
فرهنگستان موسیقی (108)
واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی
همکاری مشترک "موسیقی هنری ایران" و "فرهنگستان زبان و ادب فارسی" در زمینه واژه های در رابطه با موسیقی که توسط "فرهنگستان زبان و ادب فارسی" به تصویب رسیده است.

متن نامه
تاریخ: 1395/9/6 ششم آذر ماه نود و پنج
شماره نامه: 1120/2873
جناب آقای رضا کلانتری
با سلام، ضمن سپاسگزاری از توجه جنابعالی به زبان فارسی، به پیوست واژه های مصوب فرهنگستان در حوزه موسیقی ارسال می شود تا با ذکر نام فرهنگستان در وبگاه موسیقی هنری ایران قرار گیرد.
با تشکر
نسرین پرویزی
معاون گروه واژه گزینی
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
آکورد چهارشش گذر |
passing six-four chord |
آکورد چهارششی که معمولاً در قسمت ضعیف میزان و بر روی درجات پنجم یا یکم میآید و دستِکم بمترین صدای آن نقش نت گذر را دارد |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
آکورد چهارشش فرودی |
cadential six-four chord |
آکـورد چهارشش تأخیـری (suspended six-four chord) که در فرود بهصورت معکوس دوم آکورد درجۀ یکم و در قسمت قوی میزان، پیش از آکورد درجۀ پنجم ظاهر میشود |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
آکورد چهارشش چنگسان |
arpeggiated six-four chord |
آکورد چهارششی که معمولاً در قسمت ضعیف میزان و بر روی درجۀ یکم میآید و در بین حالتهای دیگر همین آکورد قرار میگیرد |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
آکورد چهارشش پهلویی |
neighbouring six-four chord, auxiliary six-four chord, pedal six-four chord |
آکورد چهارششی که معمولاً در قسمت ضعیف میزان میآید و بر روی درجات یکم یا چهارم تشکیل میشود و یک یا چند صدای آن نقش نت پهلویی را دارد و بمترین صدای آن از آکورد قبلی تا آکورد بعدی ثابت میماند |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
آکورد چهارشش |
six-four chord |
آکورد سهصدایی در حالت معکوس دوم، که فاصلههای درونی آن از بمترین نت تا هریک از دو نت بالا چهارم و ششم است chord in second inversion |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
تعریف |
آکورد با ششم اضافه |
added sixth chord |
آکوردی که با اضافه شدن یک فاصلۀ ششم از پایۀ آکورد بزرگ (major) یا کوچک (minor)، بهویژه، بر روی درجۀ چهارم گام ساخته میشود |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
حوزه |
تعریف |
شماره دفتر |
صورت پیوستۀ واژههای مصوب |
صورت پیوستۀ واژههای بیگانه |
آکورد |
chord 1 |
[موسیقی] |
چند صدای موسیقایی همزمان و هماهنگ که براساس قواعد معینی اجرا شوند |
2 |
ءکورد |
chord1 |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
حوزه |
تعریف |
شماره دفتر |
صورت پیوستۀ واژههای مصوب |
صورت پیوستۀ واژههای بیگانه |
آرایه 3 |
embellishment |
[موسیقی] |
عنصری در موسیقی که بیشتر جنبۀ تزیینی دارد تا ساختاری و دربرگیرندۀ تزیینهای مشخص و آزاد است |
13 |
ءرایه3 |
embellishment |
ادامه مطلب...
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
حوزه |
تعریف |
شماره دفتر |
صورت پیوستۀ واژههای مصوب |
صورت پیوستۀ واژههای بیگانه |
upright piano → upright pianoforte |
[موسیقی] |
|
10 |
|
uprightpiano→uprightpianoforte |
واژۀ مصوب |
واژۀ بیگانه |
حوزه |
تعریف |
شماره دفتر |
صورت پیوستۀ واژههای مصوب |
صورت پیوستۀ واژههای بیگانه |
top cymbal → ride cymbal |
[موسیقی] |
|
10 |
|
topcymbal→ridecymbal |