توماسو آلبینونی
تقریباً مجموعهای از آثار مورد علاقه باروک وجود ندارد که شامل «آداجیو در سل مینور» اثر توماسو آلبینونی (1671-1751) نباشد.
اگرچه آن آهنگ معروف جهانی به آلبینونی نسبت داده می شود، اما در واقع ساخته موسیقی شناس ایتالیایی اواسط قرن بیستم، Remo Giazotto بود. جیازوتو در حین تکمیل بیوگرافی خود درباره آهنگساز، ادعا کرد که قطعه ای از یک ترکیب آلبینونی را در آرشیو یک کتابخانه آلمان پیدا کرده است. ظاهراً آن قطعه حاوی قطعاتی از یک ملودی و یک بخش پیوسته بود. با تکیه بر ویژگیهای سبک باروک ایتالیایی، جیازوتو این قطعه را «تکمیل» کرد و یک ناشر ایتالیایی با نام ریکوردی، «Albinoni Adagio» را در سال 1958 منتشر کرد. این اثر می تواند با توجه به نوع و سبک موسیقی آلبینونی، به او نسبت داده شود زیرا انتساب به آلبینونی ممکن است یک اثر تخیلی هوشمندانه باشد، اما توماسو آلبینونی وجود داشت، زیرا او 350 سال پیش در شهر ونیز به دنیا آمد.
پدر آلبینونی یک تولید کننده کارت بازی بود که چندین مغازه و چند ملک در ونیز داشت. توماسو قرار بود تجارت پدرش را به عهده بگیرد، اما در اوقات فراغت خود به کلاس های ویولن و آواز می پرداخت.
او بدیهی است که استعداد بالایی داشت، اما از آنجایی که از نظر مالی، ثروتمند بود، هرگز به دنبال شغل در موسیقی نبود. در عوض، «او ترجیح داد مردی مستقل باقی بماند که خود و دیگران را از طریق موسیقی به وجد آورد.»
آلبینونی در ابتدا به موسیقی کلیسا پرداخت اما نتوانست اثری از خود بر جای بگذارد. با این حال، آثار او در آغاز سال 1694 در معرض دید عموم قرار گرفت، زیرا اولین اپرای او Zenobia, regina de Palmireni در تئاتر Santi Giovanni e Paolo در ونیز به روی صحنه رفت. این اثر که به هموطن خود ونیزی، کاردینال پیترو اوتوبونی تقدیم شد، محبوبیت داشت و اجراها برای چند هفته ادامه یافت. به همین ترتیب، آلبینونی 12 سونات اپیس خود را منتشر کرد. همچنین سونات ها و کنسرتوها و موسیقی آوازی اپرا و کانتاتاهای تک نفره حوزه فعالیت او در حرفه موسیقی بودند که بیشتر از 47 سال به طول انجامید.
آلبینونی برای مدت کوتاهی به فردیناندو کارلو دی گونزاگا، دوک مانتوآ خدمت کرده بود، و سوئیت های بسیار محبوبش Opus 3 به فردیناندو د مدیچی، شاهزاده بزرگ توسکانی تقدیم شده است.
آثار تئاتری او به زودی در شهرهای دیگر ایتالیا روی صحنه رفت. رودریگو در الجزایر در سال 1702 در ناپل و گریزلدا و آمینتا در فلورانس در سال 1703 روی صحنه رفتند. مجموعه ای از کمیک های کمیک Vespette e Pimpinone در سال 1708 محبوبیت خاصی داشت. آلبینونی در سال 1722 به اوج محبوبیت خود رسید. او مجموعه ای از 12 کنسرتو را به ماکسیمیلیان دوم امانوئل، فرماندار بایرن تقدیم کرد. به نوبه خود، او مأمور شد تا برای عروسی کارل آلبرشت با ماریا آمالیا، دختر کوچکتر امپراتور فقید جوزف اول، موسیقی بسازد.
آلبینونی حداقل پنجاه اپرا نوشت که بیست و هشت اپرا از آن بین سالهای 1723 تا 1740 در ونیز تولید شد. این آهنگساز ادعا کرد که مجموعاً 81 اپرا خلق کرده است، اما اکثریت قریب به اتفاق این آثار صحنه ای از بین رفته اند زیرا در زمان حیات او منتشر نشده اند.
اگرچه تعداد زیادی اثر وجود دارد که به آلبینونی مشکوک است، اما ظاهراً او نزدیک به 50 کانتاتا سولو سروده است. با این حال، او در درجه اول به عنوان آهنگساز موسیقی سمفونیک شناخته می شود، با تقریباً 100 سونات برای بین یک تا شش ساز، 59 کنسرتو و 8 سینفونی.
ساخته های او در ایتالیا، آمستردام و لندن منتشر شد و متعاقبا تجدید چاپ شد. آنها به طور مطلوب با کورلی و ویوالدی مقایسه شدند، ویوهان سباستین باخ حداقل چهار فوگ همانند آثار آلبینونی نوشت. همچنین می دانیم که باخ مکرراً از خطوط باس آلبینونی به عنوان پایه ای برای تمرینات هارمونیک برای شاگردانش استفاده می کرد. متأسفانه، بخش قابل توجهی از آثار آلبینونی با تخریب کتابخانه ایالتی درسدن در جنگ جهانی دوم از بین رفت. موسیقی آلبینونی «به دلیل وابستگی بیش از حد به کلیشههای رسمی خاص، و خشکی و فقدان ظرافت هارمونیک» مورد انتقاد قرار گرفته است. با این حال، باید گفت که آلبینونی استعداد ملودیک قابل توجهی داشت و آثار بالغ او «تعادل تقریباً کاملاً تحقق یافته بین فرم و محتوا را نشان میدهند». از حدود سال 1730، آلبینونی به تدریج از زندگی عمومی و آهنگسازی کنار رفت. او آخرین دهه زندگی خود را در مراقبت از سه فرزند خود گذراند و در 17 ژانویه 1751 بر اثر عوارض دیابت در ونیز درگذشت.
گردآوری و نویسنده: رضا کلانتری