشنایی داشتم، همیشه به دنبال این بودم که ارتباطی بین این دو پدیده برقرار کنم و در مقطع کارشناسیارشد مطالعات علمی را بر این موضوع تمرکز دادم...»
کتاب «مقدمهای بر گردشگری موسیقی» در چهار فصل تنظیم شده و در هر فصل به صورت مجزا به موضوعات مرتبط بین هنر موسیقی و صنعت گردشگری پرداخته شده است.
در فصل نخست به مبانی گردشگری اشاره و جاذبههای اصلی و مکمل آن معرفی شده و در نهایت به میزان استقبال کمتر گردشگران به گردشگری هنری اشاره و دلایل آن به همراه راهحل ذکر شده است.
در فصل دوم به صورت ویژه و خاص به ارتباط بین گردشگری و موسیقی پرداخته شده و به انواع مختلف آن همچون گردشگری فرهنگی، موسیقی، درمانی، ورزشی، طبیعتگردی، روستایی، شهری و رویدادها اشاره شده است. در این فصل همچنین به ارکان گردشگری موسیقی، موزههای موسیقی، موسیقی و ظرفیت تحمل جاذبههای گردشگری، تأثیرات کنسرت و وقایع موسیقی بر اقتصاد محلی، موسیقی و گردشگری و فرهنگ، استفاده از موسیقی به عنوان ابزار اصلی گردشگری مجازی، و تورهای موسیقی نیز اشاراتی شده است.
در صفحه ۳۳ کتاب آمده است: «میتوان گفت موسیقی یکی از قویترین ابزارهایی است که به گردشگری کمک میکند تا به هنر خاطرهسازی در ذهن گردشگران تبدیل شود. گردشگران به طور کلیشهای انتظار دارند که تجربه حضورشان در مکانهای فرهنگی، با موسیقی خاصی همراه شود.»
در فصل سوم به علت اهمیت جشنواره در گردشگری موسیقی جداگانه به این مبحث پرداخته شده و انواع رویدادها همچون جشنهای فرهنگی، جشنوارهها یا فستیوالها، کارناوالها، بزرگداشت و رویدادهای مذهبی، جشنوارههای موسیقی و اقتصاد محلی و توسعه فروش محصولات موسیقی عنوان شده است.
صفحه ۹۴ کتاب از جشنوارهها به عنوان یک صنعت بزرگ یاد کرده است، «جشنوارهها روشی برای تجلیل از فرهنگ خاص یک روستا، شهر یا منطقه مشخص هستند و به طور همزمان به عنوان شکلی از گردشگری درنظر گرفته میشوند. برگزاری یک رویداد موجب اعتباربخشی، توجه رسانهها و سرازیر شدن سرمایهها به یک محل شده و تأمین هر چه بهتر نیازهای محلی، رشد و توسعه یک منطقه را به همراه دارد.»
و در نهایت فصل چهارم کتاب «مقدمهای بر گردشگری موسیقی» به جغرافیای موسیقی ایران به عنوان رکن اصلی توسعه صنعت گردشگری موسیقی در ایران پرداخته است.
در این فصل کتاب به مواردی همچون موسیقی ردیف دستگاهی ایران، انواع سازهای ایرانی، تأثیرات اقلیم و محیط بر موسیقی مناطق ایران، ترانههای معروف مناطق مختلف مانند گیلان و لرستان و سازهای مهم مازندران و سیستان و بلوچستان، و موزههای موسیقی اشاره شده و در پایان نیز نقاط ضعف و چالشهای گردشگری در موسیقی ایران آورده شده است.
استفاده از تصاویر، جدولهای مختلف و نمودار از ویژگیهای کتاب است که در شکلدهی و نظم ساختار مطالعه به خواننده کمک میکند.
نکته قابل توجه دیگر در اثر مربوط به فصل چهارم و بخش دستهبندی و معرفی سازهای ایرانی است. در صفحات اختصاصیافته به این موضوع، پرتره بزرگترین نوازندگان در هر ساز به تصویر کشیده شده است.
پزشک عثمان محمدپرست درباره وضعیت جسمی این پیشکسوت دوتار خراسان گفت: عثمان محمدپرست در وضعیت جسمانی نسبتا خوبی قرار دارد اما با توجه به بیماریای که به وجود آمده باید منتظر شرایط بهتری باشیم.
دکتر ابراهیم قیم حسنخانی در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت جسمی این نوازنده دوتار که به دلیل تنگی کانال نخاع به بیمارستان سینای مشهد مراجعه کرده و تحت مراقبتهای ویژه قرار گرفته است، اظهار کرد: عثمان محمدپرست روز سهشنبه (۲۹ فروردین) به صورت ناگهانی دچار این بیماری شد و در روز چهارشنبه (۳۰ فروردین) به بیمارستان منتقل شد. با توجه به سابقه بیماری و دردی که در پای چپ داشت، این مشکل به وجود آمده؛ اما به صورت ناگهانی حس حرکت در ایشان از بین رفت و منجر به زمین خوردنش شد.
او ادامه داد: این تنگی کانال ادامه پیدا کرد، به این معنی که سمت چپ بدن هم درگیر شد و مجددا ام.آر.آی صورت گرفت و متوجه شدیم که قسمت بالاتر بدن نیز دچار تنگی شده به همین علت چهارشنبهشب، محمدپرست را عمل کردیم.
این فوق تخصص ارتوپدی و جراح ستون فقرات با بیان اینکه در حال حاضر عمل تمام شده و تمام تنگیهایی را که به وجود آمده بود باز کردهاند، گفت: باید صبور باشیم و ببینیم که حرکت و حس بازمیگردد یا خیر، اما میتوان وضعیت این نوازنده دوتار را مطلوب اعلام کرد، در عین حال همانطور که عنوان شد، باید منتظر بمانیم تا آن اختلالی که در حس و حرکت پاها به وجود آمده است، بازگردد که این موضوع نیاز به گذشت زمان دارد.
قیم حسنخانی خاطرنشان کرد: این بیماری به دلیل سابقهای که محمدپرست از قبل داشته و متاسفانه به پزشک مراجعه نکرده، در حال پیشرفت بود تا اینکه بعد از مراجعه به بیمارستان به صورت اورژانسی عمل شد.
شیرازیها که سال گذشته طی سه اجرا میزبان کیهان کلهر و گروهش بودند، امشب(یکشنبه ۳اردیبهشت) یکبار دیگر در سالن حافظیه این شهر به تماشای کنسرت"پردگیان باغ سکوت" خواهند نشست.
محسن خباز (برگزارکننده کنسرت کیهان کلهر در شیراز) ضمن اعلام این خبر به خبرنگار ایلنا گفت: کیهان کلهر کنسرت"پردگیان باغ سکوت" را برای چهارمین بار است که در شیراز برگزار میکند. در اسفند سال ۹۵ کلهر این کنسرت را به مدت سه شب در شیراز روی صحنه برد که آن اجراها با استقبال جالب توجه مردم این شهر روبرو شد؛ از این رو با درخواستهای مکرر کنسرت کیهان کلهر برای 3 اردیبهشت تمدید شد. خوشبختانه گیشه نشان میدهد مردم شیراز از اجرای امشب نیز استقبال خوبی داشتهاند.
مدیر موسسه فرهنگی هنری شهر آفتاب در ادامه افزود: در این کنسرت که از ساعت 9 آغاز میشود نوید افقه(نوازنده تنبک)، هادی آذرپیرا(نوازنده تار) و علی بهرامیفرد(نوازنده سنتور) کیهان کلهر را همراهی میکنند.
وی همچنین عنوان کرد: نکته جالب اینکه، کنسرتهای خاص و موسیقیهای بدون کلام در شیراز به شدت مورد توجه مردم هنردوست این شهر قرار دارد؛ در مقایسه با سایر شهرها، شیراز ازنظر توجه به کنسرتها و برنامههای اینچنینی فضای مناسبتری دارد. این کنسرت کیهان کلهر نیز به دلیل استقبالی که از آن صورت گرفت یک اجرا دیگر تمدید شده است.
خباز گفت: قیمت بلیتهای کنسرت"پردگیان باغ سکوت" بهطور میانگین 55 هزار تومان است. در مقایسه با قیمت بلیتها در شهرهای دیگر مانند رشت یا بندرعباس و برخی جاهای دیگر، قیمت بلیتها در شیراز شرایط مناسبتری دارد و از ۴۰ تا ۷۰ هزار تومان تعیین شده است.
کلهر و گروهش سال ۱۳۹۵ نیز همین کنسرت را در یزد، کرمانشاه، خرم آباد، شیراز، بوشهر، اهواز، بندرعباس، اردبیل، تبریز، رشت، ساری، گنبدکاووس، همدان، ایلام، سنندج، کرمان، زاهدان، بیرجند، تربت حیدریه، خرمشهر و اصفهان برگزار کردهاند.
شجریان همیشه در صدر است
سالار عقیلی که طی سالهای اخیر همواره در مناسبتهای مختلف سیاسی آثارش یکی از موسیقیهای ثابت برنامههای مختلف بوده و هست از این نوع استفادهها ابراز بیاطلاعی میکند و معتقد است؛ فرادی میخواهند آثارش را سیاسی جلوه دهند و این کار همواره بدون اجازه او صورت گرفته است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، طی نظرسنجی که یکی از نشریات کشورمان درباره برترین آلبومهای موسیقی سنتی سال ۹۵ انجام داد، آلبوم"از تنهایی گریه مکن"سالار عقیلی بالاتر از آثار موزیسین هایی چون محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان در رتبه اول قرار گرفت. این تاکیدی بر پرمخاطب بودن صدای سالار عقیلی در میان مردم است. هر چند او از محمدرضا شجریان به عنوان مرد اول موسیقی آوازی ایران یاد می کند اما این روزها به واسطه کنسرتهای متعدد و پخش مکرر صدای سالار عقیلی از رادیو و تلویزیون، عملا آثار او بیشتر از شجریان به گوش مردم میرسد. با سالار عقیلی که این روزها یکی از پرمخاطبترین موزیسینهای موسیقی سنتی ایران است پیرامون موضوعاتی چون"بهرهبرداری سیاسی از آثارش"، "کسب رتبه اول برترین آلبوم سال ۹۵" و برخی مسائل دیگر گفتگو کردهایم که در ادامه میخوانید:
جایگاه استاد شجریان بالا و دستنیافتنی است
آلبوم «از تنهایی گریه مکن» با صدای شما در نظرسنجی ماهنامه تجربه به عنوان بهترین آلبوم موسیقی سنتی سال ۹۵ انتخاب شد؛ در واقع این آلبوم بالاتر از آلبومهای «طریق عشق» از محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان، آلبوم «مست و هوشیار» اثر حمیدرضا نوربخش و داریوش پیرنیاکان گرفت؛ نظر شما درباره این انتخاب و اتفاق چیست؟
مسلم است که از انتخاب این آلبوم به عنوان اثر برگزیده سال ۹۵ خوشحال هستم. اما این نکته حائز اهمیت است که این اساتید از پیشکسوتان من هستند ؛ به ویژه استاد شجریان که برای من و همه فعالان عرصه موسیقی ایرانی در دوره معاصر، نقش استادی دارند. استاد شجریان در جایگاه استادی من هستند از همینرو این عنوان را با ارادت بسیار برای ادای احترام و بجا آوردن رسم شاگردی به استاد تقدیم کنم و امیدوارم به برکت سال جدید و دعای دوستان، خسروی آواز ایران سلامتی کاملشان را به دست بیاورند و برای ما دوباره آواز بخوانند.
عنوان خسرو آواز ایران را با ارادت بسیار برای ادای احترام و بجا آوردن رسم شاگردی به استاد تقدیم میکنم و امیدوارم به برکت سال جدید و دعای دوستان، سلامتی کاملشان را به دست بیاورند و برای ما دوباره آواز بخوانند
زمانی که متوجه شدم نامم در کنار نام بسیاری از بزرگان موسیقی ایران به چشم میخورد در ابتدا دو دل بودم و اگر دست من بود و برگزارکنندگان محترم اجازه میدادند ترجیح میدادم که در این ردهبندی تغییر ایجاد کنم تا نام خسرو آواز ایران آنطور که زیبنده است مثل همیشه در صدر قرار داشته باشد. جایگاه آقای شجریان بسیار بالا و دست نیافتنی است و این جایگاه و آلبوم «میهن» را که اخیرا در همکاری با استاد محمدجلیل عندلیبی منتشر شده به استاد تقدیم میکنم و این برایم افتخار و سربلندی است.
در مجموع سال ۹۵ سال بسیار بدی به دلیل از دست دادن بسیاری از هنرمندان بود؛ هنرمندانی مانند حسن جوهرچی، علی معلم، حبیب محبیان، خسرو شجاعزاده و برخی دیگر از بازیگران خوب سینما و تئاتر و همچنین افشین یداللهی عزیز که در سانحه تصادف فوت شدند و هنوز باورش برای من سخت است و نمیتوانم با این موضوع کنار بیایم. از خداوند متعال خواستارم قدرتی به من اعطا کند تا بتوانم مجددا آثار او را روی صحنه برای مردم اجرا کنم چراکه واقعا برایم سخت است و نمیتوانم کلمه زندهیاد را برای افشین یداللهی عزیز به کار ببرم.
راه را صحیح رفتهام
سال ۹۵ از لحاظ حرفهای در کارنامه شما سال مهمی بود؛ در شرایط کنونی شما ازجمله خوانندگانی هستید که از صدایتان در بین مردم پذیرفته شده و حتی مجموعه دولت و رسانه ملی نیز به شما و آثارتان کاملا اعتماد دارند. خوددتان دلیل این حس اعتماد را چه می دانید؟
این موضوع میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. اما مهمترین دلیل آن این است که من راه را درست و صحیح رفتهام و همیشه سعی کردهام با مردم روراست باشم و یک رنگی را پیشه کردم. یک رنگ بودن با مردم و در واقع همان که هستی را به مردم نشان دادن، بسیار مهم است؛ بخصوص اینکه ما کارهای ملی، میهنی و حماسی بسیاری انجام دادهایم و مردم هم عاشق وطن و کشورشان هستند و به کارهای ملی و میهنی علاقه دارند و این اتفاق باعث شده که در سلیقه و قلب مردم شریک و سهیم باشیم.
مردم عاشق وطن و کشورشان هستند و به کارهای ملی و میهنی علاقه دارند و این اتفاق باعث شده که در سلیقه و قلب مردم شریک و سهیم باشیم
مردم همیشه به ما لطف داشتهاند و با آثارم ارتباط برقرار کردهاند و از طرفی منهم همیشه مردم را دوست داشتم و به آنها احترام گذاشتهام و اگر کاری خواندم برای این ملت بوده و سعی کردم آن را به نحو احسن انجام دهم؛ من معتقدم هنرمندی که با مردم نباشد از بین خواهد رفت و باید در همه کارها اول به مردم فکر کرد.
هنر یک ذات پاک میخواهد؛ اگر اشعار مرحوم یداللهی در قلب مردم رخنه کرده به دلیل این است که ذات، نهاد و سرشت این فرد پاک بود و وقتی هنرمند ذاتش پاکش باشد در تمامی رشتههای هنر کاری که انجام میدهد لاجرم بر دل مردم مینشیند و با آن ارتباط برقرار میکنند. . اگر با مردم یک رو و یک رنگ باشی مردم هم تو را میپذیرند، فردی که وارد هنر میشود پس از چندی مسیرش مشخص میشود و مردم این را متوجه میشوند. تمام کارهایی را که از آثار مرحوم افشین یداللهی خواندهام، در دل مردم رخنه کرده و ماندگار شده و این نشان دهنده ذات پاک مرحوم افشین یداللهی است.
ایکاش رفتن مرحوم یداللهی یک شوخی بود
باوجود اینکه بخشی از منتقدان موسیقی ایرانی از اینکه این موسیقی کاملا در خدمت شعر است، ناراضی هستند اما بهنظر می رسد مثلث شعر، صدای شما به عنوان خواننده و ملودی در اجراهایتان همگونی خوبی دارند. این همگونی تا چه حد فکر شده است؟
شعر و موسیقی مکمل یکدیگرند؛ ما نمیتوانیم هیچکدام را بالاتر و برتر از دیگری بدانیم. گاهی اوقات یک شعری را به خاطر شعر بودنش میسرایید و شاعر فقط به خاطر اینکه یک شعر را خلق کند، شعر را سروده است. اما گاهی اوقات شاعر شعری را میسراید که روی یک موسیقی کار شود؛ وقتی شعری برای موسیقی گفته شده موسیقی باید در خدمت آن باشد؛ برای مثال ما قرار است در منزل از ده مهمان پذیرایی کنیم و منزل را برای پذیرایی از این مهمانان آماده و مرتب میکنیم اما زمانی هم هست که مهمان ندارید اما منزل را مرتب میکنید.
اگر شعری برای موسیقی گفته میشود مسلما در اینجا موسیقی بر شعر ارجحتر است. گاهی اوقات نیز موسیقی برای شعر آماده میشود و معمولا در گذشته هم به این صورت بوده که در ابتدا شاعری شعری را میسروده و بعد آهنگساز براساس آن شعر موسیقی را تنظیم میکرده است. اشعار حافظ و سعدی را ببینید یک وزن خاصی در آنها مستتر است و ریتم دارد؛ یعنی براساس وزن شعر میتوان ملودی برای آن آماده کرد.
اما زمانیکه یک ملودی برای شعری آماده شود قطعا پشت آن فکری وجود دارد و این بسیار مهم است. به هر حال معتقدم شعر و موسیقی مکمل یکدیگرند و هرکدام اگر نباشد یک جای این چرخه ایراد دارد. اما برای من بسیار جالب بود وقتی ترانههای زندهیاد افشین یداللهی را اجرا میکردم اولین سوال شنونده و مخاطب این بود که شاعر این ترانهها کیست و خیلی ساده از کنار آن نمیگذشتند.
بعد از دکتر شفیعی کدکنی برای من دکتر افشین یداللهی از شعرای بنام این مملکت بود و نمیدانم بعد از این ما چه باید بکنیم و چه کسی میآید که این شعرها را برایمان بگوید
بعد از دکتر شفیعی کدکنی برای من دکتر افشین یداللهی از شعرای بنام این مملکت بود و نمیدانم بعد از این ما چه باید بکنیم و چه کسی میآید که این شعرها را برایمان بگوید. من ۱۶ اثر از مرحوم یداللهی را اجرا کردم و الان یک ضلع مثلث ما درهم شکسته و از این موضوع بسیار ناراحت هستیم و به بابک زرین میگویم، رفتن افشین یک شوخی است!!
موسیقی پاپ را وارد کارم نکردهام
آثار شما در فضای موسیقی ایرانی با حال و هوای حماسی، عاشقانه و عارفانه بسیار شنیده شده؛ اما بسیاری معتقدند موفقیت شما با وجود اینکه کارتان در حوزه موسیقی سنتی قرار دارد به سمت موسیقی پاپ متمایل است، و در کنار غنا و هنر و تکنیک موسیقی ایرانی از برخی المانهای موسیقی پاپ نیز استفاده می کنید. برخی از همین منتقدان بر این باورند که شاید استفاده از این پارامترها در کنار یکدیگر یکی از رموز ماندگاری سالار عقیلی است. نظر شما در این باره چیست؟
من موافق این نظرات نیستم و به هیچوجه موسیقی پاپ را وارد موسیقی خودم نکردهام و آنچه شما میشنوید موسیقی تیتراژ است. موسیقی تیتراژ یک نوع از موسیقی است که نه پاپ محسوب می شود و نه سنتی؛ و برای خود یک ژانر مخصوص به حساب می آید که برای سریال و تیتراژ است. متاسفانه این نکتهای است که خیلیها به آن توجه نمیکنند. ما گذشته از ژانرهای مختلف موسیقی مانند کلاسیک، جز و راک یک موسیقی پاپ و یک موسیقی سنتی هم داریم که میانه این دو چیزی وجود ندارد، اما ما یک نوع موسیقی به نام موسیقی تیتراژ فیلمهای سینمایی و تلویزیونی هم داریم.
به هیچوجه موسیقی پاپ را وارد موسیقی خودم نکردهام و آنچه شما میشنوید موسیقی تیتراژ است. موسیقی تیتراژ یک نوع از موسیقی است که نه پاپ محسوب می شود و نه سنتی؛ و برای خود یک ژانر به حساب می آید
این موسیقی تیتراژ موسیقی پاپ نیست. البته ممکن است یک موسیقی تیتراژ در ژانر موسیقی پاپ هم اجرا شده باشد اما آثاری که من به عنوان تیتراژ اجرا کردهام پاپ نیستند و به هیچعنوان دوست ندارم موسیقی پاپ را وارد کارم کنم و تمامی آنچه که میشنوید تحریرهای موسیقی سنتی و لحن سنتی در آن وجود دارد.
اگرچه کارهای ملی و میهنی بسیاری دارم اما صرفا یک خواننده موسیقی حماسی نیستم. قطعا این قطعاتی را که در قالب موسیقی تیتراژ کار کردهام هیچ گاه آنها را برای یک آلبوم اجرا نمیکردم و چون برای سریال بوده آنها را خواندهام؛ به غیر از تیتراژ سریالها، سایر آثارم هیچکدام رنگ و بوی پاپ را ندارند و تمام ۲۶ آلبوم من در ژانر موسیقی سنتی هستند.
علاقهای به سیاست ندارم
آیا از نگاه شما موسیقی میتواند در بازتاب موضعگیریهای سیاسی یا اجتماعی سهیم باشد؟
من همیشه برای مردم ایران خواندم و اگر از آثارم برای موضعگیریهای سیاسی استفاده شده من هیچ نقشی در آن نداشتهام. شاید افرادی بودند که میخواستند این آثار من را سیاسی جلوه دهند و بدون اجازه من این کار صورت گرفته وگرنه علاقهای ندارم که کار سیاسی انجام دهم. معتقدم هنر باید از سیاست جدا باشد. البته به هر چیزی میتوان نگاه سیاسی داشت.
یک جواهرفروش هم که کارش فروش جواهر است میتواند نگاه سیاسی به کارش داشته باشد و انگ سیاست را میتوان به هر قشری چسباند. اما من هیچگاه نخواستهام آثارم رنگ و بوی سیاسی داشته باشد و موسیقی را به خاطر موسیقی کار میکنم. آن زمان که وارد موسیقی شدم نمیدانستم سیاست با چه «سین»ی نوشته میشود و معتقدم کسی کار سیاسی انجام میدهد که برای این کار تربیت شده باشد و همه اجدادش در این راه باشند.
من از ۷ سالگی که وارد موسیقی شدم تا همین امروز این کار را به خاطر خود موسیقی انجام دادم و هیچ تغییری در نگاهم ایجاد نشده اگرچه عدهای خواستهاند که آثارم را سیاسی جلوه دهند اما من ممانعت کردم و هیچ علاقهای هم ندارم. من برای مردم و برای وطنم میخوانم و دیگر هیچ.
اگر از آثارم برای موضعگیریهای سیاسی استفاده شده من هیچ نقشی در آن نداشتهام. شاید افرادی بودند که میخواستند این آثار من را سیاسی جلوه دهند و بدون اجازه من این کار صورت گرفته وگرنه علاقهای ندارم که کار سیاسی انجام دهم
معتقدم وظیفه هر هنرمندی است که در شرایط سخت و بد به همنوع خود کمک کند ما هم با موسیقی سعی میکنیم در مسائل و مشکلات اجتماعی به مردم کمک کنیم و این را وظیفه خود میدانم که در شرایط سخت در کنار مردم باشم چراکه مردم به حمایت معنوی ما نیاز دارند و این کمترین کاری است که ما میتوانیم برای مردم انجام دهیم.
برخی میخواهند بعد از ۱۰ جلسه میلیاردر شوند
طیف گسترده از جوانانی که به کار کردن در حوزه موسیقی علاقه دارند موافق آن هستند که تمام چارچوبهای موجود شکسته شود و از قید ساختارها بیرون بزنند و هرگونه مقاومت در برابر این موضوع را نیز ترس از تغییر و تعصب تعبیر میکنند. به اعتقاد شما چگونه میتوان با این نسل که از قضا روز به روز بیشتر از گذشته تنوع پیدا میکنند، گفتگو برقرار کرد؟ بخشی از این نسل حتی تن به آموزش نمیدهند و فقط به تجربههای خود تکیه دارند؟
من تا ۹ سال پیش موسیقی تدریس میکردم و شاگردان مختلفی هم سر کلاسم می آمدند که نداشتن صبر و تحمل در همه آنها مشترک بود و ردیفها را به پایان نرسانده میخواستند به سرعت خواننده شوند. در حالیکه من در زمانی که شاگر استاد صدیق تعریف بودم به مدت ۸ سال فقط ردیف کار کردم و بعد از آن ۸ سال وارد عرصه کار حرفهای شدم.
من از سال ۷۲ تا سال ۸۰ در محضر استاد صدیق تعریف تلمذ میکردم؛ درحالیکه اکثر شاگردانم دوست داشتند بعد از ۵ جلسه خواننده شوند و بعد از ۱۰ جلسه میلیاردر باشند و از این کار پول دربیاورند. متاسفانه جوانان ما تحمل نداشته و از آنجا که موسیقی پاپ اندکی سهلالوصولتر از موسیقی سنتی است همه به آن گرایش دارند. شاید اگر موسیقی سنتی سهلالوصولتر بود همه به موسیقی سنتی گرایش پیدا میکردند.
درباره موسیقی تلفیقی نیز باید بگویم که تلفیق بسیار خوب است اما به شرطی که بدانیم چگونه تلفیق کنیم نه اینکه بدون علم، یک کاری را در کنار کار دیگری قرار دهیم و بگوییم تلفیق انجام دادیم. نوآوری داریم اما باید بدانیم چگونه این نوآوری را انجام دهیم.
برای نسل آینده موسیقی نگرانم
البته در میان نسل جوان که بسیار هم عجول هستند بازهم میبینیم عدهای طرفدار موسیقی سنتی هستند...
مردم به کارهای ملی و میهنی علاقهمند هستند و من ۱۲ کار میهنی خواندهام. در میان بیش از ۲۰۰ اثری که تاکنون اجرا کردهام این آثار بسیار موردتوجه مردم بوده است. مخاطب من از ۳ساله تا ۹۰ ساله هستند و این تلورانس سنی برایم بسیار باعث افتخار است.
اگر بخواهیم مردم همچنان طرفدار موسیقی سنتی باشند باید یک موسیقی درست را به مردم ارائه دهیم تا آن را پس نزده و به آن علاقهمند شوند و از آثاری استفاده کنیم که فاخر باشند. یک سری آثار در موسیقی سنتی هستند که هر کسی میخواهد موسیقی سنتی کار کند باید این تصنیفها را یاد بگیرد. درست همانند ردیف که باید یاد بگیرند و اینها سرمایههای موسیقی ما هستند. اما متاسفانه جوانانی را در موسیقی سنتی داریم که حتی یکبار هم این آثار به گوششان نخورده است.
موسیقی سنتی جزئی از میراث فرهنگی ماست
آیا شما نگران آینده موسیقی هستید یا فکر میکنید موسیقی راه خود را پیدا خواهد کرد؟
گاهی برای نسل آینده نگران موسیقی میشوم، ما به هر حال کارمان را انجام دادهایم اما برای دو سه نسل بعد از خودم نگرانم چراکه ورود و پیشرفت برای آنها بسیار سخت شده است. زمانی که در سال ۱۳۷۲ ما آمدیم دو یا سه خواننده سنتی در نسل ما و یکی و دوتا خواننده پاپ بیشتر نبود. اما الان ۲۰۰ خواننده پاپ داریم که هرکدام مخاطب خود را دارند و ۲۰۰ خواننده سنتی داریم که مشغول به کار هستند،. این تعداد هنرمند، کار را برای جوانی که میخواهد تازه وارد این عرصه شده و به جامعه هنری معرفی شود سخت کرده است. اما مطمئن باشید موسیقی ما هیچگاه از بین نمیرود چراکه از پیشینه فرهنگی عمیق برخوردار است.
موسیقی ما مانند تخت جمشید و سی و سه پل اصفهان است و جزئی از فرهنگ ما محسوب میشود که ریشه در فرهنگ و سنت ایران زمین دارد و از بین نمیرود. موسیقی مانند تخت جمشید، از آثار باستانی ما محسوب میشود
موسیقی ما مانند تخت جمشید و سی و سه پل اصفهان است و جزئی از فرهنگ ما محسوب می شود که ریشه در فرهنگ و سنت ایران زمین دارد و از بین نمیرود. موسیقی مانند تخت جمشید، از آثار باستانی ما محسوب میشود. موسیقی ما در واقع مانند فرش دستباف است که هر چه پا بخورد بیشتر نمایان میشود.
گفتگو: نجمه رحمتی
ارکستر ملی ایران شب گذشته با رهبری فریدون شهبازیان و خوانندگی محمد اصفهانی اجرایی را روی صحنه برد که هم با استقبال جالب توجه مخاطبان روبرو شد و هم با انتظارات معمول از این راکستر کاملا متفاوت بود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، اولین کنسرت"ارکستر ملی ایران" در سال 96 با اجرای آثاری از ساختههای همایون خرم، کلنل علینقی وزیری، حسین دهلوی و حسین شهبازیان روی صحنه رفت.
اعضای "ارکستر ملی ایران" ساعت 22 با 30 دقیقه تاخیر روی صحنه تالار وحدت حاضر شدند که از همان ابتدا جمعیت حاضر در سالن، ایستاده به استقبال این ارکستر با رهبر جدیدش فریدون شهبازیان رفتند.
در این برنامه نیز همچون کنسرت سال قبل"ارکستر ملی یران" با خوانندگی علیرضا افتخاری که اسفند ماه گذشته با رهبری شهبازیان برگزار شد پرلود"گریز" از ساختههای شهبازیان به اجرا درآمد. این اثر با تمپوی بسیار آرامی تنظیم شده بود که سازهای تار و سنتور در آن جملههای کوتاهی را روی فضاسازیهای کل ارکستر اجرا میکردند.
این پرلود به لحاظ فرمال قطعات ارکسترال، ساختار نسبتا سادهای داشت که بیستر بر اساس آهنگسازیهای دو خطی و گاها سه خطی تالیف شده بود تا یک ساز ایرانی مانند تار یا سه تار با اجرای تک جملهها و آکوردهای ایرانی طعمی متفاوت به شنونده عرضه کند.
شهبازیان در این پرلود یک ملودی دلنشین و جذابی را برای ذائقه شنیداری ایرانیها با استفاده از تکنیک تکرار و پرورش، گسترش داده بود؛ هر چند آهنگساز در همسانسازی چنین اثری با ذائقه ایرانیها نسبتا موفق عمل کرده بود منتهی یک مشکل تاریخی در حین اجرای"ارکستر ملی ایران" کاملا ملموس به نظر میرسید؛ و آن به بحث نحوی تنظیم یک اثر ایرانی برای اجرای زنده توسط یک ارکستر بازمیگشت.
از حدود صد سال قبل که موسیقی ایرانی در قالب ارکسترال ساخته و تنظیم شده است همواره موضوع گنجاندن سازهای ایرانی در کنار سازهای غربی یکی از مهمترین چالش های آهنگسازان و تنظیم کنندگان ایرانی بوده است. در این اجرای نیز این موضوع به صورت مسئله ای جدی خود نمایی می کرد.
سازهای ایرانی به دلیل آنکه سیر تحول تاریخی شان به منظور تکنوازی طی شده است همواره رزنانس و فرکانس هایی را تولید کرده اند که به لحاظ علمی"هماهنگ های بسیاری طولانی را تولید می کنند و این موضوع باعث همپوشانی بسیاری از فرکانس های دیگر می شود. از این رو وقتی سازهای ایرانی در کنار سازهای غربی مانند ویولن، ویلنسل، کنترباس، ابوا و غیره قرار می گیرند یا باعث همپوشانی فرکانس های صوتی آنها می شوند یا عدم تناسبی را ایجاد می کنند که چندان به گوش شنونده همگون نمی آید.
در تنظیم این قطعه و همچنین اکثر قطعات این کنسرت این مشکل تسری داشت. از این جنبه به نظر می رسد همچنان آهنگسازان و تنظیم کنندگان ایرانی برای اجرای زنده آثار ایرانی در ارکسترهای بزرگ با چالش جدی مواجه هستند. البته صدابرداران نیز چندان تکلیفشان با این موضوع مشخص نیست و تلاش های مکررشان(از جمله در این کنسرت) نشان داده که همچنان ارائه صدای مناسب به مخاطبان مقبول نمی افتد.
در بخش بعدی این کنسرت محمد اصفهانی در میان تشویق های ممتد حاضران در سالن تالار وحدت به روی صحنه آمد که اکثرا به طور ایستاده از او استقبال می کردند. فریدون شهبازیان برای اولین بخش از اجرای محمد اصفهانی یکی از آثار ماندگار زنده یاد همایون خرم را با عنوان"اوج آسمان ها" در نظر گرفته بود که برای مخاطبان بسیار آشنا و جذاب بود.
محمد اصفهانی در بخش دیگر این کنسرت قطعه ماندگار"تنها ماندم" را به اجرا در آورد. نکته بسیار مهم در اجرای قطعات وکال یا همان با کلام کنسرت"ارکستر ملی ایران"، جنس صدا خواننده بود. محمد اصفهانی یکی از توانمندترین خوانندگان ژانر پاپ در ایران محسوب می شود و آثار درخشانی در این حوزه دارد؛ منتهی در این کنسرت اصفهانی با همان تکنیک خوانندگی که سال های متمادی در زمینه موسیقی پاپ ظاهر شده به اجرا پرداخت.
جنس صدا و به ویژه نوع تحریرهای این خواننده توانمند موسیقی پاپ به گونه ای است که در ژانر موسیقی پاپ ایرانی بسیار جذاب می نماید ولی در این اجرای"ارکستر ملی ایران" هیچ تغییری در این شیوه نداشت و همان تکنیک های خوانندگی آثار پاپ خودش را به اجرا در آورد.
جنس تحریرها و همچنین مخرج صدای محمد اصفهانی همان جنس آثار پاپ او بود؛ از این رو به نظر می رسد نوع نگاه هنری موزیسین کارکشته ای چون فریدون شهبازیان به رپرتوار موسیقی ملی ایران همین چیزی است که محمد اصفهانی در کنسرت 31 فرودین 1396 اجرا کرده است. البته این نیز نوعی نگاه به رپرتوار موسیقی ملی ایران است که فریدون شهبازیان آن را اختیار کرده است.
البته تنظیم ها به گونه ای بود که محمد اصفهانی در اجرای بخش های زیر آثار(یا به قول عامه مردم بخش های بالای صدای خواننده) با زحمت هایی مواجه شد که گاها از گوش شنونده عام نیز پنهان نمی ماند.
"ارکستر ملی ایرانی" در بخش اول برنامه اش قطعات دیگری چون پرلود"پرهیز عاشقانه" ساخته فریدون شهبازیان، "روزی تو خواهی آمد" اثر همایون خرم و "ای همیشه در میان" باز هم اثر شهبازیان را اجرا کرد.
نکته جالب اینکه اسلوب رهبری ارکستر توسط فریدون شهبازیان نیز یکی از منحصر به فردترین شیوه های رهبری بود که تا کنون مشاهده شده است. از آنجا که خود شهبازیان موزیسین مهمی در موسیقی کشورمان محسوب می شود حتما اذعان دارد که رهبری ارکستر یک تخصص جدی محسوب می شود و آنچه ایشان به عنوان کاراکتر یک رهبر در این اجرا به روی صحنه برده است هیچ شباهتی به رهبران طراز اول دنیا ندارد.
در بخش دوم برنامه"ارکستر ملی ایران" با آنتراکی 20 دقیقه ای به روی صحنه آمد و قطعات"فانتزی برای تار و سه تار" اثر علی نقی وزیری، "بند باز" و "سرو و گل"ساخته حسین دهلوی، توی ای پری کجایی" و " مهر و ماه" به آهنگسازی همایون خرم، و "افسانه" بر اساس یک ملودی تاجیکی با تنظیم کامبیز روشن روان را به اجرا در آورد.
هر چند آثار با کلام"ارکستر ملی ایران" در این کنسرت از نظر فنی همان مشکلات تنظیم و همراهی سازهای ایرانی در کنار سازهای غربی را داشتند اما به قدری این آثار برای مخاطب ایرانی جذاب و نوستالوژیک بودند که حاضران در سالن پس از شنیدن هر کدام از این قطعات با تشویق های جالب توجه شان، رضایتشان را از اجرای ارکستر ابراز کردند.
در پایان برنامه"ارکستر ملی ایران" حاضران در سالن تالار وحدت ایستاده به تشویق فریدون شهبازیان و ارکسترش پرداختند و او برای بخش"بیز" برنامه دو قطعه ی"در سر شوری دارم" و پرلود"گریز" را به مشتاقانش تقدیم کرد.
محمد اصفهانی در این بخش از حاضران تقاضا کرد تا در اجرای قطعه"امشب در سر شوری دارم" او را همراهی کنند و مخاطبان همچون یک گروه کر 800 نفره تمام بخش های آوازی این قطعه را با او همسرایی کردند.
در هر صورت این قرات از رپرتوار موسیقی ملی ایران توسط"ارکستر ملی ایران" به دیدگاه زیبایی شناسانه فریدون شهبازیان و نوع نگاه او باز می گردد که باید منتظر ماند و دید چگونه نتیجه می دهد.
طراح و ایده پرداز «شب شنبه ها» از ادامه این پروژه موسیقایی در اوایل اردیبهشت ماه با حضور گروه ها و هنرمندان مطرح موسیقی کشورمان خبر داد.
رضا دادویی طراح و ایده پرداز پروژه «شب شنبهها» در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: توقف پروژه «شب شنبه ها» به هیچ عنوان به منزله تعطیلی این برنامه های موسیقایی نیست و ما قرار است بعد از برنامه ریزی هایی که در این مورد انجام دادیم حداقل دو پروژه را قبل از فرا رسیدن ماه مبارک رمضان اجرا کنیم که چند تالار از جمله حافظ و مجموعه تئاتر مستقل نیز پیشنهادهایی برای اجرای پروژه های «شب شنبه ها» ارائه داده اند که مشغول بررسی آنها هستیم و به محض قطعی شدن اسامی تالار یا تالارهای میزبان را اعلام می کنیم.
وی ادامه داد: ما ماه مبارک رمضان را در پیش داریم در نتیجه فرصت چندانی برای اجرای کامل برنامه ها در فاز جدید پروژه « شب شنبه ها» نداریم اما بنا داریم تا زمان فرا رسیدن ماه رمضان حداقل دو برنامه اجرا کنیم که در همین زمینه مذاکراتی نیز با تعدادی از هنرمندان صورت گرفته که اگر امکانات فراهم شد از نیمه اردیبهشت ماه فاز جدید پروژه را آغاز کنیم.
طراح و ایده پرداز پروژه «شب شنبه ها» در بخش پایانی صحبت های خود توضیح داد: خوشبختانه روند کار در پروژه «شب شنبه ها» طوری بوده که هم اکنون شاهد استقبال گروه ها و هنرمندان هستیم که این موضوع نیز کار ما را در روند انتخاب گروه ها سخت تر و فشرده تر کرده است. البته ما در دور جدید این پروژه با هنرمندانی چون آریا عظیمی نژاد، مهیار علیزاده، فردین خلعتبری، بهرام دهقانیار، محمد صداقت و ژوبین عسگریه نیز وارد مذاکره شده ایم که بتوانند در قالب آثار تجربی کارهایی را در این پروژه اجرا کنند، اما با توجه به اینکه هنوز هیچ چیزی قطعی نیست ترجیح می دهم در آینده ای نزدیک نسبت به اطلاع رسانی آنها اقدام کنم.
پروژه «شب شنبه ها» فعالیت خود را با محوریت جستجو و گفتگو میان رشته های مختلف هنری از طریق اجرای کنسرت، تئاتر، ویدیوآرت، چیدمان آغاز کرد که آزمون و خطا، شکستن قالب های مرسوم و نوآوری، بداهه پردازی و هنر تجربی از دیگر رویکردهای این پروژه فرهنگی و هنری بود.
شرایط باغ مزارلطفی تاسفبار است/جای خالی آثار استاد بین هنردوستان
گرگان- همسر مرحوم استاد محمدرضا لطفی، با انتقاد از این که محیطی فرهنگی پیرامون باغ مزار محمدرضا لطفی ایجاد نشده، نسبت به منتشر نشدن آثار استاد گله کرد.
خبرگزاری مهر- گروه استانها: ۱۲ اردیبهشتماه سال ۹۳، تاریخی غمانگیز برای اهالی موسیقی و هنری ایرانزمین بود، چراکه در این روز قلندر موسیقی ایرانزمین، استاد محمدرضا لطفی رخت سفر بست و به دیار باقی شتافت و درنهایت پیکر این هنرمند در محله سرچشمه گرگان به خاک سپرده شد.
پس از فوت استاد لطفی مسئولان وعده دادند مزار استاد به مجموعهای فرهنگی با کاربری آموزشی و همان رویکردی که استاد قبل از فوتش در ذهن داشت، تبدیل شود.
اما در آستانه سومین سال فوت استاد لطفی هستیم و وضعیت باغمزار این هنرمند شهیر همچنان نامعلوم است. حال که مدت اندکی به زمان برگزاری سومین سالگرد فوت استاد لطفی باقیمانده است عملیات دیوار سازی باغمزار وی توسط شهرداری گرگان آغازشده است.
به همین منظور به سراغ ربکا جلیلی همسر استاد لطفی رفتیم و درآستانه سومین سالگرد درگذشت این هنرمند بزرگ با همسر وی به گفتگو پرداختیم. مشروح گفتگوی ما را در ادامه میخوانید.
*استاد لطفی سالهای قبل از فوتشان تصمیم به ساخت مکتبخانه میرزا عبدالله با رویکرد کارگاه آموزشی داشتند، هدف اصلی استاد لطفی از ساخت چنین مکتبخانهای چه بود؟
استاد لطفی از زمان بازگشت به ایران در اواسط دهه هشتاد به دلیل درخواست بسیاری از مشتاقان، تمایل به فعالیت آموزشی و فرهنگی در زادگاهشان داشتند تا به این وسیله به رشد و پیشرفت هنر موسیقی در گرگان کمک کنند. ازآنجاییکه دغدغه استاد لطفی همواره ایجاد جریان فرهنگی، حفظ و گسترش موسیقی دستگاهی بود؛ بر این باور بودند تنها با برگزاری کلاسهای پیشرفته (مستر کلاس) بهصورت مقطعی این اتفاق نمیافتد، بلکه وجود یک مرکز آموزشی- فرهنگی تحت نظارت خودشان و فعالیت مستمر آن، موجب پویایی فرهنگی خواهد شد.
درراه محقق شدن این خواسته چه مشکلاتی برای ایشان به وجود آمد؟ آیا همکاریهای لازم برای محقق شدن این امر از سوی مسئولان انجام شد؟
در مصاحبهای که استاد لطفی با روزنامه همشهری گرگان در بهمنماه سال ٩٠ انجام دادند، که متن کامل آن در نامه شیدا شماره ١٣ هم چاپشده، بهصورت مشروح توضیح میدهند در این راه با چه مشکلاتی مواجه بودهاند.
از یکسو نهادهای فرهنگی همکاریهای لازم را با ایشان نکردند، از سوی دیگر برخی مؤسسات فرهنگی بهظاهر مستقل و آموزشگاههای موسیقی موانعی ایجاد میکردند تا این اتفاق نیفتد. یکی از دلایل این امر نگاه صرفاً اقتصادی آنها به مقوله فرهنگ و موسیقی بود. به همین دلیل از حضور هنرمندی در سطح استاد لطفی در گرگان نگران شده و به طرق مختلف سعی میکردند مانع حضور استاد لطفی شوند و یا کاری کنند که این حضور بهاندازه لازم به چشم نیاید. بهطور مثال درست در زمان برگزاری کنسرت و یا کارگاه آموزشی استاد لطفی در گرگان، بهطور همزمان برای سایر اساتید موسیقی، کنسرت یا کارگاه آموزشی برگزار میکردند و یا مثالهای دیگر که مکرراً اتفاق افتاد. من در اینجا به همین بسنده کرده و به احترام نام کسی را عنوان نمیکنم.
درنهایت هم به دلیل نبود همکاری نهادهای فرهنگی و سایر موانع، تصمیم گرفتند بهصورت مستقل اقدام کنند. به همین منظور سال ١٣٩١ دفتری در محله گرگان پارس اجاره کرده و قصد داشتند در ملک شخصی خود که از پدر به ارث برده بودند مرکز فرهنگی- آموزشی مستقلی برپا کنند. در شهریور ٩٢ هم که برای آخرین بار به گرگان آمدند، مجدداً با شورای شهر گرگان جلسه برگزار کردند. به من گفتند شورای شهر قول مساعدت برای تفکیک زمین به ایشان داده و قرارداد امضا کردهاند و قرار شد پس از تفکیک زمین، استاد لطفی در هزار متر آن با هزینه شخصی اقدام به ساخت این مجموعه کنند.
بعد از گذشت چند ماهی که پیگیر صدور سند تفکیکی برای زمین بودند متأسفانه این امر به دلایلی نامعلومی محقق نشد. سرانجام هم با درگذشت استاد در تاریخ ١٢ اردیبهشت ١٣٩٣ این مسئله بهطورکلی منتفی شد چراکه این طرح قائم به حضور شخص استاد لطفی بود.
*شما در مصاحبهای اعلام کردید آرزوی تأسیس خانهای به نام خانه «لطفی» را در تهران با هزینه شخصی دارید. وضعیت این خانه به کجا رسید؟
همانطور که در آن مصاحبه عنوان کردم این آرزوی من هست و هرگاه شرایط اجازه بدهد این کار را انجام میدهم. شاعر گرانقدر احمد شاملو در سال ١٣٧٩ درگذشتند، اما سالها به طول انجامید تا خانه بامداد بتواند پذیرای علاقهمندان باشد. با توجه به چنین تجربههایی، من نیز آگاهانه زمان مشخصی عنوان نکردم. ازآنجاکه انسان از فردای خود خبر ندارد، امیدوارم تا در قید حیات هستم امکان برپایی آن برایم فراهم شود.
برای انتشار آثار استاد لطفی تاکنون چه اقداماتی انجام دادهاید؟
مطابق قانون، حق نشر آثار هنرمندان پس از درگذشت با وراث است. من یکی از وراث هستم. تا زمانی که تکلیف میراث و آثار استاد مشخص نشود (که همچنان مشخص نشده)، قانوناً مجاز به اقدامی در این زمینه نیستم.
*آیا از شرایط فعلی مزار استاد لطفی راضی هستید؟
در بهمنماه ١٣٩٤ هنگامیکه به دیدار مزار همسرم رفتم با منظره بسیار متأثرکنندهای روبرو شدم. «موقوفه تقی بقال» (نام ساختمان تجاری ساختهشده در ضلع شرقی باغ مزار) رو به اتمام بود، محوطه باغ مزار به حالت مخروبه درآمده و همهجا آشغال ریخته شده بود، حال من از این دیدن این منظره بسیار دگرگون شد.
فردای آن روز فیلم کوتاهی گرفته و برای مهندس سبطی، رئیس کمیته پیگیری باغ مزارو همچنین تعدادی از علاقهمندان فرهنگ و هنر در گرگان ارسال کردم. ناراحتی از بلاتکلیفی و وضعیت نابسامان باغ مزار، شاید هم ارسال این فیلم، موجب شد در اسفندماه ١٣٩٤ تعدادی از دوستداران فرهنگ و هنر گرگان، شهرداری را متقاعد به تخصیص امکانات برای سامان دادن موقت باغ مزار کرده و به همت ایشان محوطه از آن حالت رقتانگیز درآمد. پس از ٢٢ ماه بلاتکلیفی و عدم رسیدگی (از اردیبهشت ٩٣ تا اسفند ٩٤) محوطه سامانی یافت، خوشحالم؛ اما از اینکه محیطی فرهنگی پیرامون باغ مزار ایجاد نخواهد شد، متأسفم
*تا چه اندازه از وضعیت باغمزار اطلاع دارید؟
در تیرماه سال گذشته نخست خبری مبنی بر رد طرح باغ مزار منتشر شد. در آذرماه ٩٥ هم نامهای از آقای صادقلو شهردار گرگان خطاب به آقای قدس مفیدی، رئیس شورای شهر گرگان در فضای مجازی منتشر شد که در آن اعلام کردند تصمیم گرفتهشده «شهرداری پس از انجام تشریفات قانونی نسبت به احداث پارک محلهای در عرصه موجود اقدام کند ضمناً ایجاد این پارک با وسعت قابلتوجه پاسخ گوی نیاز آن محله بوده و ضرورتی به توسعه ندارد».
هنگامیکه مجدداً از آقای مهندس سبطی سؤال کردم که چرا در جریان برگزاری جلسات و تصمیمگیری قرار نگرفتهام، ایشان پاسخی ندادند. شاید دیگر سمت ریاست کمیته پیگیری باغ مزار را ندارند یا این کمیته از طرف شورای شهر دیگر وجود ندارد. بنابراین در پاسخ شما میگویم از اینکه بالاخره پس از ٢٢ ماه بلاتکلیفی و عدم رسیدگی (از اردیبهشت ٩٣ تا اسفند ٩٤) محوطه سامانی یافت، خوشحالم؛ اما از اینکه محیطی فرهنگی پیرامون باغ مزار ایجاد نخواهد شد، متأسفم.
* شما بهعنوان همسر استاد لطفی از مسئولان چه انتظاراتی دارید؟ آیا این انتظارات محقق شده است؟
بعدازاینکه این محل برای خاکسپاری استاد انتخاب شد، انتظار من و همه علاقهمندان استاد لطفی، همیشه این بوده که فضایی شایسته ایجاد شود. البته انتظار شخصی من این بود که حداقل در جریان امور مربوط به باغ مزار قرارگرفته و امکان ابراز نظر داشته باشم، اما علیرغم تقاضای من برای در جریان قرار گرفتن امور مربوط به باغ مزار، تنها از طریق رسانهها در جریان برگزاری جلسات و یا اتفاقات رخداده برای باغمزار ازجمله کشت بادمجان و ... قرار گرفتم.
این امر بدیهی، به دلایلی که برای من غیرقابلقبول است محقق نشد. من مانند هر علاقهمند دیگر از طریق رسانهها در جریان قرارگرفتهام. گویی پیکری که در مقابل چشمانم به خاک سپرده شد متعلق به فردی نبوده که من بهترین سالهای عمرم را، از آغاز زندگی مشترک تا زمانی که مرگ ما را از هم جدا کرد، در کنار او سپری کردم. در نامه شهردار گرگان عنوانشده که بارها با بستگان و خانواده استاد لطفی جلساتی برگزارشده است. من هرگز نمایندهای از جانب خود در رابطه با باغ مزار معرفی نکردم، هیچگاه به جلسهای دعوت نشده و ناخواسته حذفشدهام. بنابراین هر جا در مراسلات و گزارشهای مربوط به باغ مزار صحبت از خانواده استاد لطفی میشود، مقصود «خانواده استاد لطفی منهای همسر ایشان» است.
شما در مقابل این رفتارها چه برخوردی نشان دادید؟
در سال گذشته من به نشانه اعتراض به همین مسئله در هیچیک از مراسمی که برای استاد لطفی برگزار شد شرکت نکردم. در آستانه سومین سال درگذشت همسرم هم اعلام میکنم مادامیکه اجازه همفکری و مشارکت در تصمیمگیری از من دریغ میشود، در هیچ مراسم رسمی شرکت نمیکنم.
این برخورد بیانگر رعایت نکردن حقوق و شأن زن و بیبها جلوه دادن جایگاه همسر است. من این حذف عامدانه را بیاحترامی به خود، هم در مقام یک زن و هم در مقام همسر یک هنرمند تلقی میکنم و اعتقاددارم این کار مصداق بیاحترامی به خود هنرمند است. بنابراین نیازی نمیبینم تا با حضور خود بهصورت فرمالیته در مراسم، مهر تأیید بر این برخورد غیرفرهنگی و نادرست بزنم. هیچگونه مسئولیتی هم در مورد تصمیماتی که بدون اطلاع اینجانب اتخاذ میشود متقبل نمیشوم. امیدوارم مسئولین محترم و افرادی که جریان امور را به دست گرفتهاند در خصوص باغ مزار آنچه صلاح است را انجام دهند. انشا الله خیر است. مسلماً هر اتفاق مثبتی که در رابطه با باغ مزار بیفتد موجب آرامش روح استاد لطفی و خشنودی علاقهمندان ایشان بوده و شادی قلبی مرا هم به همراه دارد.
فردا در حوزه هنری، بزرگداشت افشین یداللهی برگزار و آلبوم «دوراهی» رونمایی میشود.
به گزارش خبرگزاری فارس، مراسم رونمایی از آلبوم موسیقی «دوراهی» به خوانندگی محمود آذش از محصولات جدید مرکز موسیقی حوزه هنری، فردا (شنبه دوم اردیبهشت) ساعت ۱۷ در تماشاخانه مهر حوزه هنری برگزار میشود.
گرامیداشت زنده یاد افشین یداللهی ترانه سرا و شاعر مطرح کشور با سخنرانی محمدعلی بهمنی، علیرضا قزوه، سعید بیابانکی، ناصر فیض، فریبا یوسفی، اجرای زنده بخشی از آلبوم «دو راهی» از جمله برنامههای بیستمین محفل شعر و موسیقی «اتفاق ترانه» است.
آلبوم موسیقی «دوراهی» که از تازهترین تولیدات مرکز موسیقی حوزه هنری به شمار میرود، شامل ۸ قطعه موسیقی با آهنگسازی هنرمندانی همچون محمدرضا چراغعلی، امین بانی، محمود آذش، علی بروجردی و با صدای محمود آذش است. از ویژگیهای این آلبوم میتوان به ترانههای استفاده شده در آن اشاره کرد که توسط شاعران مطرح و شناخته شده کشور از جمله از علیرضا قزوه، اهورا ایمان، آرش فرزامصفت، محمدجواد آسمان، امیر اکبرزاده، رضا نیکوکار، عباس محمدی و محمدحسن جمشیدی سروده شده است. این آلبوم از روز یکشنبه سوم اردیبهشت در بازار موسیقی منتشر میشود.
بر اساس این گزارش، افشین یداللهی (متولد 1347 در اصفهان)، پزشک متخصص اعصاب و روان و از ترانهسرایان مشهور کشور بود که در آخرین روزهای سال گذشته بر اثر سانجه رانندگی درگذشت.
وزیر علوم ایتالیا از موزه موسیقی ایران بازدید کرد
والریا فدلی وزیر علوم ایتالیا به اتفاق سفیر این کشور مائورو کنچاتوری و پروفسورکارلو چرتی رایزن فرهنگی ایتالیا در ایران از موزه موسیقی ایران بازدید کردند.
به گزارش خبرنگار بخش موسیقی فارس، والریا فدلی وزیر علوم، دانشگاه ها و تحقیقفات ایتالیا به اتفاق سفیر این کشور دکتر مائورو کنچاتوری و پروفسور کارلو چرتی رایزن فرهنگی ایتالیا در ایران از موزه موسیقی ایران و نگارخانه شهر آوا بازدید کردند.
در این بازدید وزیر علوم ایتالیا درباره موزه موسیقی گفت: بسیار خوشحالم از موزه ای بازدید کردم که گنجینه با ارزشی از سازها و دستگاه های شنیداری و صفحات موسیقی در بخش آرشیو این موزه حفظ و نگهداری می شود.
وی افزود: بخش کتابخانه نیز واقعاً بسیار قابل توجه بود که از لحاظ تخصصی دارای منابع موسیقایی ارزشمندی هستند و خوشحالم که در این سفر توانستم از چنین موزه ای با این سالنهای مجهز و طراحی منحصر به فرد بازدید کنم.
والریا فدلی به اتفاق همراهان در پایان این دیدار که حدود 2 ساعت به طول انجامید از آثار نمایشگاه گروهی نقاشی هنرمندان شرکت کننده در کارگاه آموزش نگارخانه شهرآوا نیز بازدید کرد.
در موسیقی پاپ مسابقه تولید به راه افتاده است/ مردم و مسئولان بیشتر به موسیقی احترام بگذارند
علیرضا کهندیری گفت: موسیقی پاپ به شکلی شده که انگار آدمها مسابقه تولید دارند و بیش از حد آثار تولید میشود؛ این موضوع باعث شده کارها شبیه هم شود و آهنگساز نتواند روی همه کارها دقت کند.
به گزارش خبرنگار موسیقی فارس، رضا مهدوی کارشناس مجری بخش موسیقی «چشم شب روشن» سه شنبه 29 فروردین، میزبان علیرضا کهن دیری آهنگساز شناخته شده بود.
کهن دیری در بخشی از این گفتگو درباره فعالیت در حوزه موسیقی بی کلام، در کنار آهنگسازی فیلم و ساخت موسیقی برای کلام، اظهار کرد: باید برای موسیقی بی کلام فرهنگسازی صورت بگیرد. متاسفانه این اتفاق در کشور ما رخ نداده است. شاید به همین دلیل است که بسیاری از آهنگسازان، موسیقی فیلم را ترجیح می دهند در حالی که می توانند آلبوم منتشر کنند. اما این کار در ایران خیلی سخت انجام و در مقابل آن سنگ اندازی می شود. بنابراین آهنگساز نمی تواند چنین کاری منتشر کند.
آهنگساز در موسیقی بی کلام آزادتر است
وی تصریح کرد: البته آهنگساز در این نوع موسیقی آزادتر است و قید و بندی ندارد که حتما حس و حال مرتبط با مفهومی را منتقل کند و می تواند آنچه در ذهن دارد آزادانه تولید کند.
آهنگساز فیلم «پشت پرده مه»، در پاسخ به اینکه چطور فردی مثل یانی می تواند با استفاده از موسیقی، شهرتی جهانی داشته باشد و از بین ملل مختلف برای خود مخاطبانی داشته باشد، تصریح کرد: متاسفانه نه مردم اینطور موسیقی ها را در ایران تهیه می کنند و نه اداراتی که در این زمینه مسئولیت دارند درست عمل می کنند، آهنگساز هم به تنهایی نمی تواند این فرهنگسازی را انجام دهد.
نیاز است مردم و مسئولان بیشتر به موسیقی احترام بگذارند
کهن دیری یادآور شد: ما کار خودمان را می کنیم اما بدون تعارف باید بپذیریم نیاز است هم مردم و هم مسئولان بیشتر به موسیقی احترام بگذارند. چنین چیزی خیلی احتیاجی به بودجه ندارد، بلکه نوع رفتار و روال اداری چنین کاری است که بسیار خسته کننده است. کسی که می خواهد برای کاری زحمت بکشد این موضوع را پس می زند. در حالی که از نوع دیگر موسیقی حمایت زیادی می شود و برای همین است که به گوش مردم می رسد و آن را می پسندند. اما اگر از موسیقی بی کلام هم حمایت شود، قطعا این آثار هم مورد توجه قرار می گیرد. در غیر این صورت من اصراری ندارم کاری را هرطوری که شده ضبط کنیم یا کنسرت آن را برگزار کنیم.
وی درباره نحوه کارش توضیح داد: من هیچ ملودی را نساختم که بعدها برای آن شعر بگویند، به جز سریال «وفا» که من موسیقی سریال را ساخته بودم و می خواستم این موسیقی را در تیتراژ هم حفظ کنم. اینگونه شد که بخشی از ملودی قبل از سرایش شعر ساخته شد. وگرنه حتما باید شعر را بشنوم و با آن ارتباط برقرار کنم تا بتوانم ملودی مورد نظر آن را بسازم.
در حوزه پاپ مسابقه تولید است!
در ادامه مهدوی به این موضوع اشاره کرد که موسیقی پاپ امروزه خیلی فراگیر شده و کهن دیری در این زمینه گفت: من فکر می کنم موسیقی پاپ دارد به راه خود می رود. آثار فرهنگی روی اجتماع آثاری می گذارد که بعد از چند سال مشخص است. اکنون به شکلی شده که انگار آدمها مسابقه تولید دارند و بیش از حد آثار تولید می شود. این موضوع باعث شده کارها شبیه هم شود و آهنگساز نتواند روی همه کارها دقت کند. کسی که زیاد کار می کند دقتش کم می شود مگر اینکه نابغه باشد.
وی درباره کارهای جدیدش خبر داد: آلبومی را مشترک با آقای اصفهانی کار کرده و در گذشته موسیقی آن را ساخته بودم که ممکن است آن را ضبط کنیم. درباره کارهای دیگر هم باید شرایط پیش بیاید و آن را بسنجم تا ببینم می توانم کار خوبی انجام بدهم یا خیر.
موسیقی پاپ ما کپی دیگر کشورها است
آهنگساز فیلمهای سینمایی «برج مینو»، «روز سوم» و «رنگ خدا» در پایان در پاسخ به این سوال که آیا موسیقی پاپ ما پاپ وطنی است؟ تصریح کرد: اصلا. خیر. اگر گوش بدهید متوجه می شوید. در حالی که شما اگر موسیقی پاپ کره را گوش بدهید در می یابید این موسیقی خاص این کشور است، البته نه به خاطر زبانش. اما موسیقی ما به خاطر تولید زیاد از کشورهای دیگر چون کشورهای غربی یا همسایه کپی می شود.
«چشم شب روشن» به تهیه کنندگی امیر قمیشی و با اجرای محمد صالح علا، شنبه تا چهارشنبه هر شب ساعت 23 از شبکه چهار سیما روی آنتن می رود.
گروه"دارکوب" که سابقه همکاری با خوانندگانی چون مهران مدیری، حامد بهداد و علی زندوکیلی را دارد؛ پس از دو سال یکبار دیگر روی صحنه خواهد رفت.
به گزارش ایلنا؛ گروه"دارکوب" که در روزهای انتهایی سال گذشته تک آهنگ"منِ دیوانه" را با حضور افتخاری احسان خواجهامیری و ترانه "روزبه بمانی" در فضای مجازی منتشر کرد و با استقبال روبرو شد، ۵ خرداد کنسرتی را در دو سئانس با عنوان"ده سالگی گروه دارکوب" در برج میلاد برگزار خواهد کرد.
اعضای اصلی گروه دارکوب را همایون نصیری(سرپرست)، امید حاجیلی، آرش پژندمقدم، مسعود همایونی، دارا دارایی و آرین ملیکیان تشکیل میدهند.
کنسرت ده سالگی گروه دارکوب به همت موسسه "کامیاب بهاران" و تهیه کنندگی علی حق شناس و با همکاری موسسه سیمرغ در برج میلاد روی صحنه خواهد رفت و بلیت فروشی این کنسرت از امروز (چهارشنبه ۳۰ فروردین) آغاز شده است.
گروه «دارکوب» در سال 86 با حضورهمایون نصیری، دارا دارایی، امید حاجیلی، بابک بروجردی و حبیب مفتاح بوشهر کار خود را در عرصه موسیقی آغاز کرد. اولین آلبوم این گروه به نام "دارکوب" در مرداد ۱۳۸۹ به بازار آمد و با استقبال روبرو شد.
حضور محمدرضا گلزار به عنوان نوازنده پرکاشن در ابتدای فعالیت های دارکوب به شدت مورد توجه رسانه ها و مخاطبان قرار گرفت و لغو نخستین کنسرت گروه در تهران به دلایل مختلف، حواشی زیادی را در ابتدای راه برای این گروه باعث شد. به مرور حضور مهران مدیری و حامد بهداد و بعدها علی زند وکیلی به عنوان خواننده در این گروه مورد توجه رسانه ها قرار گرفت و کنسرت ها و آثار"دارکوب" با استقبال شدیدی از سوی مخاطبان توام شد.
همایون نصیری درباره حضور و استفاده از چهرههای سینمایی در گروه گفته بود: حضور مهران مدیری و حامد بهداد در گروه به واسطه تواناییهایشان در عرصه خوانندگی و هم به واسطه شهرتشان در سینما و تلویزیون بود. بسیاری از هنرمندان سینما و تلویزیون وارد عرصه خوانندگی شدند اما برای آنها اتفاق بزرگی نیفتاد. اما وقتی قطعه "تربت" حامد بهداد به چندین شکل رمیکس میشود و قطعه "حیران" مهران مدیری بعد از چند بار گوش دادن همچنان یک اثر لذت بخش است پس نمیتوان حضور این دو هنرمند در گروه را فقط به واسطه شهرتشان ارزیابی کرد. ضمن اینکه حضور این دو هنرمند به هیچ عنوان به منزله استفاده تبلیغاتی نبوده است اگر چه من به واسطه این حضور از هر دوی این هنرمند صمیمانه قدردانی میکنم چرا که حضورشان باعث شد که کارهای ما بیشتر شنیده شود.
آلبوم «لیوا» و آلبوم «نوکوب»دو آلبوم دیگر گروه دارکوب هستند که در بازار موسیقی کشور منتشر شدهاند.
دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشار تکذیبیهای اجرای آثار مایکل جکسون را در تالار وحدت تکذیب کرد.
به گزارش ایلنا؛ در پی انتشار خبری در یکی از خبرگزاری ها و نقل آن در برخی رسانه ها مبنی بر اجرای آثار خواننده آمریکایی(مایکل جکسون)، دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این خبر را اساسا دروغ خواند و برای شفافسازی اذهان عمومی و دوری از حاشیهسازیهای احتمالی تکذیبیهای را صادر کرد.
در متن تکذیبیه دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمده است: "گروه موسیقی لهستانی دونفره «پارتیزانت» قرار است در تاریخ ۸ و ۹ اردیبهشت ماه سال جاری در تالار وحدت با اجرای آثاری بیکلام از موسیقی فیلمهای کلاسیک سینمای جهان و بدون اجرای هیچ اثری از آثار خواننده آمریکایی نامبرده در متن خبر منتشر شده در برخی خبرگزاریها و جراید روی صحنه برود.
متاسفانه در روزهای اخیر در خبرگزاری خبرآنلاین شاهد انتشار خبری با تیتر«یاد مایکل جکسون در تالار وحدت زنده میشود» و تیترهای مشابه در برخی جراید پیرامون اجرای این گروه بودیم که دفتر موسیقی قویا ضمن تکذیب این خبر آن را تبلیغاتی و ترفندی برای حاشیهسازی یا جذب مخاطبان به منظور فروش بیشتر بلیت اجرای مزبور دانسته و از رسانهها تقاضا نموده ضمن رعایت اصول حرفهای خبرنگاری در انعکاس اخبار دقت لازم را به عمل آورده و از ایجاد حاشیههای بیمورد در فضای موسیقی کشور خودداری نمایند."
هشتمین نشست" آیین آواز" با برگزاری سه اجرای موسیقی و یک میزگرد تخصصی عصر روز گذشته در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در این برنامه ابتدا علی جهاندار (خواننده و مدرس پیشکسوت آواز) پشت تریبون قرار گرفت و ضمن تبریک به مناسبت فرارسیدن سال نو برای اهل موسیقی و آواز؛ آرزو کرد سالی موفق را پشت سر بگذارند.
جهاندار سپس برای اجرای تصنیف"ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی.." از امیر متولی نوازنده سهتار خواست روی صحنه بیاید. جهاندار به همراه این نوازنده به مرکبخوانی آواز نیز پرداخت.
در ادامه علی شیرازی(کارشناس مجری برنامه) به همراه هوشنگ جاوید (پژوهشگر) و هادی منتظری (کمانچهنواز قدیمی) به روی سن آمدند و درباره موضوع"بررسی صوت و آواز در رسالات کهن یا ماهیت و جنس صدا در آواز ایرانی"میزگردی را برگزار کردند.
هوشنگ جاوید در بخشی از این میزگرد گفت: متأسفانه در کشور ما شأن و جایگاه هنر آواز اینقدر بیاهمیت شده که هر کسی به خود اجازه میدهد خودش را خواننده بداند. حال آنکه باید دقت کنیم در این بحرانی که به سر میبریم و با وجود این برداشت بازاری و سخیفی که درباره آواز و خوانندگی به راه افتاده اصلاً شأنیت خوانندگی چیست؟
این پِژوهشگر در ادامه افزود: بسیار واجد اهمیت است که نگرش ما نسبت به تاریخمان چیست؟ به چه دلیل آن همه پیشینههای تاریخی را نمیبینیم؛ ما چون به پیشینه تاریخی خودمان توجهی نداریم به هنر آوازمان هم نگاهی جدی نداریم - هنرهای دیگر که بماند؛ نه نمایش، نه آواز و نه هنرهای سازی در موسیقی را به تاریخش "جدی" نگاه نمیکنیم.
وی همچنین عنوان کرد: مشکل بزرگ دیگری که در کشور داریم این است که بسیاری دوست دارند تاریخ ما را منحصر به همین ۲۵۰۰ سال اخیر ببینند و لا غیر. متأسفانه این اتفاق هم افتاده که ما بخش عظیمی از تاریخمان را از دست دادهایم و این خیلی نگاه بدی است. مطابق با کشفیاتی که رخ میدهد مثلاً تاریخ"سنقر علیایی" ما را به ۹۰۰۰ سال تمدنی میرساند که هماکنون در آلمان نمایشگاهی از اجناس و یافتههای ایرانی را آنجا به نمایش گذاشتهاند تا تمدن ما را بیان میکند.
هوشنگ جاوید افزود: ما از ۹۰۰۰ سال پیش در کشورمان آواز داشتیم. اساساً خوب است از خودمان بپرسیم چرا صدایی که به این اندازه از قدرت رسیده بود امروز نماینده خوبی برای آواز ملی و باقدمت ما نمیتواند باشد؟ اصلاً تکنولوژی یعنی چه و تکنیک چیست؟ چرا اینقدر داشتههای خودمان را کم اهمیت گرفتیم که در عوضاش هر آنچه از فرنگ وارد میشود با دست بازمیپذیریم؟ چرا به کنکاش و جستجو نمیرویم تا بدانیم که آن موقع ما چه کار میکردیم؟
هادی منتظری نیز ضمن تأیید صحبتهای جاوید عنوان کرد: بدون اطلاع قبلی از محتوای مبحث به این جلسه آمده است. منتظری در ادامه نکاتی را به گفتههای جاوید اضافه کرد.
شیرازی هم ضمن یادآوری حملات شدید و دامنهداری که کشورگشایان به ایران میکردند؛ همین معضل را عامل مهمی در خودباختگی هر از گاهیِ فرهنگی و دیرینه ما دانست.
با پایان مبحث فنی و تئوریک نوبت به اجراهای موسیقایی رسید که برای این شب تدارک دیده شده بود.
آوازخوانی امیر مداح به همراه ساز ز در مایه دشتی در کنار تصنیف قدیمی سنگ خارا، آواز و تصنیف در دستگاه چهارگاه توسط غلامحسن فتحی به همراه کمانچه مرتضی فتحی و تمبک محمد طیبی و سرانجام آواز و تصنیفهایی در دستگاه نوا با صدای مصطفی خالقی و سهتار محمد خالقی ازجمله این برنامهها بودند که هرکدام با استقبال حاضران مواجه شدند.
نهمین نشست"آیین آواز"سهشنبه ۲۶ اردیبهشت از ساعت ۱۸ در فرهنگسرای ارسباران برگزار خواهد شد.
طی تمام سالهای بعد از انقلاب؛ همواره سکوت قانون در زمینه"موسیقی" باعث شده تا این حوزه صحنهی کنشها و واکنشهای سلیقهای بسیاری باشد اما امروز سندی تاریخی در این زمینه در حال بررسی است تا به این بلاتکلیفی تاریخی پایان دهد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تقریبا اکثر قریب به اتفاق کشمکشهایی چون ماجرای لغو کنسرتها، نحوه صدور مجوزها و ممیزیها، نشان ندادن ساز در تلویزیون و بسیاری موارد دیگر که در حوزه موسیقی روی میدهد تنها و تنها به دلیل نبود هیچ متن صریحی در قانون به وجود آمده و میآید. در واقع در هر مقطع زمانی، بسیاری از مشکلات جامعه موسیقی ایران تحت تاثیر سلیقه و گرایشهای شخصی و نه قانونی مدیران و مسئولان وقت درباره موسیقی است. از این رو همواره جامعه موسیقی به نسبت تاثیرات منفی همین تصمیمات و برخوردهای سلیقهای مسئولان، واکنش نشان داده و روزگار را به دلخوری سپری کردهاند.
تهیه اولین پیشنویس سند چشمانداز موسیقی کشور
با روی کار آمدن دولت یازدهم اولین تلاشها برای تهیه و تنظیم قانونی که تکلیف دستگاهها و نهادهای مختلف را در نحوی برخورد با موسیقی مشخص کند، آغاز شد.
علی ترابی (مدیرعامل انجمن موسیقی ایران) در گفتگو با خبرنگار ایلنا از این سابقه چنین یاد میکند: برای اولین بار چند ماه پس از روی کار آمدن دولت یازدهم در سال 92 بود که متنی به عنوان پیشنویس"سند چشمانداز موسیقی کشور" از شورایعالی انقلاب فرهنگی به دفتر آقای مرادخانی (معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) ارسال شد تا این معاونت ضمن بررسی سند مذکور، نظر کارشناسی برخی از متخصصان و اهالی موسیقی را نیز جویا شود. به همین منظور با دستور علی مرادخانی پیشنویس این سند به انجمن موسیقی ایران ارسال شد تا جلسهای به همین منظور با حضور برخی اهالی موسیقی چون ساسان فاطمی، هومان اسعدی، محمدرضا آزاده فر، کامبیز روشنروان، ایرج نعیمایی و علی ترابی برگزار شود.
ترابی درباره این جلسه نیز میگوید: طی آن جلسه، حاضران به این نتیجه رسیدند که این سند بسیار محدودکننده و دست و پا گیر است و باید تغییراتی در آن ایجاد شود. البته چند سالی از آن جلسه میگذرد به همین دلیل من جزئیات آن پیشنویس را به خاطر ندارم و یادم نمیآید دقیقا چه ایراداتی به متن پیشنویس وارد بود. درنهایت پیشنهاداتی در جلسه مطرح و تغییراتی پیشنهاد شد تا در سند اعمال شود. در ادامه نیز پیشنهادات به کمیسیون هنر و معماری شورایعالی انقلاب فرهنگی ارسال شد تا اعضای شورا پس از بحث و بررسی درباره پیشنهادات مطرح شده ازسوی اهالی موسیقی، نتیجه نهایی را به تصویب برسانند.
بیاثر مانند پیشنهادات اهالی موسیقی
باتوجه به نگاه مثبتی که حسن روحانی نسبت به مسئله موسیقی در دوران تبلیغات و مناظرههای انتخاباتی ریاست جمهوری دوره یازدهم درباره موسیقی از خود نشان داده بود و همچنین به دلیل تلاشی که برای حل مسئله "سکوت قانون" در زمینه موسیقی آغاز شده بود، گمان میرفت ظرف چند ماه خبرهای خوشی از تصویب سند چشمانداز موسیقی کشور به گوش برسد اما عملا از اواسط سال 92 تا حدود یک سال بعد خبری از تکمیل این سند نشد؛ تا اینکه 21 مرداد 93 نشست مشترکی با حضور پیشکسوتان و صاحبنظران موسیقی ایران و برخی مسئولان و مدیران در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری ترتیب داده شد. از قضا خبرنگاران نیز به این مرکز دعوت شدند تا پس از برگزاری جلسه، در جریان نتایج و تلاشهای صورت گرفته برای تهیه سند چشمانداز موسیقی کشور قرار گیرند.
در این نشست از میان اهالی موسیقی افرادی چون حسین علیزاده، محمدرضا درویشی، هوشنگ کامکار، هومان اسعدی، حمیدرضا نوربخش، ساسان فاطمی، رامین صدیقی، سیدمحمد میرزمانی، بابک چمنآرا و حسامالدین آشنا (رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری)، علی مرادخانی (معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، علی ترابی (مدیرعامل وقت انجمن موسیقی ایران) و پیروز ارجمند (مدیرکل دفتر موسیقی) برگزار شد.
پس از پایان نشست مرادخانی به جمع خبرنگاران آمد و گفت: این جلسه بنا به دعوت مشاور فرهنگی رئیسجمهور برای بررسی مجدد سند یاد شده برگزار شد و آقای آشنا در این جلسه نظرات خود را پیرامون این سند به عنوان یک ابزار کاربردی مطرح کرد. ضمن اینکه ما در این جلسه از نظر هنرمندان و فعالان بخش موسیقی بهرهمند شدیم و نظرات بسیار خوب و مفیدی ارایه داده شد. به همین خاطر قرار بر این شد که در آینده نزدیک، کمیسیونهایی شکل بگیرد و اگر قرار باشد که سندی تدوین شود همه موارد به شکلی منظم و دقیق مورد بازنگری قرار گیرند.
محمد فاضلی نیز پس از پایان این جلسه به عنوان دبیر این نشست به خبرنگاران گفت: از این پس مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری با همراهی معاونت هنری وزارت ارشاد کارهای مطالعاتی پیرامون تدوین یک سند جامع را انجام خواهد داد. موضوع اصلی که مدنظر ماست، این است که بین 2 سند فعلی و سندی که مورد بررسی قرار گرفته کدامیک میتواند مورد پذیرش جامعه هنری قرار گیرد؟ ما این فرآیند را مدتی است که آغاز کردهایم و با توجه به نظرات کارشناسی که در این مورد اعلام شده بسیاری از کارشناسان اذعان میکنند در سند گذشته نظارت کافی اعمال نشده است. بهتر است با بررسی دقیقتر و کارشناسانهتر پیرامون اتفاقات موسیقی کشور ما به یک جمعبندی نهایی برای تدوین یک سند معتبر در عرصه موسیقی کشور دست پیدا کنیم.
این موضوع که نتایج قطعی جلسه چه بوده را با ساسان فاطمی (موزیسین و استاد دانشگاه) در میان گذاشتیم و او چنین پاسخ داد: وقتی ما به جلسه رفتیم فکر میکردیم تمام تغییراتی که سال قبلش در مورد پیشنویس سند چشمانداز موسیقی کشور پیشنهاد داده بودیم؛ لحاظ شده است؛ منتهی وقتی سند را در اختیارمان قرار دادند دیدیم عملا این همان پیشنویس سال گذشته است که هیچ تغییری هم در آن ایجاد نشده؛ البته من اعتراضم را نسبت به این مسئله اعلام کردم. پس از صحبتهای مفصلی که در این جلسه رد و بدل شد درنهایت حاضران تصمیم گرفتن یک نفر را به عنوان نماینده جامعه موسیقی و یک نفر دیگر به عنوان نماینده مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری انتخاب کنند تا این دو نفر به بررسی بیشتر پیشنویس بپردازند و تغییراتی که مدنظر طرفین است را اعمال کنند.
در این جلسه پس از رایگیری، ساسان فاطمی به عنوان نماینده جامعه موسیقی و محمد فاضلی نیز به عنوان نماینده مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری انتخاب شد.
فاطمی درباره ادامه روند بررسی این سند با انتخاب او به خبرنگار ایلنا گفت: حدود دو هفته پس از جلسهای که من هم در آن با رایگیری انتخاب شدم، جلسه دیگری در مرکز بررسیها تشکیل شد که آقای مرادخانی و محمدرضا درویشی هم در آنجا حاضر بودند. در نهایت قرار شد یک کمیته تحقیق تشکیل شود و براساس آن ساز و کار بررسی کل پیشنویس درنظر گرفته شود.
وی ادامه داد: در واقع قرار شد در جلسه بعدیمان تیم تحقیق، موارد تحقیق و سایر لوازم مورد نیاز را تشکیل بدهیم اما هرگز جلسه دیگری تشکیل نشد؛ یا حداقل بهتر است بگویم مرا برای هیچ جلسه دیگری دعوت نکردند و دیگر خبر ندارم آیا این سند مورد بررسی قرار گرفت یا نه. این سند در واقع قرار بود رهنمونی برای موازین دولتی جهت تدوین روش برخورد با موسیقی باشد منتهی نمیدانم به چه دلیل این اتفاق نیافتاد و مشکل کجا بود.
امید به تصویب سند تا پایان کار دولت یازدهم
با گذشت بیش از دو سال و نیم از آن جلسه بررسی سند چشمانداز موسیقی کشور در مرکز بررسیهای استراتژیک همچنان سرنوشت این سند در هالهای از ابهام قرار دارد.
فرزاد طالبی (مدیرکل دفتر موسیقی) درباره سرنوشت سند چشمانداز موسیقی به خبرنگار ما میگوید: ما کارمان را انجام دادیم و نتیجه را به شورایعالی انقلاب فرهنگی ارسال کردیم. آنچه ما به عنوان پیشنویس به شورایعالی انقلاب فرهنگی فرستادیم یکی از پیشنویسهایی محسوب میشد که تهیه شده بود. پیشنویسهای دیگری هم به شورایعالی انقلاب فرهنگی ارسال شده است؛ مثلا میتوان به پیشنویسی که توسط فرهنگستان هنر تهیه شده اشاره کرد. بعد از تغییرات کلی که ما روی پیشنویس مرکز بررسیهای استراتژیک انجام دادیم این نسخه به کمیسیون هنر و معماری شورای انقلاب فرهنگی فرستاده شد و بعد از آن جلسات متعددی با اعضای این کمیسیون داشتیم.
وی ادامه داد: در ابتدای امسال با دکتر ایمانی (رئیس کمیسیون هنر و معماری شورایعالی انقلاب فرهنگی) صحبت کردم و نتیجه کار این سند را جویا شدم که ایشان گفت ما تمام تلاشمان را خواهیم کرد تا قبل از پایان دوره چهار ساله دولت یازدهم حتما این سند را در صحنه شورایعالی انقلاب فرهنگی ببریم. به هر حال ما نظرات دفتر موسیقی را درباره پیشنویس به مرکز بررسیهای استراتژیک دادهایم و امیدواریم سند تا پایان کار دولت یازدهم در شورایعالی انقلاب فرهنگی به تصویب برسد.
تلاش ما برای گفتگو با محمدحسین ایمانی خوشخو (رئیس کمیسیون هنر و معماری شورایعالی انقلاب فرهنگی) به جایی نرسید. به هر روی با گذشت 4 سال از تهیه اولین پیشنویس"سند چشمانداز موسیقی کشور" و برگزاری جلسات متعدد در مراکز و نهادهایی چون شورایعالی انقلاب فرهنگی، مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری، دفتر موسیقی وزارت ارشاد و انجمن موسیقی ایران، بهنظر میرسد برخی مشکلات و مسائل اجازه نمیدهد تکلیف نهایی این سند تاریخی برای همیشه مشخص شود. هر چند تیم فرهنگی حسن روحانی نسبت به تصویب سندی که مورد پذیرش اهالی موسیقی باشد تا زمان پایان کار دولت یازدهم خوشبین است اما باید منتظر ماند و دید چگونه دولت موفق میشود پس از 38 سال تکلیف تمامی نهادها و مراکز و مسئولان را با موسیقی و جامعه موسیقی روشن کند و آیا با تصویب این سند موانع غیررسمی بر سر راه موسیقی از میان خواهد رفت و قدرت نهادها و افراد غیرمسئول در این حوه کاهش خواهد یافت؟
با برگزاری کنسرت در سراسر کشور مخالفم/موسیقی را حرام نمیدانم/از مظلومیت موسیقی آن است که در دانشگاه کنسرت بگذارند و برایش بلیت بفروشند
سیداحمد علمالهدی (امام جمعه مشهد) که طی چند سال اخیر همواره نظراتش درباره موسیقی با واکنشهای متفاوتی روبرو شده؛ در تازهترین سخنانش از حرام نبودن موسیقی و گوش دادنش به برخی از آهنگها گفته است البته او بازهم تاکید کرده که از مخالفان سرسخت کنسرتهاست.
به گزارش ایلنا، حجت الاسلام سیداحمد علمالهدی (امام جمعه مشهد) عصر دیروز در بخشی از نشست صمیمانه نخبگان علمی و فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد درباره هنر موسیقی گفت: بنده ضد هنر نیستم، خود را بیش از هنرمندان طرفدار هنر میدانم چون اگر هنر در مسیر تعالی انسانی قرار گیرد، بهترین عبادت است.
وی در ادامه افزود: مخالفت من با هتلسازی، ساخت مراکز تفریحی و برنامههای گردشگری دروغ است. پذیرفتن حرف دیگران به نقل از من و نشنیدن حقیقت از زبان خودم، خلاف روحیه علمی و تحقیقی شماست. نه ضد گردشگری و نه ضد هتل حرف نزدهام؛ گفتهام مشهد فضای گردشگری نیست، فضای زیارت است.
نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی همچنین عنوان کرد: با برگزاری کنسرت در سراسر کشور مخالفم چون کنسرت، «هنر کُش» است. مبانی فقهی بنده برای موسیقی با امام و رهبری یکی است، بنده هم موسیقی را حرام نمیدانم و به برخی از آهنگها هم گوش میدهم.
وی افزود: معتقدم هنر مظلوم است اما مبدأ مظلومیت هنر مصادره شدن آن است. تمام جریانهای هنری از موسیقی، شعر، نقاشی و سینما ابزاری برای تعالی ابزار انسانی و اسلامی هستند. هنر در کنار علم، بال دیگر در تکامل انسانی است. در قرنهای گذشته هنر به عنوان ابزار لذت، هوسبازی و خوشگذرانی مصادره شده است.
علمالهدی همچنین عنوان کرد: بنده ضد هنر نیستم، خود را بیش از هنرمندان طرفدار هنر میدانم چون اگر هنر در مسیر تعالی انسانی قرار گیرد، بهترین عبادت است.
وی گفت: مظلومیت موسیقی این است که در دانشگاه کنسرت بگذارند و برای آن بیرون از دانشگاه بلیت بفروشند! در دیگر کشورها کنسرت ابزار هنر است نه ابزار تفریح و عیاشی.
شهرداد روحانی گزیدهای از ساختههایش را در قالب یک رسیتال پیانو در سالن سلمان هراتی شهر ساری به اجرا درمیآورد.
شهرداد روحانی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره کنسرت تازهاش گفت: در این کنسرت آثاری که خودم ساختهام را 14 اردیبهشت با همراهی آرش اسلامی که نوازنده سازهای کوبهای است؛ در ساری اجرا خواهم کرد.
وی در ادامه افزود: من سالهای طولانی است که چنین اجراهایی را در شهرستانها برگزار میکنم و اصلا برنامه جدید و غافلگیرکنندهای برایم محسوب نمی شود. من در تمام شهرستانهای کشورمان چنین اجراهایی را روی صحنه بردهام و تنها در ساری کنسرت برگزار نکرده بودم که خوشبختانه در این برنامه در خدمتشان خواهم بود.
این آهنگساز همچنین عنوان کرد: همواره گفتهام متاسفانه تمام فعالیتهای هنری در پایتخت متمرکز شده و برای کسانی که در استانهای دیگر و شهرستانها زندگی میکنند بسیار سخت است برای دیدن این برنامههای فرهنگی به پایتخت بیایند. درنتیجه من تصمیم گرفتم خودم به شهرستانها بروم و آثار خودم را برای عزیزانی که در شهرستانها هستند، اجرا کنم.
شهرداد روحانی در ادامه گفت: پیامهای بسیار زیادی از شهرهای مختلف همواره دریافت میکنم که می گویند ای کاش میشد چنین برنامههایی در شهرها هم اجرا می شد و من نیز در پاسخ به آنها تصمیم به اجرای گزیدهای از آثارم در قالب برنامههای رسیتال پیانو در شهرستانها گرفتهام.
وی درباره تفاوتهای اجرا در شهرهای دیگر گفت: در شهرستانها امکانات بسیار محدودتری برای برگزاری کنسرت وجود دارد و کنسرتها در سالنهای جمع و جورتری برگزار میشود؛ به همین دلیل معمولا فاصله با مخاطبان بسیار کمتر است و همواره حس و حال بسیار قویتری در حین اجرا به وجود میآید. همچنین از آنجا که چنین برنامهها و کنسرتهایی در بسیاری از شهرستانها وجود ندارد برای آنها بسیار تازگی دارد و استقبال از برنامه واقعا فوقالعاده است. همچنین قدردانی که از این برنامهها میشود در نوع خود فوقالعاده است و این ابراز احساسات برای خود من نیز بسیار جالب و عزیز بوده و هست.